مقالهی علمی پژوهشی «گونه های نوآوری در غزلهای منوچهر نیستانی» چاپ شده در «مجلهی ادب فارسی» / دانشگاه تهران
مقاله «مقایسه تحلیلی شخصیت و جایگاه شیرین و منیژه در خسرو شیرین نظامی و بیژن و منیژه شاهنامه»
نویسندگان:
حسنا محمدزاده
حمزه محمدی
نقد و تحلیل کتاب «در کوچه باغ های اصفهان» سروده ی دکتر «نادر ابراهیمیان» را بخوانید در :
مقاله ای به قلم «حسنا محمدزاده» تحت عنوان «اندیشه های عشق محور حسین منزوی» را بخوانید در یازدهمین شماره «مجله ادبی چامه»
پ ن: شماره یازدهم چامه، چاپ اردیبهشت 99 را میتوانید از فروشگاه های اینترنتی جار و فیدیبو تهیه کنید.
پ ن 2: این یادداشت را در ادامه مطلب بخوانید
مقاله ای به قلم «حسنا محمدزاده» تحت عنوان «منوچهر نیستانی آغازگر غزل نو» را بخوانید در «مجله ی ادبی چامه»
پ ن: شماره دهم چامه را میتوانید از فروشگاه اینترنتی جار و فیدیبو تهیه کنید
پ ن 2: این یادداشت را در ادامه مطلب بخوانید
نقد و تحلیل کتاب «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» سروده ی استاد «محمدعلی بهمنی» را بخوانید در:
برای مشاهده ویدیو روی عکس کلیک کنید
نقد و تحلیل تخصصی آقای «حمزه محمدی» بر «کتاب پری روز» را بخوانید در:
متن کامل مقاله در ادامه مطلب:
حضور و گفتگوی «حسنا محمدزاده» در برنامه زنده «شب شعر» با محوریت جریان شناسی شعر زنان
نقد و تحلیلی بر کتاب «گشایش» سروده ی «محمد شکری فرد» را بخوانید در:
شعر خوانی «حسنا محمدزاده» در همایش «هر چه فریاد»
غزل «پرچم تکان می داد آرام، جغرافیای بادها را»
نقد و تحلیل کتاب «نشت گاز در شب تنهایی» سروده «لیلا کردبچه» را بخوانید در:
نقد و تحلیلی بر کتاب «دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم» سروده «مرتضی امیری اسفندقه» را بخوانید در :
غم، زمانی که به من دل بسپاری بد نیست
غصه وقتی تو مرا دوست بداری بد نیست
خُم سربستهی من! منتظرم بازشوی
به هوایت همهی عمر خماری بد نیست
نگران شب و شوریدگی خانه نباش!
حال بغض من و این چند قناری بد نیست
پیش آیینه که از باغچه پاییزتر است
دلخوشی با رژلبهای اناری بد نیست
دست خالی نفرستش به هواداری من
بوسهای روی لب باد بکاری بد نیست
چشم دلتنگ مرا گاه به خوابت ببری
یا در آغوش نگاهت بفشاری بد نیست
خبری، درد دلی، راز مگویی... چیزی
نامهای هم به هوایم بنگاری بد نیست
تقدیم به پیشگاه والای آقا ابوالفضل العباس(ع)
ایستاده بر فراز قلهی آزادگی
بیسر و بیدست یعنی آخر دلدادگی
رفته بالا تا دل معراج با افتادگی
از وجودش میتراود بوی دریازادگی
نه... نباید گفت آب آور به او دریا بگو
کاشفالکرب دل تفتیدهی زهرا بگو
کوه خم شد زیر بار ظلمت و نشکست او
رفت پای عهدهایش با سر و با دست او
مشک بر دندان گرفت از پا ولی ننشست او
یکهتازی آمد و گفتند عباس است او
بازویش را حرز بسته عشق، با نادعلی
سستعهدی نیست در قاموس اولاد علی
پردهداری حرم عباس میخواهد فقط
بار سنگین علم عباس میخواهد فقط
دادن دست قلم عباس میخواهد فقط
سوز شعر محتشم عباس میخواهد فقط
آنکه پیش پای او هفت هسمان زانو زدهست
آنکه نامش بر تمام انبیا پهلو زدهست
خون به رگهای شجاعت میدواند این سوار
هفت پشت نیزهها را میخماند این سوار
گام طوفان را به رعشه میکشاند این سوار
عربدهها را سر جا مینشاند این سوار
مردی اینجا نیست تا با او بیاید در مصاف
هیچ شمشیری ندارد جرات ترک غلاف
ذوالفقارش لرزهای بر بندبند دشمن است
او که کوه شانههایش کودکان را مامن است
آن طرف یک لشکر و این سوی میدان یک تن است
خونبهای سینه چاکیهاش بازو دادن است
دست رد بر سینهی دریا و ساحل میزند
او که قلبش روی دست مشک دل دل میزند
بسته قامت با صدای آخرین تکبیر، تیر
میکند کابوسهای کهنه را تعبیر، تیر
میشود سرفصل داغی تلخ و عالمگیر، تیر
میخورد یکراست بر پیشانی تقدیر، تیر
تیر آمد پاره شد ناگاه تسبیح حسین
بر زمین افتاد پای شط مفاتیح حسین
#حسنا_محمدزاده
برنامه «شعر شبانه» شنبه 19 مرداد، حسنا محمدزاده، شاعر خوش ذوق کاشانی را معرفی میکند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی حسنا محمدزاده، سال 1361 در کاشان دیده به جهان گشود. این شاعره کاشانی از سال 76 شعر را به صورت جدی دنبال کرد و همزمان تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته الکترونیک به پایان رساند. یکی از مهمترین ویژگی های غزل محمدزاده، بهره گیری از زبانی ساده و روان است. او مفاهیم مد نظرش را به صورت کاملا گویا و قابل درک، اما مبتنی بر منطقی شاعرانه که برای تمامی مخاطبان قابل درک باشد بیان می کند .....
