قلب قلم (وبسایت حسنا محمدزاده)

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم (وبسایت حسنا محمدزاده)

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم (وبسایت حسنا محمدزاده)

حسنا محمدزاده - شاعر

کتاب ها :
1. هنوز قلب قلم درد می کند ... برگرد ! ( آرام دل )
2.عشق های بی حواس ( فصل پنجم )
3. خورشیدهای توأمان (آرام دل )
4. یک مشت آسمان ( فصل پنجم )
5.سربه مهر ( جمهوری)
6.جوهر جان ( هزاره ققنوس)
7. زیر هر واژه آتشفشان است (سوره مهر)
8.قفس تنگی (شهرستان ادب)
9. پری روز (شهرستان ادب)
10. سرمشق(هزاره ققنوس)
11. گزیده مرصاد العباد (نشر گویا)
12. زن آتش (نشر ایهام)

نویسندگان

۲۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسنا محمدزاده» ثبت شده است


یادداشت مرا بر کتاب « واقعه » سروده ی دکتر «غلامرضا کافی» بخوانید در :


خبرگزاری فارس

سایت شهرستان ادب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 September 18 ، 19:51
حسنا محمدزاده


یادداشت مرا بر کتاب « رو به رو » سروده ی « معین اصغری» بخوانید در :


خبرگزاری فارس

سایت شهرستان ادب

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 12 August 18 ، 15:16
حسنا محمدزاده

یادداشت مرا بر کتاب " بی تو حیران تر از آنیم که توصیف شویم " را بخوانید در :


خبرگزاری فارس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 July 18 ، 20:20
حسنا محمدزاده

یادداشت خانم پرنیان نرجس پور بر کتاب " زیر هر واژه آتشفشان است " را بخوانید در :


سازمان تبلیغات اسلامی



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 July 18 ، 20:16
حسنا محمدزاده


شعر انقلاب

برگزیدگان هفتمین جشنواره شعر انقلاب در آیین اختتامیه این رویداد ادبی عصر چهارشنبه ۲۲ فروردین در باغ‌موزه هنر ایرانی معرفی شدند.

به گزارش ایسنا، اسامی برگزیدگان هفتمین جشنواره بین المللی شعر انقلاب به شرح زیر اعلام شد:


بخش تک اثر شعر نو (بدون اولویت)

زهرا شرفی برای شعر «مونالیزای جهان سوم» از خراسان رضوی

پیام جهانگیری برای شعر «گوشه‌های تاریک از اردبیل»


بخش تک اثر شعر کهن

اول: اکرم هاشمی سجزئی برای شعر «قایق» از اصفهان

دوم: یاسین نجارزاده برای شعر «شوکران» از اصفهان

سوم: ابوالفضل محمدزاده آقایی برای شعر «برادرم» از اصفهان


بخش تک اثر شعر نو

دوم: فهیمه قائدی برای شعر «بادام سوخته» از اصفهان

سوم: علیرضا رجبعلیزاده کاشانی برای شعر« ۳»  از اصفهان

هیات داوران در بخش تک اثر شعر نو هیچ اثری را  شایسته کسب مقام  اول ندانست.


بخش مجموعه شعر کهن

اول: اسماعیل محمدپور برای شعر «نتهای مترادف» از گیلان

دوم: سیدمحمدمهدی شفیعی برای شعر «به اسب بنشین...» از خوزستان

سوم: به طور مشترک حسنا محمدزاده برای شعر «سرمشق» از اصفهان و علی فردوسی برای شعر «کاشیانه» از اصفهان


بخش مجموعه شعر نو

اول: محمد صارمی شهاب برای شعر «کوله‌باری از تپانچه و طوفان» از همدان

دوم: مجید سعدآبادی برای شعر «هفته اگر هشت روز بود» از تهران

سوم: فرحناز حمزه هرزنجی برای شعر «آرواره‌های خلیج از فارس» و آریا معصومی ‌برای شعر «گمشده» از کهگیلویه و بویر احمد


این خبر را بخوانید در :


سایت دانشگاه کاشان

خبرگزاری ایکنا

خبرگزاری پانا

سایت شهرستان ادب

خبرگزاری ایسنا

خبرگزاری ایمنا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 29 April 18 ، 13:04
حسنا محمدزاده

 

افسانه شده ...ورد زبان ها شده بی تو

این نامه که با خون دل امضا شده بی تو

 

ربطی به سجل و گذر عمر ندارد

پشت من و این خانه اگر تا شده بی تو

 

احساس غریبی به فراگیری ِ دنیا

در بقچه ی تنهایی من جا شده بی تو

 

حوضی که نشد پر شود از ماهی قرمز

با اشک من اندازه ی دریا شده بی تو

 

شاکی شده خورشید هم از دست نبودت

روز است ولی روز مبادا شده بی تو

 

شب ها به چه جان کندنی از نیمه گذشتند

تقویم ، سراسر شب یلدا شده بی تو

 

این مسأله مبهم شده و حل شدنی نیست

دل بوده زمانی و معما شده بی تو


چند غزل بخوانید در :

http://tajikistantimes.tj/iran/40653/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 18 December 17 ، 21:00
حسنا محمدزاده



 

با توجه به ایام محرم و صفر و ماههای عزاداری سیدالشهدا که در آن قرار داریم، پایگاه خبری تارنا در اقدامی به مصاحبه و گفتگو با شاعران آیینی سرای کشور می‌پردازد. در واپسین روز اربعین حسینی به سراغ حسنا محمدزاده مولف مجموعه های سر به مهر، جوهر جان، زیر هر واژه آتشفشان است، قفس تنگی و... رفتیم تا از شعر آیینی بیشتر بدانیم.

 

از کی سرودن شعر آیینی را شروع کردید؟ 

 سرودن شعر آیینی را از سال هفتاد و شش و از دورانی که در مقطع راهنمایی تحصیل می کردم شروع کرده‌ام؛ اما شعرهای آن روزها در سررسید یادداشت‌های شخصی‌ام بایگانی شدند و از خلوت خانوادگی‌مان فراتر نرفتند. می توانم بگویم که برای اولین بار سرودن شعر مذهبی را در سال هشتاد و دو شروع کردم.

 

چرا شعر آیینی را انتخاب کردید؟

بعد از خواندن کتابی تحت عنوان «کشتی پهلو گرفته» نوشته ی «سید مهدی شجاعی» که هدیه ای از طرف پدرم بود و البته تحت تاثیر حال و هوای ایام فاطمیه ی آن روزها،  شعری را با همین محتوا نوشتم؛  وقتی آن شعر مورد تشویق اطرافیانم قرار گرفت، شعرهای بعدی سروده و مطالعاتم بیشتر شد.  مسلماً از همان ابتدا تصمیم به مطالعه و انگیزه‌ی سرودن شعر مذهبی ارادی بوده است؛ اما فقط این کافی نیست.  

از سر ارادتی که به این آستان دارم و علاقه‌ام نسبت به  فعالیت در این حوزه، اگر به خواست خودم باشد همیشه شعر مذهبی را انتخاب می کنم. معتقدم که تا عنایت اهل بیت نباشد نمی‌توان حتی یک بیت سرود؛ چه برسد به یک شعر.  بارها شده که در مناسبتی خاص مثلا ایام محرم قصد سرودن داشته‌ام اما دریغ ازحتی یک مصرع. روزهایی بوده که در حال و هوای سرودن نبوده‌ام اما شعرهای خوبی خلق شده‌اند.

