چاپ شده در مجله پژوهش های دستوری و بلاغی دانشگاه قم
دوره 12، شماره 22، شماره پیاپی 22، اسفند 1401
مقاله علمی پژوهشی «زیبایی شناسی رباعی های بیژن ارژن از منظر نقد فرمالیستی»
منتشر شده در «پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت» / دانشگاه تهران - آذرماه 1401
بیست و ششمین شماره مجله ادبی چامه منتشر شد (آبان و آذر 1401)
«بررسی شعر یدالله رؤیایی و دستاوردهای حجم گرایی برای ادبیات مدرن ایران» عنوان مطلبی است به قلم «حسنا محمدزاده» که میتوانید در این شماره مجله چامه بخوانید.
ضمیمه ادبی هنری روزنامه اطلاعات/ 25 مرداد 1401
چه نقش میزند این پیر پرنیاناندیش
که بس گره ز دل و جان سایه بست و گشود
سایه از دنیا رفته و بازار اعمال نظرهای سطحی بر سر شعر و شخصیت و رویکردهای سیاسی او داغ است؛ تا حدی که جوانان خامی که در جایگاه نوۀ سایهاند و به زور، مجموعه شعری متوسط منتشر کردهاند، به خود اجازه میدهند بر شعر او خط بطلان کهنگی بکشند. فضای مجازی پر است از سخنان نسنجیده همراه با یکسویهنگری و احساساتیگری که میتواند ناآشنایان به شعر را در گمان افکند. آنچه خردهگیرانِ آشنا به زیر و بم شعر را به خروش واداشته و چندان بیراه هم نیست، نزدیکی شعر سایه با ذوق حاکم بر جامعه در نفی شعر داعیهداران هنر مدرن و پسامدرن است، اما با هر عینکی که بنگریم، آنچه به جا مانده یکسره سیاه نیست، لااقل نمیتوان غزل او را با غزل تقلیدی شهریار و رهی معیری در یک سطح قرار داد؛ او نشان داده که غزل قدرت سازگاری با پارادایمهای مدرن را دارد؛ هرچند که نتوانستهباشد غزلی کاملا نو و مدرن بگوید؛ وجه تشخّص غزل او، بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان استبداد و اختناق حاکم بر جامعه و پیوستن به جریان سمبولیسم اجتماعی است، تا جایی که توانسته تصاویر و تمثیلهای عرفانی و تغزلی را هم تبدیل به نمادهای اجتماعی کند و غزل را با تمام سرو صداهای حاکم بر فضای شعر، به دنیای امروز بکشاند؛ گرچه به این مسأله اذعان داشتهباشیم که از حیث استخدام واژگان، تعابیر و ساختهای نحوی، اغلب نمادها، تمثیلها و مضامین فکری متأثر از شیوۀ حافظ است.
نگریستن به هنرمند و اثر هنری با عینکی سیاه ویژگی روزگار ماست. فراموش نکنیم آنچه شاعری را در منظر همگان بزرگ میکند، علاوه بر شعر، زیست شاعرانه و داشتن وجودی است که بیشتر از سایه در معرض نور بودهاست.
حسنا محمدزاده – 19 مرداد 1401
در کتابی خواندم که یکی از چهرههای معروف ادب فارسی که بی گمان در انحطاط شعر همعصرانش سهم بزرگی داشته، «عنصری» است. او یکی از ضعیفترین گویندگانی است که معروف است به نداشتن دید شعری و تجربۀ حسی و عدم استطاعت بر خلق تصاویر شعری نو و در سراسر دیوان او یک تصویر تازه نمیتوان یافت؛ اما شهرت بیش از حد عنصری به استادی مسلم شعر (که حتما از کانالهای دیگری به این شهرت و قدرت رسیده بودهاست) سبب شدهاست که بسیاری از اهل ادب به اشتباه بیفتند و تصورشان نسبت به شعر دگرگون شود و همه جا سرمشق شاعری، راه و رسم عنصری معرفی شود. (شفیعی کدکنی، 1396: 526).