لینک خبر در : پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی
حسنا محمدزاده براساس خوانش و تحلیل آثار ۱۰ شاعر معاصر «سرمشق» نوشت
حسنا محمدزاده گفت: مجموعه «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ۱۰ تن از شاعران معاصر، اختصاص یافتهاست تا از این طریق، تصویری از منظومه فکری و جهانبینی شاعران و گونههای برجستگی و نوآوری در شعرشان، در چشمانداز شاعران جوان قرار دهد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «سرمشق»، مجموعهای پژوهشی به قلم «حسنا محمدزاده» است که با رویکرد خوانش و تحلیل نمونههایی از شعر معاصر و به همت انتشارات هزاره ققنوس چند روزی است روانه بازار کتاب شده است.
حسنا محمدزاده در گفتوگو با خبرنگار فارس درباره هدف از تدوین «سرمشق» اظهار داشت: با توجه به حضور چشمگیر شاعران جوان و پرانرژی در عرصه قلم و سرعت پیشرفت تکنولوژی و گسترش وسیلههای ارتباط جمعی در دنیای امروز که با وجود محاسن فراون، توانستهاند تا حدودی مرزهای شاعرانگی را جابهجا کنند، میتوان گفت شعر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تحلیل و بررسی است. شاید یکی از راههای کمک به حرکت رو به رشد شعر، واکاوی آثار موفق و بررسی پیچ و خمهای مسیر تحول شعر تا به امروز باشد.
* «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ده تن از شاعران معاصر، اختصاص دارد
این شاعر درباره محتوای سرمشق افزود: مجموعه «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ۱۰ تن از شاعران معاصر، اختصاص یافتهاست تا از این طریق، تصویری از منظومه فکری و جهانبینی شاعران و گونههای برجستگی و نوآوری در شعرشان، در چشمانداز شاعران جوان قرار دهد. در انتخاب شعرا، تنوع آثار و گرایشهای صوری و محتواییشان مد نظر بوده و تلاش شدهاست که آثار منتخب، درونمایههای گوناگون از جمله: عاشقانه، عرفانی، اجتماعی، اعتراض، مذهبی و حِکمی را در بر بگیرند و برای تنوع در جلوههای صوری، به قالبهای چون: غزل، رباعی، نیمایی، چهارپاره و سپید، پرداخته شدهاست.
* مسیری که برای تالیف یک کتاب طی شد
وی اضافه کرد: برای مثال در تحلیل قالب غزل و شناخت شاخصههای غزل نو و صورتهای نوآوری در آن، به سراغ اشعار «سیمین بهبهانی» رفتهایم و درونمایههای عاشقانه، با اشعار «محمدعلی بهمنی» مورد بررسی قرار گرفتهاست. همچنین برای بدست آوردن رگههای عرفان در غزل معاصر و چگونگی بازتاب آن در شعر و شباهتها و تفاوتهایی که ممکن است عرفان مدرن، با عرفان شاعرانی چون مولوی و سنایی داشته باشد به غزلهای «زکریا اخلاقی» پرداخته شدهاست. برجستگیهای شعر سپید امروز و بازتاب هنرمندیهای زبانی، موسیقیایی، تخیلی و محتوایی در آن با تفحص در اشعار سپید «منوچهر آتشی» صورت گرفتهاست. و در سپید سرودههای «علی داودی» با تکیه بر مبحث رومانتیسم اجتماعی و چگونگی بازتاب آن در شعر ادامه یافتهاست. برای تحلیل قالب رباعی و بیان مختصری از آنچه تا به امروز بر این قالب گذشته و بررسی گونههای نوآوری فرمی و محتوایی در آن، رباعیات «بیژن ارژن» مورد تحلیل قرار گرفتهاند. برای قالب نیمایی و درونمایه اعتراض و آشنایی با برخی هنرمندیهای زبانی، نیماییهای «مرتضی امیری اسفندقه» مورد تحلیل بودهاند.
وی ادامه داد: قالب چهارپاره با نگاهی به شعر «سعید بیابانکی» و تحلیل سمبولیسم اجتماعی در آن صورت گرفتهاست. غزلها و مثنویهای «غلامرضا کافی» را با نگاهی به قلندریه، بازتاب قرآن در زبان شعر و تأملی در رویکرهای آرکاییک زبان، به تماشا نشستهایم و در پایان، بررسی بخشی از شعر مذهبی امروز و چگونگی بازتاب جلوههای مختلف سیاست و اجتماع در آن و توجه به سفرنامهنویسی، با تفحص در نیماییهای «سید مهدی موسوی» صورت گرفته است.