   

تعریفتان از شعر آیینی چیست ؟  

می‌توان گفت شعر آیینی به مفهوم عام کلمه، شعری است که در آن رسم و رسوم و آداب و سنن و آیین قومی و ملی  بازتاب داده می‌شود که یکی از زیر شاخه های آن مضامین و مسائل دینی و مذهبی ست. اما می‌بینیم که از اصطلاح شعر آیینی معمولا برای شعر مذهبی و شعر شیعی که دامنه‌اش ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) است و مرکز ثقل آن دو موضوع انتظار و عاشورا است استفاده می‌شود؛  یعنی ما دامنه‌ی شعر آیینی را محدود کرده‌ایم و آن را به عنوان شعرمذهبی که تنها بازتاب دهنده‌ی ارزش‌های دینی‌مان است، می‌شناسیم؛ در حالی که می‌توان گفت شعر انقلاب هم یکی از زیر شاخه‌های شعر آیینی ست. همین‌طور اشعاری که در حوزه‌ی دفاع مقدس و جنگ سروده شده‌اند هم آیینی‌اند؛ چه بسا که در بسیاری از شاهکارهای شعر دفاع مقدس، با نمادها و سمبل‌هایی روبرو می‌شویم که اسوه‌های قیام امام حسین (ع) هستند؛ تا آنجا که در برخی از اشعار با برجسته کردن این اسوه‌ها، رزمنده‌ها را به حضور در جبهه ها و پیروی از سیره‌ی عملی عاشوراییان تشویق می‌کرده‌اند. 

 

 

به نظر شما شعر آیینی ما چه‌قدر قابلیت شناساندن مفاهیم مذهبی را به همه‌ی ادیان و ملت‌ها دارد ؟  

شعربا تمام ظرفیت‌ها وظرایف و قدرت نفوذی‌ که  در قلب و جان مخاطب دارد می‌تواند تاثیرگذارتر از هر هنر دیگری باشد. 

 

شعر مذهبی ما وقتی چنین قابلیتی را پیدا می‌کند که از مرحله‌ی مدح و مرثیه‌ی صرف خارج شده و به محتوا و درون مایه بیشتر بپردازد، تا بتواند تصویری روشن و زلال از آموزه‌های دینی واخلاقی اهل بیت باشد و در نهایت به پیامی ارزشمند در این زمینه برسد؛ که البته این مهم، مستلزم مطالعه و تحقیق در متون و کتاب‌های موثق دینی است و شاعر نمی‌تواند با اکتفا به دانسته‌ها و شنیده‌هایش که مشخص نیست تا چه اندازه دستخوش تحریف بوده اند به سرودن بپردازد و در نهایت به شعری برسد که آیینه‌ای از اسلام ناب باشد.

 

هستند شاعرانی که با تحقیق و تفحص و وسواس در این زمینه شعر می‌سرایند و اشعارشان قابل تأمل است؛ اما با توجه به اکثریت سروده ها ،می تواند گفت  شعرها هنوز به آن مرحله‌ای نرسیده‌اند که قابلیت شناساندن مفاهیم اصیل دینی را داشته باشد.

در واقع اکثریت ما در صورت قضیه مانده‌ایم و به سیرت آن بی توجهیم؛  یعنی از سیره ی عملی پیشوایانمان غافل شده‌ایم. 

 

وقتی ما تلاش کنیم که مدح بگوییم و به مرثیه بپردازیم، آن هم به شکلی که بتوانیم دیگران را به گریه بیندازیم و به عبارت دیگر در مرحله محبت، متوقف شویم و به  معرفت دینی نرسیم خواه ناخواه شعر با تحریفات و خرافات و بیانگر مسائلی غیرمستند و غیرواقعی آمیخته می شود؛ چرا که تلاش می‌کنیم شعری بگوییم که در مجالس خوانده شود؛ مداحان دم بگیرند و شورآفرینی بکنند؛  طبیعتاَ شعور دینی در حاشیه قرار می‌گیرد و خیلی از کاستی‌ها و آفت‌ها و تهدیدها از همین ناحیه متوجه شعر می‌شود.

 

 

به نظرتان شاعر تا چه اندازه اجازه ی اغراق در شعرش را دارد ؟  

می‌دانید که اغراق یکی از آرایه‌های ادبی‌ است که باعث خیال‌انگیز شدن بیشتر شعر می‌شود و شاید مهمترین عاملی که تاثیر جادویی به سخن می‌دهد همین بزرگنمایی است که مهمترین آرایه در شعرهای حماسی است.

 

در حوزه‌ی عاشورا توجه به بعد حماسی آن است؛ پس چه اشکال دارد که شاعر اغراق‌هایی هم در شعرش داشته باشد؟ اما این اغراق تا جایی قابل توجیه است که به اصل محتوا لطمه‌ای وارد نکند و به آن چیزی نیفزاید یا از آن چیزی نکاهد. ما نمی‌توانیم به بهانه ی تاثیر کلام، قیام سیدالشهدا را تا حد اسطوره بالا ببریم چرا که اسطوره آمیزه‌ای از تاریخ و واقعیت و افسانه است اما شهادت امام حسین و یارانش واقعیت محض است. مثلا اگر اغراق کنیم و بگوییم حضرت ابوالفضل به جای مشک دریا را به دندان گرفته بود به اصل ماجرا لطمه‌ای نمی خورد اما در وصف رشادت‌ها و حماسه‌آفرینی‌های حضرت ابوالفضل آیا می‌توانیم اغراق را تا آنجا پیش ببریم که بگوییم تمام سپاه عمر سعد را یک تنه شکست داد و با دست پر به خیمه‌ها برگشت؟

 

در مورد حادثه ای مثل عاشورا که شاعران درباره ی آن زیاد سروده اند فکر می کنید چرا هنوز شعر ها به تکرار نرسیده اند؟ 

 

عاشورا، جایگاه عظیمی در تاریخ اسلام دارد.  از هر جنبه‌ای به حادثه‌ی عاشورا بنگریم عمیق‌ترین و ارزشمندترین مفاهیم را در خود گنجانده است؛ از جنبه‌ی عرفان، عشق، شهادت، نهایت بندگی و  احیاء دین تا حماسه. اما بدون توجه به بعد عرفانی شخصیت امام حسین نمی‌توان حماسه خونین کربلا را فهمید. عرفا از هر دین و مسلک و مذهبی، امام حسین را به عنوان قطب عرفان مورد توجه قرار داده‌اند؛  بعد الهی و عرفانی امام حسین در تک تک جملاتی که  در سفر از مدینه و مکه به کربلا فرموده و گفتگوهایی که با دشمن یا یاران خود داشته‌اند، مشخص است اما بالاتر از اینها آن چیزی است که  در عمل نشان داده‌اند؛ آن هم عشق و محبت به خدا و دلدادگی و سرسپردگی و در یک کلام بندگی است.

 

حُبی که امام حسین در دل دارد و آنچه در مناجات عرفه بیان می‌کند، در حادثه کربلا به نمایش می گذارد و توکل به خدا و تسلیم در مقابل اراده و مشیت پروردگار را به زیباترین شکل ممکن و در اوج خود در صحنه عاشورا نشان می‌دهد.

 راضی بودن به قضای الهی در عمل امام حسین و در سخنانش می‌درخشد. اینها مسائل کوچکی نیستند که با چند سروده به تکرار برسند؛ بلکه معتقدم از گذشته تا به حال و از حال تا قیامت هر چه از آن سروده‌ایم و بسراییم قطره‌ای از آن دریای بیکران را هم به تصویر نکشیده‌ایم.

