خورشیدهای کاغذی
Thursday, 29 November 2012، 02:49 AM
نیست زخمی از هجوم بی کسی ، پر درد تر
یا زمین برف گیری از نگاهت سرد تر
روز و شب یادآور تنهایی من می شود
هیچ کس پیدا نشد از آینه نامرد تر
از زنان زعفران چین خراسانت بپرس :
دیده اند از سرزمین گونه هایم زرد تر؟ !
من همان بادم که می خوردم به دیوار و درت
تو همان ابری که چشمان مرا می کرد ، تر
کوچه های بی سرو سامان کاشان ! تا به حال -
دیده اید از من ، زن آواره ای شب گرد تر !؟
آسمان من پر از خورشید های کاغذی ست
از هوای دست هایم نیست جایی سرد تر
12/11/29