قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

حسنا محمدزاده - شاعر

کتاب ها :
1. هنوز قلب قلم درد می کند ... برگرد ! ( آرام دل )
2.عشق های بی حواس ( فصل پنجم )
3. خورشیدهای توأمان (آرام دل )
4. یک مشت آسمان ( فصل پنجم )
5.سربه مهر ( جمهوری)
6.جوهر جان ( هزاره ققنوس)
7. زیر هر واژه آتشفشان است (سوره مهر)
8.قفس تنگی (شهرستان ادب)
9. پری روز (شهرستان ادب)
10. سرمشق(هزاره ققنوس)
11. گزیده مرصاد العباد (نشر گویا)

نویسندگان

خرق عادت در غزل های حسین منزوی

Friday, 6 December 2024، 03:38 PM

خرق عادت در غزلهای حسین منزوی/ حسنا محمدزاده

 غزل‌سرایان نوگرا ضمن اعتقاد به نوآوری و کوشش برای طراوت زبان، نسبت به ابزارها و شیوه‌هایی که غزل‌سرایان گذشته به کار گرفته‌اند، بی‌توجه نماندند و کوشیدند تا از آنها هم به شیوه‌ای نو استفاده کنند، به گونه‌ای که دغدغۀ نوآوری و پرهیز از کلیشه در آنها کاملا ملموس است. بدیهی است که در موفّق‌ترین غزل‌های نو، صنایع شعری به تبع ساخت و بافت زبان به گونه‌ای درخور تازگی‌های شعر این گروه مورد استفاده قرار گرفته‌است، اما آنچه به تحول و نوشدن شعر منجر می‌شود، شیوۀ تعبیر مفاهیم بر اساس یک نگرش تازه به جهان است و مسلماً تأثیر دنیای امروز، محیط زندگی شاعر و تغییر جلوه‌های روحی و عاطفی او را باید از دلایل آن دانست. حسین منزوی شاعری‌ است با قدرت تخیّلی بی‌نظیر در به تصویر درآوردن نادیده‌ها و ناشنیده‌هایی که در ذهنش شکل گرفته‌اند.

 تخیل جمال‌شناسانه معمولا با اتّکا به اصولی مافوق معرفت حسی و تحقیق‌پذیری تجربی شکل می‌گیرد. تصویر پارادوکسی هم از این گونه است، چرا که غالبا غریب و خلاف عادات به نظر می‌رسد؛ جذابیّت تصویرهای پارادوکسی از این رهگذر است که بر خلاف نظام‌های علّی و معلولی شکل می‌گیرند و از اموری که ذهن انسان با آن‌ها انس گرفته‌است، فاصله دارند؛ اصلی‌ترین کارکرد تصویر پارادوکسی، اعجاب‌برانگیزی ذهن مخاطب است که لذتی به همراه می‌آورد. نمونه‌های زیبایی از تصاویر پارادوکسی در شعرهای امروز دیده‌می‌شود، مثلا اخوان ثالث می‌گوید: «باغ ‌بی‌برگی/ روز و شب تنهاست/ با سکوت پاک غمناکش/ ساز او باران، سرودش باد/ جامه‌اش شولای عریانی‌ست» در حالی که «جامه» و «عریانی» دو امر متناقض‌اند. در بسیاری از غزل‌های نو هم با تصاویر پارادوکسی روبرو می‌شویم که نمونه‌های پرشوری از آن در غزل‌های حسین منزوی به چشم می‌خورد، مثل این بیت: «از چند‌و‌چونم وارهان، با جرعه‌ای آتشفشان/ ز آبی که آتش بی‌امان، در خشک و در تر می‌زند» (منزوی، 1389: 134)؛ تصویر «آبی که آتش به خشک و تر می‌زند»، تصویری پارادوکسی است؛ در این مجال می‌خواهیم به  یکی از زیرشاخه‌‌های تصویر پارادوکسی در غزل‌های منزوی بپردازیم که از آن با عنوان «خرق عادت» یاد می‌کنیم.

خرق عادت، پارادوکسی است که در عمل اتّفاق می‌افتد؛ در واقع خرق عادت، رخدادی است که با واقعیّات عینی تناقض دارد. در این سطحِ تناقضی از زبان، دو سویۀ تناقض، به گونه‌ای همزمان در کلام نمی‌آیند، بلکه یکی از سویه‌ها در زبان حاضر است و سویۀ دیگر را با کمک قراردادهای پساتجربی بیرون از سخن می‌شناسیم؛ به عنوان مثال می‌دانیم که «شکوفه از درخت می‌روید»، می‌دانیم که «پرنده از دهان نمی‌پرد» و «پرنده روی بوسه نمی‌نشیند» پس وقتی شاعر از رویدادی روایت می‌کند که متناقض با این قاعده‌است، در واقع خرق عادت کرده‌است:

شکوفه‌های هلو رسته روی پیرهنت

دوباره صورتی صورتی است باغ تنت

پرنده‌ای که پرید از دهان بوسۀ من

نشست زمزمه‌گر روی بوسۀ دهنت

(منزوی، 1389: 508)