 

نظرتان در مورد ریتمیک کردن شعر عاشورایی و گذاشتن ملودی های شاد و به گوش مخاطب آشنا روی شعرهای عاشورایی مخصوصا در حوزه ی شعر هیات چیست ؟

 

شعر هیات در واقع شاخه‌ای از شعرمذهبی است. عنوانش جدید است اما از نظر مضمون و محتوا همان  نوحه‌ها و مراثی است؛ از زمانی که عزاداری‌های حسینی قوام گرفته، بر سر زبان ها بوده‌ است و مردم برای برپا کردن علم عزاداری در میادین و مساجد و دسته‌جات از آن استفاده می کرده‌اند. در شعر هیئت زبان شاعر باید به زبان مردم نزدیک‌تر شود؛ با زبان مردم کوچه و بازار انس و الفت بیشتری داشته باشد تا در دسته‌جات سینه‌زنی و مجالس دم گرفته شود و گستردگی پیدا کند.‌ 

 

شاعرانی هم که شعر هیئت می‌گویند، سعی می‌کنند با مولفه‌هایی که مورد پسند مردم است، شعر بگویند که این مساله به خودی خود بد نیست اما در جامعه به دلیل پایین آمدن سطح و شان برخی مدح‌ها و ورود همه افراد با هر سطح مطالعه و سواد مذهبی به صنف مداحی، این روزها شاهد بروز برخی مداحی‌ها با ریتم و آهنگ موسیقی‌های پاپ مجاز و غیرمجاز هستیم. 

 

در کنار این سبک‌های سخیف می‌بینیم که مداحان به بهانه گریه گرفتن از مردم داستان‌هایی را روایت می‌کنند که در هیچ مقتلی نمی‌توان آن را پیدا کرد.

گاهی هم فلسفه شهادت امام حسین نادیده گرفته شده و بیشتر به چشم و ابروی اباعبدالله وحضرت عباس پرداخته می شود با رویه فعلی که در پیش است و نفوذ بالا و سریع  تکنولوژی و شبکه های اجتماعی و سطح دسترسی مردم، متاسفانه داریم به سمت بی هویتی عزاداری پیش می‌رویم.

 

داشتن ریتم و آهنگ در یک نوای مداحی امری طبیعی است اما به روز کردن آن به هر قیمتی  سبب توهین به شأن عزاداری و سوژه ای برای تمسخر مخالفین شعائر مذهبی و دینی شده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 26 November 17 ، 23:08
حسنا محمدزاده

یکشنبه, 25 مهر, 1395 - 15:00
قالب تاثیرگذار شعر تاکنون در هرچه محکم‌تر شدن ارتباط عاطفی میان مردم و واقعه عاشورا نقش بسزایی را ایفا کرده است.


به گزارش حلقه وصل، حسنا محمدزاده شاعر؛ در خصوص کارکرد محرم و واقعه عاشورا در اعتلای ادبیات و هنر دینی گفت: ادبیات و هنر هر قوم و ملت در واقع آیینه‌ای از افکار و باورهای قلبی آن ملت است و ورود حماسه عاشورا به حیطه هنر، ادبیات و علی الخصوص شعر را می‌توان یکی از عوامل ماندگاری نهضت عاشورا دانست؛ زیرا قالب تاثیرگذار شعر تاکنون در هرچه محکم‌تر شدن ارتباط عاطفی میان مردم و واقعه عاشورا نقش بسزایی را ایفا کرده است

وی افزود: پرداختن به حماسه کربلا در ادبیات و به طور ویژه در حوزه شعر، بر زبان شاعران تاثیر بسزایی داشته و به آن غنا و اعتلای خاصی بخشیده است؛ تا جایی که بعضی از شاعران و نویسندگان ماندگاری نام خود را مدیون پرداختن به واقعه کربلا هستند و گاهی همچون «محتشم کاشانی» حتی با یک شعر عاشورایی شهره و جاوید گشته‌اند. همچنین شعر و ادبیات عاشورایی همواره در نشر فرهنگ شهادت، آرمان‌گرایی و انگیزه جهاد و مبارزه تا رهایی نقش بسزایی داشته است. از این رو می‌توان ادبیات عاشورایی را از غنی ترین ذخیره های فکری شیعه به شمار آورد.

این شاعر در بخش دیگری از این گفتگو پیرامون نخستین نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا که اخیرا برگزار شد، تصریح کرد: در واقع هدف اصلی از برگزاری این نمایشگاه عرضه کتب عاشورایی به صورت یکجا و با هدف دسترسی آسان و سریع مخاطبان بود که در نوع خود حرکتی بسیار جامع و ارزشمند است.  

محمدزاده در پایان خاطرنشان کرد: به اعتقاد من مطالعه کتاب ها و مطالب گردآوری شده معتبر با محوریت عاشورا برای عاشقان و دلسوختگان امام حسین (ع)، جهت کسب معرفت و شناخت دقیق  پیام عاشورا و هدف اصلی امام حسین (ع) از قیام عاشورا و نیز اکتفا نکردن به شنیده های درست یا غلط و مهم تر از آن جلوگیری از بدعت ها، خرافات و دامن نزدن به  نظریه های بی‌اساسی که در این سال ها از چپ و راست برای ضربه زدن به پیکره قیام عاشورا و جلوگیری از ماندگاری آن صادر می شود، امری مهم و ضروری است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 November 17 ، 23:10
حسنا محمدزاده

 

 

 

خوانش بخش هایی از کتاب « کنار رود خین» در برنامه ی تقریظ

 

پ ن: برای مشاهده ویدیو روی عکس کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 September 17 ، 18:50
حسنا محمدزاده

نوسرده ای در استقبال از پیکر شهید محسن حججی :


ارسال شود نامه‌ی تحریم به دنیا

ما چشم نداریم بدوزیم به دنیا

 

خوب است لب از لب بگشایند قلم‌ها

شاید بشود حرف تو تفهیم به دنیا

 

با ذبح ِ پرستو ، رگ ِ پرواز نخشکید

افزود ولی پر زدنت ، بیم به دنیا

 

* " بَل نَقذِفُ بالحقِ عَلَی الباطِلِ ..." دین را

باید بدهد خون تو تعلیم به دنیا

 

ما منتظر آینه بندان ِ زمینیم

وقتی بشود روح ِ تو تقسیم به دنیا

 

بر نیزه سری مانده که در قلب محرم

خط می‌دهد از سینه‌ی تقویم به دنیا

 

از شاهرگت عطر حرم ریخته بر خاک

این پیکر ِ بی سر شده تقدیم به ؛

                         ...زهـــــــــــــرا(س)


*آیه ی 18 سوره ی انبیا : ما حق را بر باطل پیروز می گردانیم ...


بخوانید در :

خبرگزاری فارس

نسیم آنلاین

عقیق

خبرگزاری دفاع مقدس


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 September 17 ، 18:20
حسنا محمدزاده

یادداشت آقای آرش شفاعی بر کتاب قفس تنگی را بخوانید در ؛


روزنامه قدس


سایت شهرستان ادب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 September 17 ، 16:59
حسنا محمدزاده

یادداشت خانم دکتر "مریم سپهری " بر کتاب قفس تنگی را بخوانید در :


خبرگزاری فارس


سایت شهرستان ادب


مجله ادبی سه نقطه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 August 17 ، 19:47
حسنا محمدزاده

حسنا محمدزاده که در این دوره هم نامزد دریافت جایزه برای مجموعه شعر «قفس تنگی» است معتقد است: من معتقدم امروزه که شرایط ارتباطات قوی برای همه فراهم هست و هر کسی خیلی راحت می تواند با پرداخت هزینه‌ای ناچیز به برخی ناشران که به تنها چیزی که اهمیت نمی دهند کیفیت و ارزش محتوایی اثر است و یا حتی با دسترسی به فضای مجازی آثارش را منتشر کند و بین مخاطبان حتی طرفدارانی برای خودش دست و پا کند مخاطبانی که در انبوه اشعار منتشر شده بین شعر واقعی و نظم های سخیف سر در گم می شوند و به عباراتی عشق شاعر شدن و تکنولوژی برای به قهقرا بردن ادبیات دست به دست هم داده اند باید حرکتی صورت بگیرد برای جداکردن سره از ناسره و...؛ شاید برگزاری چنین جوایزی که به رصد و پالایش انبوه آثار تولید شده می‌پردازند آن هم توسط داورانی که به پیشینه شعر کاملا واقفند و خودشان هم شاعران چیره دستی هستند می تواند قدمی کوچک باشد برای پیشبرد شعر و همین مساله لزوم استمرار آن را نشان می دهد و البته بار مسئولیت صدرنشینان را برای شناخت و حمایت از استعدادهای ادبی دوچندان می کند.

برگزیده‌ دوره‌های قبل قلم زرین خاطر نشان کرد: این امر موجب می شود تا لااقل کسانی که دستی در مافیای کتاب ندارند و یا با موسسه یا نهاد فرهنگی دولتی یا غیر دولتی بده - بستان ندارند تا کتابهایشان را یک جا و با تعداد بالا خریداری و پخش کند، کسانی که لطف ناشران محترم شامل حالشان نشده تا کتابهایشان را بصورت توافقی در همان روزهای نمایشگاه با برچسب چاپ دوم وارد بازار کند و کلی سروصدا حاکی بر پرفروش بودنش براه بیندازد، لااقل بدانند و دل خوش باشند که آثارشان از زیر ذره بین صاحب نظرانی با سلایق متفاوت که شعر و سیر پر فراز و نشیب آن و تاریخ ادبیات را از گذشته تا امروز بخوبی می شناسند سربلند بیرون آمده است و می توان به آن به عنوان چراغی اندیشید که هر چند کوچک ، روشنای راه دراز و پر پیچ و خم روبروست

محمدزاده در پاسخ به این سوال که جدا شدن بخش کودک و بزرگسال چه ثمراتی دارد گفت: باید همین گونه باشد، چون شعر کودک و بزرگسال دو ژانر کاملا متفاوت هستند با فضاهای متفاوت و هر کدام برای موفق بودن شاخصه‌های منحصر به خودشان را دارند پس نمی توان به بررسی آنها در کنار هم پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 July 17 ، 11:02
حسنا محمدزاده



شاعره کاشانی نامزد پانزدهمین دوره جایزه ی قلم زرین شد.

به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی : کتاب ‹‹قفس تنگی›› سروده خانم حسنا محمدزاده شاعره نامدار کاشانی نامزد پانزدهمین دوره جایزه ی کتاب سال قلم زرین شد .

این کتاب هشتمین کتاب حسنا محمد زاده است که در قالب غزل از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است، در بخش شعر بزرگسالان نامزد پانزدهمین دوره جایزه ی  قلم زرین انتخاب شده است.

پیش از این هم حسنا محمدزاده موفق شده بود با کتاب ‹‹خورشیدهای توامان » اش این جایزه ارزشمند را به خود اختصاص دهد.

مراسم اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ی قلم زرین ۱۴ تیرماه (همزمان با روز قلم) در تهران برگزار خواهد شد.

خبرگزاری تسنیم

ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد

کاشان نیوز

خبرگزاری شبستان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 02 July 17 ، 10:04
حسنا محمدزاده

یادداشت مرا به کتاب " زیر سر کوه سروده " فاطمه هاوشکی " بخوانید در :


روزنامه خراسان

سایت شهرستان ادب


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 June 17 ، 05:52
حسنا محمدزاده



دلم جدا شدنی نیست از دلت وقتی

چنان دو حلقه ی زنجیر متصل شده اند


حسنا محمدزاده

حسنا محمدزاده


 

ابری شده چشمم که دلی سیر ببارد

تا بعد تو دیگر به کسی دل نسپارد

 

دنبال یکی باش که مثل منِ بی تاب

تا آمدنت ثانیه ها را بشمارد

 

قویی شود و پر بکشد از شب دریا

بر ساحل آرام دلت سر بگذارد

 

تا ورد زبانش بشود نام و نشانت

هر روز ، تو را گوشه ی قلبش بنگارد

 

او که نه فقط شور بهار تو که حتی

پاییز و زمستان تو را دوست بدارد

 

من از تو به این شرط گذشتم که بگردی

دنبال کسی که به خودت دل بسپارد

حسنا محمدزاده

 

 


همه رفتند فقط من عقب قافله ام

بی حواسم ، کسلم ، ساکت و بی حوصله ام

 

حاصل عمر مرا در چمدانت بستی

آه...  بدجور، زمین خورده ی این فاصله ام

 

هیچ کس بعد تو دنیای مرا درک نکرد

سالها رفته ولی حل نشده مسئله ام

 

عشق ، تصمیم گرفته ست که ویران بشوم

چند سالی ست که روی گسل زلزله ام

 

چند سالی ست که تو قله نشینی و هنوز

لنگ لنگان وسط دامنه هایت ، یله ام

 

قاصدک ها خبر جشن تو را آوردند

کاش می شد که به گوشت برسد هلهله ام

 

تو پس از من همه جا قافله سالار شدی

من ولی بی تو همیشه عقب قافله ام

حسنا محمدزاده

 

ناز شصت روزها ! حسی غریبم داده‌اند

ظاهری آرام و قلبی ناشکیبم داده‌اند

 

چارشنبه سوری‌ام ، پایان سالی آتشین

روزو شب با شوق دیدارت لهیبم داده‌اند

 

نیم‌خورده روی دست زندگی افتاده است

از بهشت گونه‌هایت هرچه سیبم داده‌اند

 

من زمین را دوست دارم با تمام تنگی‌اش

راضی‌ام از اینکه چشمانت فریبم داده‌اند

 

رودهای من به آغوشت سرازیرند باز

رو به اقیانوس آرام تو شیبم داده‌اند

 

بیش از این ای بغض کهنه ، میخکوب من مباش !

من درختی زخمی‌ام ، طرح صلیبم داده‌اند

 

می نشینم دانه‌های اشک را بر نخ کنم

باز هم تسبیحی از امّن یجیب‌ام داده‌اند

حسنا محمدزاده

 


افتاده‌ام از شاخه‌ای خشکیده بین برف‌ها

یک پرتقال خونی غلتیده بین برف‌ها

 

شاید مرا یک روز ابری زیر پای عابران

چشمان گنجشک فضولی دیده بین برف‌ها

 

شاید مسافر بوده‌ام یک روز، اما زندگی

دنبال من یک کاسه خون ، پاشیده بین برف‌ها

 

هر روز دارد می‌دود ، دنیا شبیه کودکان

دنبال خرگوشی که می‌لرزیده بین برف‌ها

 

روزی به دریا می‌رسد ذرات آدم برفی‌ام

بوی بهارت بازهم پیچیده بین برف‌ها

 

ترسیم کرده زندگی در آخرین نقاشی‌اش

ما را: دو تا شاخه گل روییده بین برف‌ها

حسنا محمدزاده


 


دو هواییم ؛ دمی صاف و دمی بارانی

ما همانیم ، همانی که خودت می‌دانی

 

پیش‌بینی شدن ِ حال من و تو سخت است

دو هواییم ...ولی بیشترش توفانی

 

آخرین مقصد تو شانه‌ی من بود ؛ نبود ؟

گریه کن هرچه دلت خواست ، ولی پنهانی

 

شاید این بار به شوق تو بتابد خورشید

رو به این پنجره‌ی در شُرُف ویرانی

 

باز باید بکشی عکس پریشان ِ مرا

گوشه‌ی قاب ِهمان روسری ِ لبنانی

 

*

آب با خود همه‌ی دهکده را خواهد برد

اگر این رود ، زمانی بشود طغیانی

حسنا محمدزاده


 

قرار بود زمانی مرا مجاب کنی

به احترام دل ساده‌ام شتاب کنی

 

قرار بود بسازی ...نه اینکه دنیا را

به چشم هم‌زدنی بر سرم خراب کنی

 

چه سالها که دوفنجان چای منتظرند !

دوباره در دل این خانه قند آب کنی

 

لباس نو نخریدم به شوق آن روزی

که رنگ پیرهنم را تو انتخاب کنی

 

هنوزمیخ اتاقت به عشق پابند است ؟

هنوز عکس مرا می‌بری که قاب کنی ؟

 

به حبه حبه‌ی انگور تازه می‌ماند

نخواه شعر ِمرا خمره‌ی شراب کنی

 

همیشه چشم به راهم بیا هرازگاهی

سر مزارم اگر خواستی ثواب کنی

حسنا محمدزاده


 

شورت به اشعار خیالی برنمی‌گردد

دیوانه دیگر این حوالی برنمی‌گردد

 

کوچید از دِه ، بقچه‌ای از درد بر دوشش

دیگر به آغوش‌ اهالی برنمی‌گردد

 

گل‌های پرپر را بخشکان لای دفترهات

عطری به گلدان سفالی برنمی‌گردد

 

سنگی که تو انداختی دریاچه را گِل کرد

این دل به دوران زلالی برنمی‌گردد

 

هیزم نیاور زندگی ! دیگر نمی‌سوزم

آتش به دل‌های زغالی برنمی‌گردد

 

قصد شکارِ شیر دارد این تفنگ ِپیر

از جنگل اما دستِ خالی برنمی‌گردد

 

باید مرا راحت کنی ؛ این بی‌سروسامان

هرگز به آن آشفته‌حالی برنمی‌گردد

حسنا محمدزاده

 

ما چه بودیم از همان آغاز غیر از جان هم

بغضِ هم ، بی‌تابیِ هم ، دردِ هم ، درمانِ هم

 

ما چه بودیم از همان آغاز ؟

                                  یک روح و دو تن

نیمه‌های آشکار و نیمه‌ی پنهان هم

 

بیش از این باید به بوران زمستان خو کنیم

نیست وقتی دست‌های گرممان از آن ِ هم

 

طعمه‌ی هیزم شکن‌هایند شاخ و برگ ما

میزبان ِ آتشی سرخیم و آتشدان هم

 

سر به زانوی که بگذارند وقت خستگی

قلب‌های بی قرار و بی سروسامان هم ؟!

 

زندگی منهای تو مرگ است پس با این حساب

می‌توان نامید ما را نقطه‌ی پایان ِ هم

حسنا محمدزاده

 

مانده‌ام گیج ؛ همان عاشق مستی یا نه ؟

که به پای من ِ آواره نشستی یا نه ؟

 

من همان خمره‌ی پنهانی انگور تواَم

تو همان ساده‌دل ِ باده پرستی یا نه ؟

 

خاطرت هست دخیل نفس گرمت را -

به ضریح دل این گمشده بستی یا نه ؟

 

بارها سنگ به آیینه‌ی ما زد دنیا

 من که صد‌بار شکستم ، تو شکستی یا نه ؟

 

طاقتِ دشت به سر‌آمده ، آهو‌دلِ من !

بند، از پای لب بسته گسستی یا نه ؟

 

من شدم رود ، به شرطی که تو دریا بشوی

راه پر‌پیچ و خمی طی شده ...

                                     هستی ؟ یانه

حسنا محمدزاده

 

دلم به دام نگاهت اسیرتر شده است

چقدر ماهِ رخت سر به زیرتر شده است !

 

چقدر خانه برای صدات می میرد !

چقدر عطر تنت دلپذیرتر شده است !

 

منم ...ولی نه همانی که می‌شناختی‌اش

دلم به وسعتِ صد سال ، پیرتر شده است

 

شکستنی شده‌ام ؛ دست بر دلم نگذار

از آنچه فکر کنی گوشه گیرتر شده است

 

پرنده‌ای که از آنسوی میله می‌ترسید

برای با تو پریدن دلیرتر شده است

 

قدم به سینه‌ی سوزان من گذاشته‌ای

دوباره گوشه‌ی چشم کویر ، تر شده است

حسنا محمدزاده

تو به دریا ریختی و من کماکان ماهی‌ام

بازهم ای رود ! ممنون از همین همراهی‌ام

 

کاروانی تشنه بود و یوسفی درچاه  و من

من : طنابی که فقط شرمنده از کوتاهی‌ام

 

سکه‌هایم از رواج افتاد و تاجم زیر پا

تلخ پایان یافت با تو جشن شاهنشاهی‌ام

 

ماه با سردی به گوش موجِ عاشق پیشه گفت

هرچه از تو دور باشم بیشتر می خواهی‌ام 

 

رامِ دام و دانه و بامی نخواهد شد دلم

من کبوترهم اگر باشم کبوتر چاهی‌ام

 

کوله بارِ بسته دارد باز دل دل می‌کند

من ولی با اولین پروازِ فردا ، راهی‌ام


حسنا محمدزاده



رشادت ها و حماسه آفرینی های واقعه عاشورا دارای پیامی برای نسل ما و آیندگان است.
به واقعه عاشورا تنها از جنبه سوگ نباید نگریست!حسنا محمدزاده شاعر در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص آثار عاشورایی خود گفت: در میان هشت کتاب شعری که تاکنون از بنده منتشر شده؛ سه کتاب به صورت مجزا با محوریت شعر اهل بیت (ع) سروده شدند. کتاب‌های «هنوز قلب قلم درد می‌کند برگرد» و «خورشیدهای توامان» از انتشارات آرام دل و «سر به مهر» که در سال 93 توسط انتشارات جمهوری به چاپ رسیده است.

وی افزود: هر سه این کتاب‌ها دربرگیرنده اشعار مذهبی مانند اشعار نبوی، علوی، فاطمی، عاشورایی، رضوی و انتظار بوده و همچنین اشعاری که به دیگر امامان معصوم تقدیم شده اند. اما بخش اعظمی از اشعار هر یک از این کتاب ها عاشورایی هستند که در آن ها به شخصیت‌های اصلی واقعه کربلا از زوایای مختلف پرداخته شده است.

این شاعر در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: زوایای بررسی و نگرش های مختلف به واقعه عاشورا را می توان به طور کلی به چند دسته تقسیم کرد؛ نگاه به عاشورا به عنوان واقعه‌ای قدسی، تاریخی، دینی و آیینی-ارزشی.

وی در ادامه افزود: با نگاه قدسی به این واقعه؛ شعر رویکرد عرفانی پیدا می کند. از این منظر عاشورا منبع عظیمی از عرفان، کشف و شهود است مانند آنچه در شعر عمان سامانی دیده می شود. در نگاه دینی عاشورا به عنوان پیام و سرمشقی برای ما و نسل آینده در نظر گرفته می شود و مسلما دانسته های قبلی هر مولف و ذهنیات او در این زمینه در کنار کتاب ها و منابع مورد مطالعه اش نقشی کلیدی در رویکرد اثر خلق شده ایفا می کنند.

محمد زاده در پایان خاطرنشان کرد: من هم با توجه به مطالعه و بررسی هایی که در دوران فعالیت شعری خود در متون عاشورایی و مقاتل معتبر داشته ام تمام تلاشم بر این بوده که تنها از جنبه سوگ به واقعه عاشورا ننگرم؛ بلکه رشادت ها و حماسه آفرینی ها را هم با در نظر گرفتن پیامی که می توانند برای نسل ما و آیندگان داشته باشند در حجم واژه ها بریزم.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 November 16 ، 14:34
حسنا محمدزاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 02 October 16 ، 22:07
حسنا محمدزاده


نشست نقد و بررسی کتاب " زیر هر واژه آتشفشان است "

مجموعه شعر حسنا محمدزاده با حضور استاد حمید رضا شکارسری برگزار می شود

- زمان : پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت ماه ساعت 11.5 صبح

- مکان : نمایشگاه بین المللی کتاب ، غرفه انتشارات سوره مهر


حسنا محمدزاده



کتاب "قفس تنگی " به همت نشر شهرستان ادب منتشر شد .

فایل خبری  :http://www.farsnews.com/139502130000    

.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 13 May 16 ، 19:00
حسنا محمدزاده

حسنا محمدزاده: اشعار صفارزاده حنجره‌ای برای فریادهای فروخورده است


به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، حسنا محمدزاده کاشانی از شاعران کشورمان درخصوص شخصیت علمی، ادبی و پژوهشی طاهره صفارزاده گفت: طاهره صفار زاده شاعری است که شعر، شور و شعور را به هم آمیخته و با بزرگ ترین امتیازش که تعهد در سرودن است، توانسته اشعارش به حنجره ای برای فریادهای فروخورده و صداهای خاموش مبدل سازد.

محمدزاده با اشاره به اینکه صفارزاده با تکیه بر پشتوانه علمی اش توانسته قرآن را به سه زبان زنده دنیا ترجمه کند، ادامه داد: بانو صفارزاده انسی دیرینه با مفاهیم و آموزه های قرآنی داشته است. مسلما انعکاس آن نور عظیم، در آثارش قابل مشاهده بوده؛ اشعاری که سروده  به عنوان زبان جامعه،  در ارتباط مستقیم با قلب و روح مخاطب بوده است.

این شاعر کشورمان با اشاره به اینکه  شخصیت طاهره صفارزاده را می توان در ابعاد علمی، اجتماعی و هنری مورد ارزیابی قرارداد، افزود: در بعد علمی می توان به سوابق دانشگاهی و فعالیت‌های علمی صفارزاده اشاره کرد و از ایشان در این رهگذار آثار زیادی به زبان های انگلیسی و فارسی بر جای مانده است.

وی در ادامه درخصوص ابعاد اجتماعی این بانوی خردمند، به مبارزات و روحیه مبارزه طلبی او اشاره کرد و بیان داشت : روحیه مبارزه طلبی در جای جای اشعار وی مشاهده می شود ما می بینیم همدلی او با کودکان فلسطینی به کرات در اشعارش دیده می شود.

شاعر مجموعه شعر «هنوز قلب قلم درد می کند ... برگرد!» با اشاره به اینکه صفارزاده همانند علامه اقبال لاهوری شاعری را مسند انسان سازی و اصلاح گری جامعه می داند، بیان داشت : صفارزاده معتقد است که شعر، اندیشه است و عاطفه و احساس یک بخش جزئی در شعر به شمار می آید. وی معتقد بود که شاعر باید مسئولانه اندیشه کند. او شاعری را همچون علامه اقبال لاهوری مسند انسان سازی و «اصلاح گری» می داند و به شاعر به عنوان یک «مصلح اجتماعی» نگاه می کند. از همین رو در اکثر شعرهای او توجه به آموزه های اخلاقی ـ دینی مشهود است.

این شاعر ادامه داد: چنانچه سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و طاهره صفارزاده را سه تن از زنان شاعر پیشرو معاصر بشناسیم، صفارزاده آن شاعری است که بیش از دیگران، شعر اجتماعی را در میان این سه شاعر نمایندگی کرد.

وی در ادامه، کتاب «طنین در دلتا» را از مهم ترین آثار ادبی وی ذکر کرد و گفت: ازمهم ترین آثار وی به لحاظ ادبی، شاید بتوان به کتاب «طنین در دلتا» را نام برد. در این کتاب، ایده‌های کاملاً نو و قالب‌شکنانه دیده می شود. مجموعه اشعار صفارزاده در کتاب «طنین در دلتا» ادامه تجربه ای است که او با شعر معروف «کودک قرن» آغاز کرده است. «کودک قرن» شعری اجتماعی است که شاعر در آن با بیانی کودک این قرن را کودکی مادر گم کرده توصیف کرده است.

محمدزاده از مهم ترین ویژگی های شعری طاهره صفارزاده را صلح طلبی، عشق و شهادت خواهی ذکر کرد و گفت: مسلما اولین چیزی که در تعالی و رشد جامعه‌ ما تأثیر مثبتی می تواند داشته باشد، شعری است که مضمون داشته باشد، با جامعه حرف بزند و جامعه به فراخور حالش از آن بهره مند شود. چنانچه یک سطر  شعر می تواند انسان را به اندازه یک کتاب راهنمایی ‌کند.

وی در ادامه در خصوص ویژگی های شعری طاهره صفارزاده افزود: شعری که نه تنها زبان جامعه بوده، بلکه پابه پای زمان، حرکتی پویا داشته است. با نگاهى ریزبینانه و موشکافانه در آثارش می توان فهمید که چینش کلمات با قدرت زیادی تحت تاثیر روحیه مذهبی و عرفانی شاعر بوده است.

وی در ادامه با اشاره به اینکه با تعمق در آثار مرحوم صفارزاده سادگى زبان شعری و جسارت وی را می توان پی برد، ادامه داد: سادگى زبان شعری وی، زمینه اى شده تا این هنرمند فقید به راحتى بتواند در شعرهایش به اندیشه دست یابد و آرام آرام شعر او از کلام یک شاعر احساساتى فاصله بگیرد آنجاست که «من» شاعر دیگر یک «من شخصی» نیست و به «من اجتماعی» بدل می شود. در شعر صفارزاده کمتر می‌توان نشانه‌ای از تجربه‌ای شخصی یافت.

وی در ادامه این مطلب گفت: شعر او همواره زبان گویای یک جمعیت و بیان‌کننده‌ تجربه‌ای غیرِشخصی است و در عین حال بازتاب موقعیتی جهان‌سومی که در آن سایه‌ای از استعمار را می‌توان تا پایان مشاهده کرد. مهم ترین نشانه ای که تعهد را در چینش واژه های صفارزاده فریاد می زند پرداختن به دغدغه های عدالت خواهی و انقلاب گری ست.