* کتابهای معتبر علمی و آکادمیک در حوزه شعر معاصر مبنای «سرمشق» شد
وی در پاسخ به اینکه دستمایه تدوین این مجموعه بیشتر چه آثاری از شاعران و چه کتابهایی بودهاست، خاطر نشان کرد: به جز سیمین بهبهانی و منوچهر آتشی که مبنای تحلیل، مجموعه کامل اشعارشان بوده در مورد دیگر شاعران، تنها به تحلیل یکی از آثار منتشر شدهشان پرداختهایم و مسلما در یک اثر منتشر شده شاعر، نمیتوان به نتیجهای کلی در مورد سبک و جهانبینی وی دستیافت. برای آشنایی مخاطبان این مجموعه با فضای شعری و حال و هوای شاعران، در مقدمه کار هر یک، تعدادی از اشعارشان نقل شدهاست. علاوه بر آن مطالبی از کتابهای معتبر علمی و آکادمیک در حوزه شعر معاصر (با هدف رفع بخشی از ابهامات و روشن شدن پارهای از مسائل) گزینش و نقل قول شدهاند.
محمدزاده همچنین به شاعران موفق هم اشاره کرد و ابراز داشت: مسلما تعداد شعرای موفق و آثار برجسته به انتخابهای این کتاب محدود نمیشود و برای پرداختن به بهترین آثار معاصر باید مجموعههای نقد محور مکملی گردآوری شوند.
کتاب "سرمشق " با رویکرد تحلیل و نقد شعر معاصر به همت نشر هزاره ققنوس منتشر شد .
انعکاس حضور و گفتگو با شاعره جوان حسنا محمد زاده در حوزه هنری
حسنا محمد زاده در گفتگویی، با بیان این که شعر نگرش به دنیا و جهان بینی را در انسان تکامل میبخشد، اظهار داشت: شعر از دیرباز وسیله ای برای بیان مسایل حکمی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی بوده است به عنوان مثال وقتی دردی اجتماعی در قالب شعر بیان میشود مخاطب با آن همزادپنداری میکند و شعر در قلب و روحش رخنه میکند. این شاعره کاشانی عدم پیشرفت شعر کاشان را نبودن جلسات نقد سازنده دانست و گفت: نقد سازنده باید به دور از غرض ورزی شخصی، سوءظن و جهت گیری خاص و در جهت ارتقاء سطح شعر باشد. وی با اشاره به اینکه نقد وقتی علمی و بر اساس قاعده و قانون باشد مخاطب آن را می پذیرد، اذعان داشت: پذیرش نقاد به عنوان کارشناس و فردی باتجربه در زمینه شعر از سوی نقد شونده بسیار مهم است. برخی به دلیل اعتماد به نفس کاذب شاید نقد را پذیرا نباشند و این کاملا به شخصیت و روحیات فرد بستگی دارد. محمدزاده ضمن ابراز امیدواری نسبت به آینده شعر کاشان به ویژه شعر جوان، تصریح کرد: امروزه مثل گذشته شاعر در خفا برای خود شعر نمیسراید چون وجود تریبونهای آزادی مثل فضای مجازی ارتباط با شاعران دیگر و دنبال کردن نقد را بسیار آسان کرده است. وی افزود: از جنبههای منفی فضای مجازی نباید غافل شد زیرا بعضیها شعر را بدون ویرایش در فضای مجازی انتشار میدهند و مخاطبان عام با تمجیدکردن باعث اعتماد بنفس کاذب شاعر میشوند. در ادامه بخشی از این گفتگو را میخوانیم.
- نظرتان در مورد مختلط نبودن محافل شعری چیست؟
با جدا کردن فعالیت خانم ها و آقایان موافق نیستم به ویژه در حوزه هنر و ادب. حضور پا به پا و فعالیت کنار هم این دو میتواند حرکتی رو به تکامل باشد چرا که آقایان از دید گاه منحصر خود دنیا را مینگرند و خانم ها از دیدگاه خاص خودشان. کنار هم قرار گرفتن زنان و مردان شاعر و تعامل افکار و دریافت هایشان از دنیای پیرامون می تواند به پر بار شدن درونمایه ی شعر هر کدام بیانجامد و این مساله در رابطه با اشعار با مضامین اجتماعی بیشتر قابل لمس است. در حوزه اجتماع محتوای شعری ما بسیار کمرنگ است و نیاز است شاعران ظهور و بروز بیشتری در این زمینه داشته باشند خصوصا بانوان که با توجه به شرایط خانوادگی، اغلب در فضای بسته خانه هستند و به طور متوسط کمتر از آقایان در اجتماع حضور دارند و شاید مواردی که مورد توجه آقایان است کمتر ذهن خانم ها را درگیر کرده باشد؛ از طرفی خانم ها هم به دلیل جزئی نگری و روحیه ی خاصشان به ریزه کاریهایی توجه می کنند که ممکن است از دید آقایان پنهان مانده باشد، پس باید در تعامل فرهنگی و ادبی باشند و افکار و روحیاتشان را به یکدیگر منتقل کنند تا تکامل اندیشه شکل گیرد. هرچند که این مساله ممکن است در رابطه با اشعار عاطفی و شخصی یا مذهبی تاثیر چندانی نداشته باشد. و در این زمینه ها انعکاس زندگی و تجربیات شخصی هر شاعر در شعرش سبب تشخص و تازگی شعر شود دنیای کلمات قابل پیشبینی نیستند