«روییدن شکوفه از پیراهن» و «پریدن پرنده از دهان»، رخدادی است که در آن، بر اساس شناخت ما از قانون طبیعت، «خرق عادت» اتفاق افتاده‌است، گویی عقل با تمام قاب‌های بسته و محدودش، چاره‌ای ندارد جز اینکه در برابر لحظاتی که ذهن، بی‌عزم و ‌ارادۀ خاصی، از عناصر معمول جهان طبیعت، واقعیّتی  نو خلق کرده‌است، سر فرود آورد. خرق عادت حاصل لحظاتی است که تخیّل از بند منطق آزاد شده‌است و می‌خواهد میان عناصر عالم واقع، نظمی تازه و غیرمنتظره برقرار کند، مثلا چنین تصوّری را شکل دهد که انسانی می‌تواند خورشید را به دو تکّه تقسیم کند و به گوش‌هایش بیاویزد:

خوش آنکه سکّه خورشید را دو پاره کنی

سپس دو نیمۀ آن را دو گوشواره کنی

(همان: 103)

یا وقتی شاعر ادعا می‌کند که در نیمه‌‌راه عمرش دوباره جوان شده‌است، بر اساس قوانین حاکم بر جهان، خرق عادت شکل گرفته‌است؛ مانند همان خرق عادتی که در اساطیر دینی و در ماجرای جوان شدن دوبارۀ زلیخا سراغ داریم:

ای رجعت جوانی، در نیمه‌راه عمرم

بر شاخۀ خزانم ناگه زده جوانه

(همان: 99)

  ناگفته نماند که خرق عادت‌، چیزی متفاوت از آنچه در نظریۀ هنجارگریزی فرمالیست‌های روس می‌خوانیم، نیست. ایشان بر این باور بودند که برای رسیدن به کلامی برجسته، تنها نباید به تازه بودن مطلب فکر کنیم، بلکه بیان تازۀ مطالب معمول هم می‌تواند سیمای تازه‌ای از جهان را پیش چشم مخاطب بگذارد.

عمده‌ترین بستر خرق عادت در ادبیات فارسی، شعر فردوسی است. حضور پر رنگ اسطوره‌ها در شاهنامه به عنوان اولین صفحات موجود از تاریخ حیات انسان، عرصه ظهور خرق عادت‌ها بوده‌است، به عنوان نمونه‌هایی از خرق عادت می‌توان از نبرد با اژدها، تغییر شکل دادن انسانها، ورود به بدن حیوانات، کمک گرفتن از نیروهای فراطبیعی، مثل حضور سیمرغ، سخن گفتن حیوانات و موارد زیادی از این دست یاد کرد که با جنبه‌های خرق‌عادتی، به شعر جاذبۀ ویژه‌ای بخشیده‌اند. یکی از شگردهای شاعران امروز برای خلق «خرق عادت» کمک گرفتن از اسطوره‌ها و رسیدن به کشف‌های تازه با کمک آن‌هاست. می‌دانیم که  «ققنوس» در اساطیر ایران، یونان، مصر و ... پرنده‌ای افسانه ای است که جفت و زایشی ندارد، اما هر هزار سال یک بار، در توده‌ای از هیزم بال می‌گشاید، آواز می‌خواند و با منقار خویش آتشی می‌افروزد و بعد از سوختن در آتش از خاکستر او ققنوسی دیگر متولد می‌شود، حسین منزوی با نگاهی خرق عادتانه به این اسطوره می‌نگرد و تصویری ناب می‌آفریند، این بار از دل خاکستر ققنوس به جای پرنده، زنی متولد می‌شود:

عشقی که از خاکستر ققنوس من سر زد

این بار پرواز زنی با نام آتش بود

(همان: 455)

در اساطیری دینی و طبق آنچه در ماجرای معجزات موسی (ع) می‌خوانیم، یکی از خرق عادت‌های پرشور، تبدیل کردن عصا به مار است، منزوی از این خرق عادت به شیوه‌ای متفاوت بهره می‌برد و از آن استفاده‌ای دیگرگون می‌کند:

خرق عادت کردم اما بر خلاف خویشتن:

تا به گرد گردنم پیچد عصایم مار شد

(همان: 180)

نیاز به ذکر نیست که خرق عادت بخش جدایی‌ناپذیر بسیاری از حکایت‌های عرفانی است و جذابیت این حکایت‌ها اغلب به خاطر شگفتی‌آفرینیِ حاصل از همین خرق‌عادت‌ها ا‌ست که در محدودۀ عرفان از آن با عنوان «کرامت» یاد می‌شود و بسیاری از حکایات عرفانی را به جهان ناممکن‌ها بدل کرده‌ و سنجش صدق و کذب آن‌ها را از عهدۀ علم خارج کرده‌است؛ مسلم است، آنچه در قصص‌الانبیاء و شرح معجزات پیامبران می‌خوانیم، چه از نظر زمانی و چه از نظر کیفی بر تمام خرق عادت‌های عرفانی و ادبی ارجح است.

منابع:

منزوی، حسین. (1389). مجموعه اشعار حسین منزوی، به کوشش محمد فتحی. چاپ دوم، تهران: آفرینش، نگاه.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی