قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

حسنا محمدزاده - شاعر

کتاب ها :
1. هنوز قلب قلم درد می کند ... برگرد ! ( آرام دل )
2.عشق های بی حواس ( فصل پنجم )
3. خورشیدهای توأمان (آرام دل )
4. یک مشت آسمان ( فصل پنجم )
5.سربه مهر ( جمهوری)
6.جوهر جان ( هزاره ققنوس)
7. زیر هر واژه آتشفشان است (سوره مهر)
8.قفس تنگی (شهرستان ادب)
9. پری روز (شهرستان ادب)
10. سرمشق(هزاره ققنوس)
11. گزیده مرصاد العباد (نشر گویا)

نویسندگان


حسنا محمدزاده

متولد 30 شهریور 1361 در شهرستان کاشان می باشد وی از دوران دبستان به شعر علاقمند

بود و اولین شعر هایی که سروده است به همان دوران برمی گردد تحصیلات مقطع راهنمایی

و دبیرستان را در مدرسه ی نمونه مردمی شهر کاشان به پایان رساند و از سال  1376 به بعد

شعر را به گونه ای جدی تر دنبال کرد

و همزمان تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته ی الکترونیک به پایان رساند

مجموعه ی " هنوز قلب قلم درد می کند... برگرد ! " اولین مجموعه ی اشعاراوست که در

بهار 1389 وارد بازار کتاب شد و پس از آن به عنوان مجموعه ی برگزیده ی سیزدهمین دوره

ی کتاب فصل که از طرف وزارت ارشاد برگزار شده بود انتخاب شده و مورد تقدیر قرار گرفت

مجموعه ای از اشعار آزادشان  نامزد دریافت جایزه ی سال 2010 امید از دانشگاه لندن شد

مجموعه های دردست انتشار :

مجموعه ی غزل "عشق های بی حواس" - " انتشارات فصل پنجم"

مجموعه ی رباعی " یک مشت آسمان " – " انتشارات فصل پنجم"

مجموعه ی " زیر هر واژه آتشفشان است " –" انتشارات سوره ی مهر"

مجموعه ی "خورشید های توأمان " –" انتشارات آرام دل"

از رتبه هایی که در زمینه شعر کسب کرده اند می توان به :

رتبه ی اول جشنواره راهیان نور-رتبه ی اول جشنواره یار و یادگار  تهران

رتبه ی اول جشنواره ی آخرین امید یزد -رتبه ی اول کنگره ی عاشورای گرگان

رتبه ی اول جشنواره دفاع مقدس استان در سه دوره- رتبه ی دوم جشنواره ی سراسری

بسیج  - برگزیده کنگره ی مقاومت بین الملل- جشنواره حجاب تهران

جشنواره ی فقر و غنا دانشگاه تهران - جشن نفس تهران – جشنواره ی علوی

جشنواره ی غدیر در آینه ی شعر لرستان – کنگره ی شعر عاشورایی کردستان – حنجره های

سرخ لرستان – شعر عاشورای شیراز – پروانه ی پیامبر جهرم –آینه ی نبی مرودشت – کنگره

ی شعر هیات همدان- کنگره ی شعر سیستان - کنگره ی دفاع مقدس خوزستان- جایزه ی

روح بیکران تهران- جشنواره دفاع مقدس کرمانشاه – خاکی تر از مزار تهران- سایبان زندگی

آذربایجان

و ...

داوری پنجمین دوره ی کنگره ی دفاع مقدس اصفهان - داوری جشن غدیر کاشان

 

-خانم محمدزاده اگر درست پیگیری کرده باشیم شما شاعری آیینی سُرا هستید کمی از

شعرتان بگویید و اینکه چگونه می سرایید که شعر هایتان شنیدنی و دلنشین باشند؟

 به نام خدا و با تقدیم ارادت به پیشگاه والای امام عصر «عج» قبل از هر چیز خدا را شکر می کنم که مرا مورد لطف و عنایت قرار داده و معتقدم که سرودن برای اهل بیت بزرگترین افتخار است و خرسندم از اینکه چنین موهبتی نصیب من شده .

من هم خودم را شاعری مذهبی و آیینی می دانم  و اگر آثار من مورد توجه بزرگان قرار گرفته صرفا به خاطر حضور و نفس گرم اهل بیت است وگر نه خود اشعار در مقایسه با این گرما چیز در خوری نیستند.

شاید حضور من در خانواده ای کاملا مذهبی باعث ریشه دواندن این عشق الهی در نهادم و به ثمر نشستن آن در اشعارم باشد که مرا از همان ابتدای سرودن به گونه ای مدیون توجهات پدر و مادرم کرده است

و بعد از آن پیگیری و مطالعه در زندگی  اهل بیت  و بازتاب موارد قابل توجه و حس برانگیز در اشعار است به گونه ای که بتوان در آینه ی شعر تصویری هرچند کوتاه و مبهم از لحظات فراموش نشدنی تاریخ را به نظاره نشست

-می خواهیم بدانیم قالب اشعارتان چیست و اینکه آیا اشعار شما گرایش دیگری هم دارند یا نه ؟

قالب اکثر اشعار من غزل است قالبی که به ظاهر محدود و بسته می آید و آن هم به دلیل اینکه با ارکان و افاعیل عروضی سنجیده می شود اما با این وجود هنوز هم می توان شنیدنی ترین سخن ها را از همین قالب برداشت کرد

باید دید که چه حرف هایی برای گفتن وجود دارند.

