ضمیمه ادبی هنری روزنامه اطلاعات/ 25 مرداد 1401
چه نقش میزند این پیر پرنیاناندیش
که بس گره ز دل و جان سایه بست و گشود
سایه از دنیا رفته و بازار اعمال نظرهای سطحی بر سر شعر و شخصیت و رویکردهای سیاسی او داغ است؛ تا حدی که جوانان خامی که در جایگاه نوۀ سایهاند و به زور، مجموعه شعری متوسط منتشر کردهاند، به خود اجازه میدهند بر شعر او خط بطلان کهنگی بکشند. فضای مجازی پر است از سخنان نسنجیده همراه با یکسویهنگری و احساساتیگری که میتواند ناآشنایان به شعر را در گمان افکند. آنچه خردهگیرانِ آشنا به زیر و بم شعر را به خروش واداشته و چندان بیراه هم نیست، نزدیکی شعر سایه با ذوق حاکم بر جامعه در نفی شعر داعیهداران هنر مدرن و پسامدرن است، اما با هر عینکی که بنگریم، آنچه به جا مانده یکسره سیاه نیست، لااقل نمیتوان غزل او را با غزل تقلیدی شهریار و رهی معیری در یک سطح قرار داد؛ او نشان داده که غزل قدرت سازگاری با پارادایمهای مدرن را دارد؛ هرچند که نتوانستهباشد غزلی کاملا نو و مدرن بگوید؛ وجه تشخّص غزل او، بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان استبداد و اختناق حاکم بر جامعه و پیوستن به جریان سمبولیسم اجتماعی است، تا جایی که توانسته تصاویر و تمثیلهای عرفانی و تغزلی را هم تبدیل به نمادهای اجتماعی کند و غزل را با تمام سرو صداهای حاکم بر فضای شعر، به دنیای امروز بکشاند؛ گرچه به این مسأله اذعان داشتهباشیم که از حیث استخدام واژگان، تعابیر و ساختهای نحوی، اغلب نمادها، تمثیلها و مضامین فکری متأثر از شیوۀ حافظ است.
نگریستن به هنرمند و اثر هنری با عینکی سیاه ویژگی روزگار ماست. فراموش نکنیم آنچه شاعری را در منظر همگان بزرگ میکند، علاوه بر شعر، زیست شاعرانه و داشتن وجودی است که بیشتر از سایه در معرض نور بودهاست.
حسنا محمدزاده – 19 مرداد 1401