_ با توجه به سرعت پیشرفت دنیا و تکنولوژی،آینده شعر را چگونه میبینید؟
با نگاهی به گذشته و سیر تکاملی شعر میبینیم که در هر دوره از تاریخ ادبیات سبکی رواج می یابد و اوج می گیرد و کم کم افول می کند آن هم به سبب تکرارهای آزار دهنده و کلیشه ای شدن، در نهایت هم پادسبکی بوجود آمده و آن سبک را کمرنگ کرده و به عنوان سبکی جدید جایگزین می شود. مجددا آن پادسبک خود به سطحی میرسد که پادسبکی برایش ایجاد میشود و این چرخه ادامه می یابد. البته صرفا همه پادسبک ها در سطح بالاتر و بهتر از سبک قبلی نیستند ممکن است پادسبکی حرکت به سمت تجربه های قبلی شاعران باشد کما اینکه در قرن سیزده و دوره بازگشت که مقارن با دلزدگی جامعه ی ادبی از نازک خیالی ها و کشف مضمون ها و تصاویر گاه پیچیده و مبهم سبک هندی است شاعران مدتی به تجربه های گذشته برمی گردند برای مثال در قصیده به سبک خراسانی و در غزل به سبک عراقی... الان هم تا 100 سال آینده شاید همین اتفاق ها با سرعتی بیشتر رخ دهد و شعر به سمت و سوهای غیر قابل پیش بینی حرکت کند و مسیر متفاوتی را پیدا کند. پس نمیتوان پیش بینی کرد که قرار است شعر به کجا برسد ولی به یقین می توان گفت در هر عهدی، شعر همچنان زنده و پویا خواهد بود.
- افق دید شما در شعر چیست؟
من معتقدم شعر اگر آدمی را به خدا نرساند عبث است. شعر باید به تکامل شخصیت انسان و ترویج انسانیت به معنی واقعی کلمه و تکامل ایمان آدمی کمک کند. چه بسا با نگاه امیدوارکننده و خوش بینانه ای بتوان گفت شعر این توان را دارد که خالقش را به حال و هواهای عمیق معنوی و عرفانی هم برساند که اگر نتواند چنین کند تنها وسیله ای خواهد بود برای شهرت جویی و سرگرمی در دنیای رنگ ها و صورتک های امروز
- اگر قرار باشد شعر را به یکی از عناصر چهارگانه- آب، باد، خاک، آتش - تشبیه کنید کدام مورد را بر می گزینید؟
بی وقفه آتش را. از آنجایی که شعر از سوز و ساز درونی شاعر و زبانه های روحیاش سرچشمه می گیرد آتش زاده است و باید همین خاصیت سوزانندگی را هم داشته باشد. از منظر من شعری که نتواند با گرمی و حرارتش مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و به عمق وجودش رخنه کند شعر موفقی نبوده است و در شعریتش باید شک کرد.
لازم به ذکر است از این شاعر و پژوهشگرحوزه ادبیات تا کنون نه مجموعه شعر منتشر شده که برگزیده جایزه های کتاب سال در دوره های مختلف بوده اند. دو اثرشان نامزد دریافت جایزه امید از دانشگاه لندن ،دو اثر برگزیده و نامزد دریافت جایزه کتاب سال قلم زرین، دو اثر برگزیده و نامزد جایزه کتاب فصل، همینطور نامزد جایزه کتاب سال پروین اعتصامی و.... علاوه بر اینها یکی از آثارشان موفق به دریافت سرو زرین هفتمین جشنواره بین المللی شعر فجر شده است. علاوه بر اینها کتابی پژوهشی تحت عنوان "سرمشق" را نیز در دست انتشار دارند.
مجموعه پری روز تازه ترین اثر حسنا محمدزاده برگزیده جایزه کتاب انقلاب شد
خبر را بخوانید در:
یادداشت مرا بر کتاب «مرا صدا کردی» سروده ی «لیلا حسین نیا» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « خبرهای خوب» سروده ی «مریم کرباسی» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « سرم به شانه تو فکر می کند» سروده ی «فاطمه سلیمان پور» بخوانید در :
حسنی محمدزاده معتقد است کمبود مطالعه، تقلید، گسترش استفاده از فضای مجازی توسط شاعران جوان معیارهای زیبایی شناسی در ادبیات را نسبت به سال های گذشته تغییر داده است.
حسنا محمدزاده شاعر و داور بخش شعر کلاسیک شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» در گفتگو با خبرنگار مهر مهر با اشاره به کیفیت آثار شرکت کرده در این رویداد بیان کرد: جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» از ابعاد مختلفی قابل توجه است. بسیاری از چهره های شاخص شعر در دوران کنونی پیش از این از شرکت کنندگان جشنواره جوان سوره بوده اند. همچنین در کارگاه های شعر این جشنواره از اساتید شاخصی دعوت می شود. در این جلسات، شاعران جوان می توانند از تجربه های یکدیگر استفاده و درباره کیفیت شعرها با یکدیگر گفت و گو کنند. امیدوارم این روند ادامه دار باشد و شاهد نتایج بیشتری در دوره های بعدی باشیم.