هدف انتقال پیام و مضمون به مخاطب است نه اینکه یک سری از واژه ها را هرچند زیبا کنار هم بچینیم و در محدوده ی وزن جا دهیم که در آن صورت به نظم می رسیم نه شعر.

شاید دلیل اینکه بعضی از غزل ها را بارها و بارها می خوانیم اما نمی توانیم چیزی از آن برداشت کنیم همین باشد

در مورد گرایش اشعارم باید بگویم که در کنار شعر های آیینی من غزل هایی با موضوعات آزاد«عاشقانه – اجتماعی » هم به چشم می خورد که شاید کمتردر محافل ادبی ارایه شده باشند  اما به حول و قوه ی الهی این اشعار هم به زودی در دسترس مخاطبین قرار خواهند گرفت

شاید دلیل اینکه مرا بیشتر به شاعری آیینی می شناسند چاپ اولین مجموعه ی شعری من است که به اهل بیت تقدیم شده و گزیده ای از  اشعارآیینی که گاهی در مجلات ، روزنامه ها و کتاب های گروهی به چشم می خورد

همان طور که می دانید تغزل و مغازله ذات این قالب است اگر تغزل نباشد غزل هم وجود نداردبه نظر من واژه های ریخته شده در قالب وزن به مانند جسم بی جانی هستند که تا آن روح غنایی در آن ها دمیده نشود جایی برای زنده بودن و نفس کشیدن ندارند

        به نظر شما دید یک شاعر نسبت به زندگی چه تاثیری در اشعارش دارد ؟

اگر نگاهی به شعر بزرگان داشته باشیم به عمق و حکیمانگی نگاهشان پی می بریم در خیلی از اشعار قدما دین ، نجوم ، فلسفه ، عرفان ، جامعه شناسی ، و بسیاری از مسایل عمیق زندگی موج می زند تا جایی که گاهی همه ی جهان هستی و مرگ را به چالش می کشانند

که با خواندن آن اشعار به دانش و حکمت وسیعشان پی می بریم

پس می بینیم که همه چیز به شاعر بر می گردد اینکه با دیدی عمیق به زندگی نگاه کند یا اینکه با سطحی نگری و نگاهی گذرا نسبت به تمام مسایل قابل تأمل زندگی به سرایش بپردازد

 

      از مجموعه هایی که چاپ شده یا در دست چاپ است برایمان بگویید

          

مجموعه ای از اشعارم توسط انتشارات فصل پنجم در دست چاپ می باشد که شامل هفتاد غزل ِ صرفا عاشقانه است وهمچنین مجموعه ای از رباعیات که به احتمال زیاد تا پایان امسال عرضه خواهند شد

گزیده ای از غزل های عاشقانه - اجتماعی توسط انتشارات سوره ی مهر در حال انتشار است و

یک مجموعه ی جدید از کارهای آیینی توسط انتشارات آرام دل به دست چاپ سپرده شده است

 می خواهیم بدانیم به نظر خودتان شعر شما چه شاخصه ای دارد ؟

 البته این مطلبی نیست که من بتوانم در مورد آن نظر بدهم چرا که قضاوت در مورد شاخصه های شعری هر شاعر باید به کارشناسان این رشته و اساتید و بزرگان سپرده شود

اما من سعی کرده ام در شعر هایم بیشتر به " چه گفتن " بیندیشم تا " چگونه گفتن " یعنی اشعار در کنار ظاهری زیبا که گاهی می تواند با تصویر سازی ها و ترکیب آفرینی های شاعرانه همراه باشد مضمون ِ در خور توجه و حرفی برای گفتن داشته باشند

هرچند که زبان ساده و روان شعری می تواند مهمترین نقش ممکن را در بازتاب این "چه گفتن ها" داشته باشد

زبانی که تا حد ممکن برای تمام مخاطبان دلنشین و قابل هضم باشد

 -چه توصیه ای برای شاعرانی که تازه پا به عرصه ی سرودن نهاده اند دارید ؟

بیشتر جوان امروز از گذشته ی شعر فارسی نا آگاهند یا حداقل مطالعه ی کمتری دارند اما یک شاعر قبل از سرودن باید بداند شعر از کجا شروع شده و به کجا خواهد رفت وقرار است چه نشیب و فراز هایی را طی کند

در وهله ی اول آگاهی کامل از دستور زبان فارسی که زیر بنای شعر است و بعد مطالعه ی آثار به جا مانده از گذشتگان تا معاصرین  چرا که تنها ذوق برای سرودن کافی نیست و مهمتر از همه اینکه از نقد شدن نهراسند چرا که به قول استاد محمد کاظم کاظمی نقد شدن شعر مثل چکش کاری فلزات است هر چه بیشتر چکش بخورند صیقل بیشتری می یابند و زیباتر و دلنشین تر می شوند

حسنا محمدزاده