محمدزاده کاشانی با اشاره به اینکه مهم ترین و درخشان ترین مفاهیم شعری طاهره صفارزاده عشق، آزادی و شهادت بوده، ادامه داد: صفارزاده از آن شاعرانی است که با شعرهای خویش، با خودباختگی جنگید و نشان داد که در عمق جریان های اجتماعی حرکت می کند؛ به طوری که مفاهیم عشق، آزادی و شهادت از درخشان ترین مفاهیم شعرهای او هستند.

وی در ادامه گفت: مرحوم صفارزاده شخصیت های شعرش را معمولا از میان شخصیت های انقلابی انتخاب می کند؛ مثلاً از میان پیامبران بیشتر از ابراهیم بت شکن و از بین اسطوره های ملی بیشتر از کاوه آهنگر که یک فرد انقلابی است، سخن می گوید.

شاعر کتاب «عشق های بی حواس» در پایان مطالبش از دیگر ویژگی شعری صفارزاده به صدایی منحصر به فرد و پیامی تفکر انگیز اشاره کرد و گفت: شعر او بیان کننده مضامین انتقادی ملتش و دیگر ملت ها بوده است. ابتکار، قدرت تخیل، تفکر عمیق، آگاهی اجتماعی و بالاتر از همه شهامت و صداقت وی در برخورد با موضوعات از بارزترین ویژگی های شعر اوست.

مراسم اختتامیه سومین جایزه علمی – ادبی طاهره صفارزاده روز سه شنبه 19 آبان ماه ساعت 15 در تالار سوره حوزه هنری برگزار خواهد شد.

حسنا محمدزاده در دهم مهرماه سال 1361در کاشان و در خانواده‌ای فرهنگی و مذهبی دیده به جهان گشود. رشد و پرورش وی در چنین فضایی سبب شد که در همان اوان کودکی عشق به اهل بیت(ع) در وجودش ریشه بدواند و از همان آغاز با کتاب و کتاب‌خوانی مأنوس شود. اولین زمزمه های شاعری او به زمان تحصیل در مقطع راهنمایی برمی‌گردد و اولین محفل ادبی که به طور جدی در آن شرکت کرده انجمن سخن کاشان در سال 84 بوده است.

او در سال 86 برای اولین بار سطح شعرش را با شرکت در جشنواره‌های ملی آزمود و در کنگره سراسری شعر دفاع مقدس برگزیده شد. شعرهای حسنا محمدزاده تاکنون به صورت پراکنده در روزنامه ها و مجلات و کتاب های گرد‌آوری شده متعددی انتشار یافته و در بسیاری از همایش‌های ملی و بین‌المللی حائز رتبه‌ اول شده اند و تا به حال در همایش ها و جشنواره های مختلف ادبی – علمی موفقیت هایی را کسب نموده که می توان به: رتبه اول جشنواره شعر دفاع مقدس، رتبه اول جشنواره شعر عاشورایی، رتبه اول جشنواره ملی یار و یادگار، رتبه اول جشنواره سراسری نفس، رتبه اول جشنواره ملی راهیان نور، رتبه اول جشنواره سراسری آخرین امید رتبه به اول کنگره بین المللی آخرین منجی، رتبه اول جشنواره بین المللی قرآنی آیات، رتبه اول جشنواره ملی خلیج فارس و ده ها رتبه دیگر را می توان نام برد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 November 15 ، 16:19
حسنا محمدزاده

 




رسم سفر

 

پیش از این ، رفتن فقط رسم مسافرها نبود
تا همیشه کوچه گردی سهم عابرها نبود

 

سال های سال در جغرافیای سینه ام
سرزمینی جز تو در فکر مهاجرها نبود

 

ایل مان برگشت از قشلاق کاغذها ولی
نامه ای با خط تو در بار قاطرها نبود

 

سوختم هر روز ؛ تا آنجا که یادم مانده است-
هیچ کس یاد ِ دل ِ آشفته خاطرها نبود

 

قهر کن ! باشد ، قلم پادرمیانی می کند
گرچه قبلا قهر در قاموس شاعرها نبود

 

من خدا را باختم پای تو ؛ فکرش را بکن !
یک نفر هم کیش من مابین کافر ها نبود

 

آب و ریحان پشت پای چشم هایت ریختم
بر نگشتن از سفر ، رسم مسافرها نبود

 

 

دکلمه غزل رسم سفر :

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 22 October 15 ، 23:25
حسنا محمدزاده

 

 

اسب‌های بی‌سوار

 

نمی‌دانم چرا افتاد در دستم انار تو

چگونه دانه‌هایم ریخت پای شاخسار تو

 

مجابم کن ... بدانم! کی شدم آن دشت بی‌تابی

که می‌تازند درمن اسب‌های بی‌سوار تو؟

 

به نارنج و به باد مشرقی حساسیت دارم

به هرعطری که دل را می‌کشد سوی دیار تو

 

چه می‌کردی اگر یک روز دنیا مال ما می شد!؟

تمام جاده‌ها این‌سو و من آن‌سو کنار تو

 

بیا روراست باش و گفتنی‌ها را بگو با من

که دلگیرم هنوز از جمله‌های درد دار تو

 

به پرحرفی نیازی نیست ، می‌دانم که می‌دانی

زمستان مانده در تقویم روحم تا بهار تو

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 October 15 ، 18:54
حسنا محمدزاده
یادداشت مرا به کتاب " آواز بی برگی " سروده یاسر مهر آبادی بخوانید در :



حسنا محمدزاده

 
سومین جلسه از سلسله جلسات نقد کتاب با نقد و بررسی کتاب"سر به مهر" اثر خانم حسنا محمد زاده از شعرای آیینی ، با حضور مرتضی امیری اسفندقه ، سید مهدی حسینی و جمعی از شعرای آیینی عصر دوشنبه در مجمع شاعران اهل بیت(ع) برگزار شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ 20 March 15 ، 20:36
حسنا محمدزاده


نشست نقد و بررسی کتاب سربه مهر


با حضور :

مرتضی امیری اسفندقه

سید مهدی حسینی



دوشنبه 18 اسفند ساعت 15:30

آدرس : تهران خیابان آزادی خیابان حبیب الله خیابان حبیب زادگان پلاک 6

موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 February 15 ، 20:21
حسنا محمدزاده
موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 December 14 ، 20:28
حسنا محمدزاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 14 December 14 ، 03:27
حسنا محمدزاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 27 September 14 ، 02:54
حسنا محمدزاده


عزیز دلی هنوز ...


طاووس زخم خورده ی من ، غافلی هنوز !؟
دنبال دانه های اسیر گِلی هنوز !؟


دنیا کنار آمده با مرگ رنگ ها
درگیر ِ راه حل همان مشکلی هنوز!؟


از حال من نپرس که دیوانه تر شدم
از حال و روز تو چه خبر ؟ عاقلی هنوز!؟


این ماه هم تمام شد اما هلال نه ...
در چشم های مِه زده ام کاملی هنوز


با تخته پاره ها به توافق رسیده ام
من جزر و مدم و تو همان ساحلی هنوز


من ماضی بعیدم و گم ، بین جمله هات
اما تو در مضارع من ، فاعلی هنوز


بیدار مانده ام که تو را مثنوی کنم
آسوده تر بخواب ! عزیز دلی هنوز

موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 July 14 ، 20:44
حسنا محمدزاده

 


دریا...