بی آنکه بخواهم یاد برخی شاعران هندیواره نویس روزگار خودمان افتادم که خبر صفهای طولانی فروش کتابهایشان، گوش به گوش میچرخد. آنها که شعر شناسند میدانند که در سراسر کتاب این حضرات یک تصویر یا یک اندیشۀ منحصر به خود شاعر نمی توان یافت. شعر معناگرایی که معنایش را از قرن ده و یازده بگیرد به درد همان قرن ده و یازده میخورد، حتی اگر زبانش نو باشد. شعر عارفانهنمایی که در هنرمندانهترین حالتش در همان می و ساقی و سجادهای که «حافظ» بارها از آن کار کشیده ماندهاست، برای دنیای امروز و انسان امروز چه خواهد داشت؟
من از جوانهایی که شعر شناس نیستند و در شعر گذشتگان مطالعهای ندارند و این کپیهای دست چندم را وحی منزل میپندارند توقعی ندارم. تعجب من از اساتید دانشگاهی است که اگرچه برخیشان در شعر معاصر، مطالعه و شناخت چندانی ندارند، اما لااقل شعر کهن را خوب میشناسند؛ پس چگونه نام این حضرات را در صدر تحقیقات دانشجویانشان قرار دادهاند؟! شاید امروز به عمق فاجعه پی نبریم اما قطعا آیندگان خواهند گفت که قدرتهای نامشروع عدهای مقلد شاعرنما، چه جوانانی را که به انحطاط شعری نکشاند و چه ابتذالی را که در شعر این روزگار رقم نزد.
حسنا محمدزاده- 24 خرداد 1401
بیست و سومین شماره دوماهنامۀ ادبی چامه منتشر شد (اردیبهشت و خرداد 1401)
«نگاهی به شعر و برخی تئوری های رضا براهنی» عنوان مطلبی است به قلم «حسنا محمدزاده» که میتوانید در این شماره مجله چامه بخوانید.
حتما داستان «لباس جدید پادشاه» اثر «هانس کریستین اندرسن» نویسندۀ دانمارکی را خوانده اید. ماجرا از این قرار است که پادشاهی به خیاط ها سفارش لباس متفاوت و فاخر می دهد. دو خیاط شیاد از موقعیت سوء استفاده می کنند و می گویند ما متفاوت ترین و زیباترین لباس را می دوزیم، اما آدم های احمق نمی توانند آن را ببینند. شاه و وزیر و درباریان از ترس اینکه انگ احمق بودن بخورند، خودشان را به آن راه میزنند و از زیبایی لباس ندیده و نبوده تعریف میکنند و به این واسطه، شاه عریان راهی شهر میشود.
حکایت بسیاری از شعرها و کتابهای روزگار ما،شده حکایت «لباس جدید پادشاه».
می گویند خوب است، لابد خوب است که می گویند و لابد اگر بپرسیم خوبی اش کجاست؟ می گویند تو احمقی و نمی بینی. حالا باید پرسید با کدام چشم بصیرت روشن شده در درونتان، خوبی ها و زیبایی های نداشته را دیده اید که ما نمی توانیم ببینیم.
حسنا محمدزاده- 20 اسفندماه 1400
مقاله ای به قلم «حسنا محمدزاده» تحت عنوان «اندیشه های عشق محور حسین منزوی» را بخوانید در یازدهمین شماره «مجله ادبی چامه»
پ ن: شماره یازدهم چامه، چاپ اردیبهشت 99 را میتوانید از فروشگاه های اینترنتی جار و فیدیبو تهیه کنید.