وی با اشاره به این که آثار شرکت کرده در این جشنواره در سه مرحله داوری شده اند، افزود: در مرحله اول داوری کلیت شعرها و سطح آن ها را ارزیابی کردیم. در این مرحله متوجه شدیم معیارهای زیبایی شناسی در ذهن شاعران جوان نسبت به گذشته تا حدود زیادی تغییر کرده است. زیرا عمده کارها از کیفیت متوسطی برخوردار بودند. کمتر پیش می آمد که یک اثر شاخص در کارها باشد.
این شاعر با اشاره به معیارهای چهارگانه زبان، تخیل، عاطفه و محتوا در ارزیابی آثار جشنواره گفت: اشعار کلاسیک جشنواره جوان سوره در چهار حوزه زبان، تخیل، عاطفه و محتوا بررسی شدند. البته داشتن یکی از این معیارها به معنی خوب بودن کارها نیست. مثلا اگر اثری زبان سالم داشته باشد، دلیل بر برگزیده شدن آن نیست. یک شعر خوب باید بتواند زنجیره ای از چهار معیار را به یکدیگر پیوند دهد. اگر از برخی اشعار دچار گسستگی چشم پوشی کنیم، شاهد بودیم که عمده کارها بر داشتن زبان سالم تاکید داشتند اما هنجار شکنی، خلاقیت یا کشفی که پیش از این رخ نداده باشد، از آثار برداشت نمی شد. البته باید سن شرکت کنندگان را در نظر گرفت. زیرا شرکت کنندگان در این جشنواره دارای 25 سال سن و کمتر هستند.
وی ادامه داد: در حوزه عاطفه نیز قرار است با خواندن یک شعر حسی به مخاطب منتقل شود و دل و جان او را درگیر کند. اساسا شعری که زبان و تخیل خوبی دارد، اما عاطفه و محتوا ندارد مانند جسمی بی روح است. در واقع زبان و تخیل جسم شعر و عاطفه و محتوا جانمایه شعر را تشکیل میدهند.
محمدزاده آزاد بودن جشنواره شعر و داستان جوان سوره از نظر موضوعی را یک ویژگی مطلوب دانست و عنوان کرد: یکی از رویکردهای این جشنواره این است که محدودیتی از نظر موضوعی وجود ندارد. بنابراین می توان از عنصر اندیشه صرف نظرکرد. زیرا موضوع خاصی شرکت کنندگان را محدود نمی کرد و دستشان برای خیال انگیزی باز بود.
وی گسترش کاربرد فضای مجازی در ادبیات را یک آفت در همسان شدن اشعار دانست و افزود: به نظر می رسد کمبود مطالعه، تقلید، گسترش استفاده از فضای مجازی توسط شاعران جوان معیارهای زیبایی شناسی در ادبیات را نسبت به سال های گذشته تغییر داده است و شاید جشنواره هایی نظیر «جوان سوره» با توجه به آموزش محور بودن و برگزاری کارگاه ها بتواند این معیارها را تغییر دهد و از این نظر این رویدادها امیدوار کننده هستند.
شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» به همت موسسه فرهنگی هنری سپهر سوره هنر و با همکاری مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری 20 و 21 آذرماه در شهر رشت برگزار می شود.
کد خبر 4481383
منبع: مهر
یادداشت مرا بر کتاب « چاپ بیروت» سروده ی «علی داودی» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « آیینه کاری سکوت» سروده ی «نیلوفر بختیاری» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « واقعه » سروده ی دکتر «غلامرضا کافی» بخوانید در :
یادداشت خانم پرنیان نرجس پور بر کتاب " زیر هر واژه آتشفشان است " را بخوانید در :
برگزیدگان هفتمین جشنواره شعر انقلاب در آیین اختتامیه این رویداد ادبی عصر چهارشنبه ۲۲ فروردین در باغموزه هنر ایرانی معرفی شدند.
به گزارش ایسنا، اسامی برگزیدگان هفتمین جشنواره بین المللی شعر انقلاب به شرح زیر اعلام شد:
بخش تک اثر شعر نو (بدون اولویت)
زهرا شرفی برای شعر «مونالیزای جهان سوم» از خراسان رضوی
پیام جهانگیری برای شعر «گوشههای تاریک از اردبیل»
بخش تک اثر شعر کهن
اول: اکرم هاشمی سجزئی برای شعر «قایق» از اصفهان
دوم: یاسین نجارزاده برای شعر «شوکران» از اصفهان
سوم: ابوالفضل محمدزاده آقایی برای شعر «برادرم» از اصفهان
بخش تک اثر شعر نو
دوم: فهیمه قائدی برای شعر «بادام سوخته» از اصفهان
سوم: علیرضا رجبعلیزاده کاشانی برای شعر« ۳» از اصفهان
هیات داوران در بخش تک اثر شعر نو هیچ اثری را شایسته کسب مقام اول ندانست.