حس کرده‌ای ؟ دریا نگاه ِ مبهمی دارد

در چشم‌های سرد و آرامش غمی دارد

 

راز دلش را جز به مرجان‌ها نمی‌گوید

شاید در آن اعماق ، گوش ِ مَحرمی دارد

 

هر روز بی تابانه دنبال تو می‌گردد

از قایق و پاروی تو سهم کمی دارد

 

دریا زنی با گیسوان موج درموج است

با ماهیان تشنه حس درهمی دارد

 

صیادهای گیج بندر می‌شناسندش

مویش سپیدی می‌زند پشت خمی دارد

 

وقتی تمام لحظه‌ها را با تو قسمت کرد

باید بفهمی با خیالت عالمی دارد

 

باید بفهمی بی تو می‌میرد ؛ مگر این قو

غیر از تو روی ِ زخم بالش مرهمی دارد؟!

 

آغوش تو امواج را آرام خواهد کرد

ساحل همیشه شانه‌های محکمی دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰ 22 June 14 ، 20:55
حسنا محمدزاده

 

خانه تکانی

 

وقتی بیایی سینه را ، خانه تکانی می کنم

رنگ تمام پرده‌ها را آسمانی می کنم

 

وقتی بیایی روز و شب چون کودکان نو سخن

با ذوق ،  در دنیای تو شیرین زبانی می کنم

 

آنقدر خیره مانده‌ام بر عکس‌های کهنه‌ات

انگار دارم قاب‌ها را هم روانی می کنم

 

من با تمام واژه‌ها اتمام حجت کرده ام

شعر تو را ، شور تو را ، روزی جهانی می‌کنم

 

یک جای دنیا – شعر- با هم آشتی‌مان می دهد

آنوقت هر شب در کنارت شعر خوانی می کنم

 

دیگر چه فرقی می کند من پیر باشم یا جوان؟!

وقتی تو باشی تا ته دنیا  جوانی می کنم

موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 May 14 ، 01:20
حسنا محمدزاده

 

من ماندم و شب زنده داری ها پس از تو

با خستگی ها و خماری ها پس از تو

 

قفل قفس  باز است اما شوق پرواز

حل می شود در بی قراری ها پس از تو

 

باید کلاغان تخم بگذارند هر روز

در بُهت ِچشمان قناری ها پس از تو

 

عهدی کهن بستند تا با هم بمانند

چشم من و چشم انتظاری ها پس از تو

 

من می توانم شاعری از سنگ باشم

در مستی آیینه کاری ها پس از تو

 

آیینه با من حرف هایی تلخ دارد

بین تمام یادگاری ها پس از تو

 

برگرد بی من ! مرد ِ این میدان نبودی

سَر می کنم با بردباری ها پس از تو


پ ن : با تشکر از آقای ابوالفضل صادقی برای طراحی این شعر

موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 April 14 ، 01:27
حسنا محمدزاده

 

حس میکنمت در دلِ رگ های تنم باز

با روح تو در آینه ی یک بدنم باز

 

پروانگی ام را همه جا جشن بگیرید

تا پیله ای از درد بر این تن نتنم باز 

 

انگار تو بودم همه ی دیشب و دیروز

امروز ولی خالی یک پیرهنم باز

 

چوپان شدنم واسطه ای شد که بپیچی

با ناله ی هر نی لبکی در دهنم باز

 

یک عمر مرا سنگ زدند و نپریدم

گنجشک دل آزرده ی این نارونم باز

 

راضی به همین سوختنم ، بی که بجنگم

هم سفره ی دلتنگی هیزم شکنم باز

 

دیوانه سر کوچه می آید به هوایی

ای لنگه در ِ واشده ی خانه ! ... منم باز

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 April 14 ، 20:33
حسنا محمدزاده

برگ ریزانم ؛ بهارم را به یغما برده اند

بادها صبر و قرارم را به یغما برده اند

 

حال پاییز من از شور زمستان ، بدتر است

باغ پر بار انارم را به یغما برده اند

 

سال ها چنگیز ها با اسب های یکه تاز

خانه ام ...ایلم... تبارم را به یغما برده اند

 

مثل انسان نخستینم ولی آواره تر

سیل ها دیوار غارم را به یغما برده اند

 

چشم هایم را می آویزم به در، دیوانه وار

میخ ها دار و ندارم را به یغما برده اند

 

در دل انگشت هایم شور شادی مُرده است

تار تب دار ِ سه تارم را به یغما برده اند

 

جار می زد دوره گردی کوچه های شهر را :

آی مردم  ! روزگارم را به یغما برده اند

موافقین ۰ مخالفین ۰ 26 February 14 ، 01:32
حسنا محمدزاده


 

دو هوایم ؛

           ... دمی صاف و دمی بارانی

ما همانیم ، همانی که خودت می‌دانی

 

پیش‌بینی شدن ِ حال من و تو سخت است

دو هواییم ...ولی بیشترش توفانی

 

دل من اهل کجا بوده که امروز شده‌ست

با ل تنگ قلم‌های تو هم استانی ؟

 

آخرین مقصد تو شانه‌ی من بود ؛

                                           ...نبود ؟

گریه کن هرچه دلت خواست ، ولی پنهانی

 

شاید این بار به شوق تو بتابد خورشید

رو به این پنجره‌ی در شُرُف ویرانی

 

باز باید بکشی عکس پریشان ِ مرا

گوشه‌ی قاب ِهمان روسری ِ لبنانی

 

آب با خود همه‌ی دهکده را خواهد برد

اگر این رود ، زمانی بشود طغیانی

موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 December 13 ، 01:41
حسنا محمدزاده


آغاز دنیایم  تویی ، پایان  دنیا  تو

دیروزهای دور تو ، امروز و فردا تو

 

با واژه های ناب ، خلقت می کنم هر شب

شعری که دارد می شود ورد زبان ها ، تو

 

من، مثل قایق ران پیری خسته از امواج

این سوی دریا ماندم و آن سوی دریا ، تو

 

گنجشک های خیس را از گونه ام بردار!

در من زمستان است اما شور گرما تو

 

دنیای من ، یخ بسته روی بند های رخت

دستی که بر می چیندش از هول سرما ، تو

 

یک دسته آهوی فراری از هجوم شیر

از جنگل آشوب روحم می دود  تا  ، تو

 

قلب مرا با خود ببر، هر جا که می خواهی !

حالا که نبض لحظه هایم می زند ، با تو

 

در شیب تند شانه هایت کلبه می سازم

تنها تویی آرامشم ،تنهای تنها تو

 

نه ... انتخاب سومی هرگز نخواهم کرد

یا مرگ را بر می گزینم بعد از این ...یا تو

موافقین ۰ مخالفین ۰ 25 November 13 ، 01:44
حسنا محمدزاده

 


همه رفتند فقط من عقب قافله ام

بی حواسم ، کسلم ، ساکت و بی حوصله ام

 

حاصل عمر مرا در چمدانت بستی

آه...  بدجور، زمین خورده ی این فاصله ام

 

هیچ کس بعد تو دنیای مرا درک نکرد

سالها رفته ولی حل نشده مسئله ام

 

عشق ، تصمیم گرفته ست که ویران بشوم

چند سالی ست که روی گسل زلزله ام

 

چند سالی ست که تو قله نشینی و هنوز

لنگ لنگان وسط دامنه هایت ، یله ام

 

قاصدک ها خبر جشن تو را آوردند

کاش می شد که به گوشت برسد هلهله ام

 

تو پس از من همه جا قافله سالار شدی

من ولی بی تو همیشه عقب قافله ام

موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 November 13 ، 01:48
حسنا محمدزاده
حسنا محمدزاده