پ ن 2: این یادداشت را در ادامه مطلب بخوانید
مقاله ای به قلم «حسنا محمدزاده» تحت عنوان «منوچهر نیستانی آغازگر غزل نو» را بخوانید در «مجله ی ادبی چامه»
پ ن: شماره دهم چامه را میتوانید از فروشگاه اینترنتی جار و فیدیبو تهیه کنید
پ ن 2: این یادداشت را در ادامه مطلب بخوانید
نقد و تحلیلی بر کتاب «گشایش» سروده ی «محمد شکری فرد» را بخوانید در:
نقد و تحلیل کتاب «نشت گاز در شب تنهایی» سروده «لیلا کردبچه» را بخوانید در:
یادداشت مرا بر کتاب «مرا صدا کردی» سروده ی «لیلا حسین نیا» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « خبرهای خوب» سروده ی «مریم کرباسی» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « سرم به شانه تو فکر می کند» سروده ی «فاطمه سلیمان پور» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « چاپ بیروت» سروده ی «علی داودی» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « آیینه کاری سکوت» سروده ی «نیلوفر بختیاری» بخوانید در :
یادداشت خانم پرنیان نرجس پور بر کتاب " زیر هر واژه آتشفشان است " را بخوانید در :
برگزیده بخش شعر جایزه «قلم زرین» با بیان اینکه بازار نقد در نشریات
آنچنان داغ نیست، بررسی آثار و نقد کتابها را از عوامل مؤثر بر اقبال
مخاطب به آنها دانست.
حسنا محمدزاده - برگزیدهی بخش شعر یازدهمین دورهی جایزهی «قلم زرین»
برای مجموعهی شعر «خورشیدهای توأمان» - در گفتوگو با خبرنگار ادبیات
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی جایزههای ادبی اظهار کرد:
اینگونه برنامهها و جوایز میتوانند برای برندگان آنها اهمیت زیادی
داشته باشند و باعث شناخته شدن اثر و صاحب آن شوند و از این طریق به فروش
کتاب نیز کمک کنند. همچنین این جوایز میتوانند حرکت مناسبی برای رشد
فرهنگی جامعه ایجاد کنند.
او با بیان اینکه متأسفانه امروز بازار نقد آنچنان داغ نیست، گفت: در حال
حاضر، نقد و بررسی آثار ادبی در نشریات آنچنان وجود ندارد؛ در صورتیکه
نقد و بررسی میتواند تأثیر بسیار زیادی بر روی شناخته شدن و اقبال مخاطبان
به سوی آثار داشته باشد؛ اما در حال حاضر، تیراژ مجلات محدود است و نقد
آثار بخصوص شعر در آنها کمتر دیده میشود و در نهایت استقبال زیادی هم از
سوی مخاطبان نسبت به آثار صورت نمیگیرد. تیراژ کتابها موضوع نبود
استقبال چشمگیر از آثار را به اثبات میرساند.
این شاعر ادامه داد: جایزههای ادبی همچون جایزهی «قلم زرین» میتوانند
برای بهتر شدن و رشد و اعتلای فرهنگ و تمدن بسیار مفید واقع شوند.
محمدزاده در ادامه درباره وضعیت شعر آیینی نیز اظهار کرد: در حال حاضر شعر
آیینی وضعیت خوبی دارد. البته بیشتر این شعرها را که نگاه میکنیم،
میبینیم بیشتر مدح اهل بیت (ع) هستند و در آنها بیشتر به سوز و مرثیه
پرداخته میشود، اما اگر شاعران مطالعهی گستردهای داشته باشند، میتوانند
شعرهایی غیر از مدح و مرثیه بگویند.
به گزارش ایسنا، «هنوز قلب قلمم درد میکند برگرد»، «یک مشت آسمان»،
«عشقهای بیحواس» و «خورشیدهای توأمان» عنوان چهار مجموعه شعر منتشرشده
حسنا محمدزاده هستند.
این شاعر در یازدهمین دوره جایزهی «قلم زرین» به همراه علیرضا قزوه برگزیده شد.