بخش مجموعه شعر کهن
اول: اسماعیل محمدپور برای شعر «نتهای مترادف» از گیلان
دوم: سیدمحمدمهدی شفیعی برای شعر «به اسب بنشین...» از خوزستان
سوم: به طور مشترک حسنا محمدزاده برای شعر «سرمشق» از اصفهان و علی فردوسی برای شعر «کاشیانه» از اصفهان
بخش مجموعه شعر نو
اول: محمد صارمی شهاب برای شعر «کولهباری از تپانچه و طوفان» از همدان
دوم: مجید سعدآبادی برای شعر «هفته اگر هشت روز بود» از تهران
سوم: فرحناز حمزه هرزنجی برای شعر «آروارههای خلیج از فارس» و آریا معصومی برای شعر «گمشده» از کهگیلویه و بویر احمد
این خبر را بخوانید در :
افسانه شده ...ورد زبان ها شده بی تو
این نامه که با خون دل امضا شده بی تو
ربطی به سجل و گذر عمر ندارد
پشت من و این خانه اگر تا شده بی تو
احساس غریبی به فراگیری ِ دنیا
در بقچه ی تنهایی من جا شده بی تو
حوضی که نشد پر شود از ماهی قرمز
با اشک من اندازه ی دریا شده بی تو
شاکی شده خورشید هم از دست نبودت
روز است ولی روز مبادا شده بی تو
شب ها به چه جان کندنی از نیمه گذشتند
تقویم ، سراسر شب یلدا شده بی تو
این مسأله مبهم شده و حل شدنی نیست
دل بوده زمانی و معما شده بی تو
با توجه به ایام محرم و صفر و ماههای عزاداری سیدالشهدا که در آن قرار داریم، پایگاه خبری تارنا در اقدامی به مصاحبه و گفتگو با شاعران آیینی سرای کشور میپردازد. در واپسین روز اربعین حسینی به سراغ حسنا محمدزاده مولف مجموعه های سر به مهر، جوهر جان، زیر هر واژه آتشفشان است، قفس تنگی و... رفتیم تا از شعر آیینی بیشتر بدانیم.
از کی سرودن شعر آیینی را شروع کردید؟
سرودن شعر آیینی را از سال هفتاد و شش و از دورانی که در مقطع راهنمایی تحصیل می کردم شروع کردهام؛ اما شعرهای آن روزها در سررسید یادداشتهای شخصیام بایگانی شدند و از خلوت خانوادگیمان فراتر نرفتند. می توانم بگویم که برای اولین بار سرودن شعر مذهبی را در سال هشتاد و دو شروع کردم.
چرا شعر آیینی را انتخاب کردید؟
بعد از خواندن کتابی تحت عنوان «کشتی پهلو گرفته» نوشته ی «سید مهدی شجاعی» که هدیه ای از طرف پدرم بود و البته تحت تاثیر حال و هوای ایام فاطمیه ی آن روزها، شعری را با همین محتوا نوشتم؛ وقتی آن شعر مورد تشویق اطرافیانم قرار گرفت، شعرهای بعدی سروده و مطالعاتم بیشتر شد. مسلماً از همان ابتدا تصمیم به مطالعه و انگیزهی سرودن شعر مذهبی ارادی بوده است؛ اما فقط این کافی نیست.
از سر ارادتی که به این آستان دارم و علاقهام نسبت به فعالیت در این حوزه، اگر به خواست خودم باشد همیشه شعر مذهبی را انتخاب می کنم. معتقدم که تا عنایت اهل بیت نباشد نمیتوان حتی یک بیت سرود؛ چه برسد به یک شعر. بارها شده که در مناسبتی خاص مثلا ایام محرم قصد سرودن داشتهام اما دریغ ازحتی یک مصرع. روزهایی بوده که در حال و هوای سرودن نبودهام اما شعرهای خوبی خلق شدهاند.
تعریفتان از شعر آیینی چیست ؟
میتوان گفت شعر آیینی به مفهوم عام کلمه، شعری است که در آن رسم و رسوم و آداب و سنن و آیین قومی و ملی بازتاب داده میشود که یکی از زیر شاخه های آن مضامین و مسائل دینی و مذهبی ست. اما میبینیم که از اصطلاح شعر آیینی معمولا برای شعر مذهبی و شعر شیعی که دامنهاش ائمهی اطهار (علیهم السلام) است و مرکز ثقل آن دو موضوع انتظار و عاشورا است استفاده میشود؛ یعنی ما دامنهی شعر آیینی را محدود کردهایم و آن را به عنوان شعرمذهبی که تنها بازتاب دهندهی ارزشهای دینیمان است، میشناسیم؛ در حالی که میتوان گفت شعر انقلاب هم یکی از زیر شاخههای شعر آیینی ست. همینطور اشعاری که در حوزهی دفاع مقدس و جنگ سروده شدهاند هم آیینیاند؛ چه بسا که در بسیاری از شاهکارهای شعر دفاع مقدس، با نمادها و سمبلهایی روبرو میشویم که اسوههای قیام امام حسین (ع) هستند؛ تا آنجا که در برخی از اشعار با برجسته کردن این اسوهها، رزمندهها را به حضور در جبهه ها و پیروی از سیرهی عملی عاشوراییان تشویق میکردهاند.
به نظر شما شعر آیینی ما چهقدر قابلیت شناساندن مفاهیم مذهبی را به همهی ادیان و ملتها دارد ؟
شعربا تمام ظرفیتها وظرایف و قدرت نفوذی که در قلب و جان مخاطب دارد میتواند تاثیرگذارتر از هر هنر دیگری باشد.
شعر مذهبی ما وقتی چنین قابلیتی را پیدا میکند که از مرحلهی مدح و مرثیهی صرف خارج شده و به محتوا و درون مایه بیشتر بپردازد، تا بتواند تصویری روشن و زلال از آموزههای دینی واخلاقی اهل بیت باشد و در نهایت به پیامی ارزشمند در این زمینه برسد؛ که البته این مهم، مستلزم مطالعه و تحقیق در متون و کتابهای موثق دینی است و شاعر نمیتواند با اکتفا به دانستهها و شنیدههایش که مشخص نیست تا چه اندازه دستخوش تحریف بوده اند به سرودن بپردازد و در نهایت به شعری برسد که آیینهای از اسلام ناب باشد.
هستند شاعرانی که با تحقیق و تفحص و وسواس در این زمینه شعر میسرایند و اشعارشان قابل تأمل است؛ اما با توجه به اکثریت سروده ها ،می تواند گفت شعرها هنوز به آن مرحلهای نرسیدهاند که قابلیت شناساندن مفاهیم اصیل دینی را داشته باشد.
در واقع اکثریت ما در صورت قضیه ماندهایم و به سیرت آن بی توجهیم؛ یعنی از سیره ی عملی پیشوایانمان غافل شدهایم.
وقتی ما تلاش کنیم که مدح بگوییم و به مرثیه بپردازیم، آن هم به شکلی که بتوانیم دیگران را به گریه بیندازیم و به عبارت دیگر در مرحله محبت، متوقف شویم و به معرفت دینی نرسیم خواه ناخواه شعر با تحریفات و خرافات و بیانگر مسائلی غیرمستند و غیرواقعی آمیخته می شود؛ چرا که تلاش میکنیم شعری بگوییم که در مجالس خوانده شود؛ مداحان دم بگیرند و شورآفرینی بکنند؛ طبیعتاَ شعور دینی در حاشیه قرار میگیرد و خیلی از کاستیها و آفتها و تهدیدها از همین ناحیه متوجه شعر میشود.
به نظرتان شاعر تا چه اندازه اجازه ی اغراق در شعرش را دارد ؟
میدانید که اغراق یکی از آرایههای ادبی است که باعث خیالانگیز شدن بیشتر شعر میشود و شاید مهمترین عاملی که تاثیر جادویی به سخن میدهد همین بزرگنمایی است که مهمترین آرایه در شعرهای حماسی است.
در حوزهی عاشورا توجه به بعد حماسی آن است؛ پس چه اشکال دارد که شاعر اغراقهایی هم در شعرش داشته باشد؟ اما این اغراق تا جایی قابل توجیه است که به اصل محتوا لطمهای وارد نکند و به آن چیزی نیفزاید یا از آن چیزی نکاهد. ما نمیتوانیم به بهانه ی تاثیر کلام، قیام سیدالشهدا را تا حد اسطوره بالا ببریم چرا که اسطوره آمیزهای از تاریخ و واقعیت و افسانه است اما شهادت امام حسین و یارانش واقعیت محض است. مثلا اگر اغراق کنیم و بگوییم حضرت ابوالفضل به جای مشک دریا را به دندان گرفته بود به اصل ماجرا لطمهای نمی خورد اما در وصف رشادتها و حماسهآفرینیهای حضرت ابوالفضل آیا میتوانیم اغراق را تا آنجا پیش ببریم که بگوییم تمام سپاه عمر سعد را یک تنه شکست داد و با دست پر به خیمهها برگشت؟
در مورد حادثه ای مثل عاشورا که شاعران درباره ی آن زیاد سروده اند فکر می کنید چرا هنوز شعر ها به تکرار نرسیده اند؟
عاشورا، جایگاه عظیمی در تاریخ اسلام دارد. از هر جنبهای به حادثهی عاشورا بنگریم عمیقترین و ارزشمندترین مفاهیم را در خود گنجانده است؛ از جنبهی عرفان، عشق، شهادت، نهایت بندگی و احیاء دین تا حماسه. اما بدون توجه به بعد عرفانی شخصیت امام حسین نمیتوان حماسه خونین کربلا را فهمید. عرفا از هر دین و مسلک و مذهبی، امام حسین را به عنوان قطب عرفان مورد توجه قرار دادهاند؛ بعد الهی و عرفانی امام حسین در تک تک جملاتی که در سفر از مدینه و مکه به کربلا فرموده و گفتگوهایی که با دشمن یا یاران خود داشتهاند، مشخص است اما بالاتر از اینها آن چیزی است که در عمل نشان دادهاند؛ آن هم عشق و محبت به خدا و دلدادگی و سرسپردگی و در یک کلام بندگی است.
حُبی که امام حسین در دل دارد و آنچه در مناجات عرفه بیان میکند، در حادثه کربلا به نمایش می گذارد و توکل به خدا و تسلیم در مقابل اراده و مشیت پروردگار را به زیباترین شکل ممکن و در اوج خود در صحنه عاشورا نشان میدهد.
راضی بودن به قضای الهی در عمل امام حسین و در سخنانش میدرخشد. اینها مسائل کوچکی نیستند که با چند سروده به تکرار برسند؛ بلکه معتقدم از گذشته تا به حال و از حال تا قیامت هر چه از آن سرودهایم و بسراییم قطرهای از آن دریای بیکران را هم به تصویر نکشیدهایم.
نظرتان در مورد ریتمیک کردن شعر عاشورایی و گذاشتن ملودی های شاد و به گوش مخاطب آشنا روی شعرهای عاشورایی مخصوصا در حوزه ی شعر هیات چیست ؟
شعر هیات در واقع شاخهای از شعرمذهبی است. عنوانش جدید است اما از نظر مضمون و محتوا همان نوحهها و مراثی است؛ از زمانی که عزاداریهای حسینی قوام گرفته، بر سر زبان ها بوده است و مردم برای برپا کردن علم عزاداری در میادین و مساجد و دستهجات از آن استفاده می کردهاند. در شعر هیئت زبان شاعر باید به زبان مردم نزدیکتر شود؛ با زبان مردم کوچه و بازار انس و الفت بیشتری داشته باشد تا در دستهجات سینهزنی و مجالس دم گرفته شود و گستردگی پیدا کند.
شاعرانی هم که شعر هیئت میگویند، سعی میکنند با مولفههایی که مورد پسند مردم است، شعر بگویند که این مساله به خودی خود بد نیست اما در جامعه به دلیل پایین آمدن سطح و شان برخی مدحها و ورود همه افراد با هر سطح مطالعه و سواد مذهبی به صنف مداحی، این روزها شاهد بروز برخی مداحیها با ریتم و آهنگ موسیقیهای پاپ مجاز و غیرمجاز هستیم.
در کنار این سبکهای سخیف میبینیم که مداحان به بهانه گریه گرفتن از مردم داستانهایی را روایت میکنند که در هیچ مقتلی نمیتوان آن را پیدا کرد.
گاهی هم فلسفه شهادت امام حسین نادیده گرفته شده و بیشتر به چشم و ابروی اباعبدالله وحضرت عباس پرداخته می شود با رویه فعلی که در پیش است و نفوذ بالا و سریع تکنولوژی و شبکه های اجتماعی و سطح دسترسی مردم، متاسفانه داریم به سمت بی هویتی عزاداری پیش میرویم.
داشتن ریتم و آهنگ در یک نوای مداحی امری طبیعی است اما به روز کردن آن به هر قیمتی سبب توهین به شأن عزاداری و سوژه ای برای تمسخر مخالفین شعائر مذهبی و دینی شده است.
به گزارش حلقه وصل، حسنا محمدزاده شاعر؛ در خصوص کارکرد محرم و واقعه عاشورا در اعتلای ادبیات و هنر دینی گفت: ادبیات و هنر هر قوم و ملت در واقع آیینهای از افکار و باورهای قلبی آن ملت است و ورود حماسه عاشورا به حیطه هنر، ادبیات و علی الخصوص شعر را میتوان یکی از عوامل ماندگاری نهضت عاشورا دانست؛ زیرا قالب تاثیرگذار شعر تاکنون در هرچه محکمتر شدن ارتباط عاطفی میان مردم و واقعه عاشورا نقش بسزایی را ایفا کرده است.
وی افزود: پرداختن به حماسه کربلا در ادبیات و به طور ویژه در حوزه شعر، بر زبان شاعران تاثیر بسزایی داشته و به آن غنا و اعتلای خاصی بخشیده است؛ تا جایی که بعضی از شاعران و نویسندگان ماندگاری نام خود را مدیون پرداختن به واقعه کربلا هستند و گاهی همچون «محتشم کاشانی» حتی با یک شعر عاشورایی شهره و جاوید گشتهاند. همچنین شعر و ادبیات عاشورایی همواره در نشر فرهنگ شهادت، آرمانگرایی و انگیزه جهاد و مبارزه تا رهایی نقش بسزایی داشته است. از این رو میتوان ادبیات عاشورایی را از غنی ترین ذخیره های فکری شیعه به شمار آورد.
این شاعر در بخش دیگری از این گفتگو پیرامون نخستین نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا که اخیرا برگزار شد، تصریح کرد: در واقع هدف اصلی از برگزاری این نمایشگاه عرضه کتب عاشورایی به صورت یکجا و با هدف دسترسی آسان و سریع مخاطبان بود که در نوع خود حرکتی بسیار جامع و ارزشمند است.
محمدزاده در پایان خاطرنشان کرد: به اعتقاد من مطالعه کتاب ها و مطالب گردآوری شده معتبر با محوریت عاشورا برای عاشقان و دلسوختگان امام حسین (ع)، جهت کسب معرفت و شناخت دقیق پیام عاشورا و هدف اصلی امام حسین (ع) از قیام عاشورا و نیز اکتفا نکردن به شنیده های درست یا غلط و مهم تر از آن جلوگیری از بدعت ها، خرافات و دامن نزدن به نظریه های بیاساسی که در این سال ها از چپ و راست برای ضربه زدن به پیکره قیام عاشورا و جلوگیری از ماندگاری آن صادر می شود، امری مهم و ضروری است.