قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

حسنا محمدزاده - شاعر

کتاب ها :
1. هنوز قلب قلم درد می کند ... برگرد ! ( آرام دل )
2.عشق های بی حواس ( فصل پنجم )
3. خورشیدهای توأمان (آرام دل )
4. یک مشت آسمان ( فصل پنجم )
5.سربه مهر ( جمهوری)
6.جوهر جان ( هزاره ققنوس)
7. زیر هر واژه آتشفشان است (سوره مهر)
8.قفس تنگی (شهرستان ادب)
9. پری روز (شهرستان ادب)
10. سرمشق(هزاره ققنوس)
11. گزیده مرصاد العباد (نشر گویا)

نویسندگان

 

 

 

انعکاس حضور و  گفتگو با شاعره جوان حسنا محمد زاده در حوزه هنری 

 

حسنا محمد زاده در گفتگویی، با بیان این که شعر نگرش به دنیا و جهان بینی را در انسان تکامل می‌بخشد، اظهار داشت: شعر از دیرباز وسیله ای برای بیان مسایل حکمی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی بوده است به عنوان مثال وقتی دردی اجتماعی در قالب شعر بیان می‌شود مخاطب با آن همزادپنداری می‌کند و شعر در قلب و روحش رخنه می‌کند. این شاعره کاشانی عدم پیشرفت شعر کاشان را نبودن جلسات نقد سازنده دانست و گفت: نقد سازنده باید به دور از غرض ورزی شخصی، سوء‌ظن و جهت گیری خاص و در جهت ارتقاء سطح شعر باشد. وی با اشاره به اینکه نقد وقتی علمی و بر اساس قاعده و قانون باشد مخاطب آن را می پذیرد، اذعان داشت: پذیرش نقاد به عنوان کارشناس و فردی باتجربه در زمینه شعر از سوی نقد‌ شونده بسیار مهم است. برخی به دلیل اعتماد به نفس کاذب شاید نقد را پذیرا نباشند و این کاملا به شخصیت و روحیات فرد بستگی دارد. محمدزاده ضمن ابراز امیدواری نسبت به آینده شعر کاشان به ویژه شعر جوان، تصریح کرد: امروزه مثل گذشته شاعر در خفا برای خود شعر نمی‌سراید چون وجود تریبون‌های آزادی مثل فضای مجازی ارتباط با شاعران دیگر و دنبال کردن نقد را بسیار آسان کرده است. وی افزود: از جنبه‌های منفی فضای مجازی نباید غافل شد زیرا بعضی‌ها شعر را بدون ویرایش در فضای مجازی انتشار می‌دهند و مخاطبان عام با تمجیدکردن باعث اعتماد بنفس کاذب شاعر می‌شوند. در ادامه بخشی از این گفتگو را می‌خوانیم.

 

- نظرتان در مورد مختلط نبودن محافل شعری چیست؟

 

با جدا کردن فعالیت خانم ها و آقایان موافق نیستم به ویژه در حوزه هنر و ادب. حضور پا به پا و فعالیت کنار هم این دو میتواند حرکتی رو به تکامل باشد چرا که آقایان از دید گاه منحصر خود دنیا را مینگرند و خانم ها از دیدگاه خاص خودشان. کنار هم قرار گرفتن زنان و مردان شاعر و تعامل افکار و دریافت هایشان از دنیای پیرامون می تواند به پر بار شدن درونمایه ی شعر هر کدام بیانجامد و این مساله در رابطه با اشعار با مضامین اجتماعی بیشتر قابل لمس است. در حوزه اجتماع محتوای شعری ما بسیار کمرنگ است و نیاز است شاعران ظهور و بروز بیشتری در این زمینه داشته باشند خصوصا بانوان که با توجه به شرایط خانوادگی، اغلب در فضای بسته خانه هستند و به طور متوسط کمتر از آقایان در اجتماع حضور دارند و شاید مواردی که مورد توجه آقایان است کمتر ذهن خانم ها را درگیر کرده باشد؛ از طرفی خانم ها هم به دلیل جزئی نگری و روحیه ی خاصشان به ریزه کاریهایی توجه می کنند که ممکن است از دید آقایان پنهان مانده باشد، پس باید در تعامل فرهنگی و ادبی باشند و افکار و روحیاتشان را به یکدیگر منتقل کنند تا تکامل اندیشه شکل گیرد. هرچند که این مساله ممکن است در رابطه با اشعار عاطفی و شخصی یا مذهبی تاثیر چندانی نداشته باشد. و در این زمینه ها انعکاس زندگی و تجربیات شخصی هر شاعر در شعرش سبب تشخص و تازگی شعر شود دنیای کلمات قابل پیشبینی نیستند

 

_ با توجه به سرعت پیشرفت دنیا و تکنولوژی،آینده شعر را چگونه میبینید؟

 

با نگاهی به گذشته و سیر تکاملی شعر میبینیم که در هر دوره از تاریخ ادبیات سبکی رواج می یابد و اوج می گیرد و کم کم افول می کند آن هم به سبب تکرارهای آزار دهنده و کلیشه ای شدن، در نهایت هم پادسبکی بوجود آمده و آن سبک را کمرنگ کرده و به عنوان سبکی جدید جایگزین می شود. مجددا آن پادسبک خود به سطحی میرسد که پادسبکی برایش ایجاد میشود و این چرخه ادامه می یابد. البته صرفا همه پادسبک ها در سطح بالاتر و بهتر از سبک قبلی نیستند ممکن است پادسبکی حرکت به سمت تجربه های قبلی شاعران باشد کما اینکه در قرن سیزده و دوره بازگشت که مقارن با دلزدگی جامعه ی ادبی از نازک خیالی ها و کشف مضمون ها و تصاویر گاه پیچیده و مبهم سبک هندی است شاعران مدتی به تجربه های گذشته برمی گردند برای مثال در قصیده به سبک خراسانی و در غزل به سبک عراقی... الان هم تا 100 سال آینده شاید همین اتفاق ها با سرعتی بیشتر رخ دهد و شعر به سمت و سوهای غیر قابل پیش بینی حرکت کند و مسیر متفاوتی را پیدا کند. پس نمیتوان پیش بینی کرد که قرار است شعر به کجا برسد ولی به یقین می توان گفت در هر عهدی، شعر همچنان زنده و پویا خواهد بود.

 

- افق دید شما در شعر چیست؟

 

من معتقدم شعر اگر آدمی را به خدا نرساند عبث است. شعر باید به تکامل شخصیت انسان و ترویج انسانیت به معنی واقعی کلمه و تکامل ایمان آدمی کمک کند. چه بسا با نگاه امیدوارکننده و خوش بینانه ای بتوان گفت شعر این توان را دارد که خالقش را به حال و هواهای عمیق معنوی و عرفانی هم برساند که اگر نتواند چنین کند تنها وسیله ای خواهد بود برای شهرت جویی و سرگرمی در دنیای رنگ ها و صورتک های امروز

 

- اگر قرار باشد شعر را به یکی از عناصر چهارگانه- آب، باد، خاک، آتش - تشبیه کنید کدام مورد را بر می گزینید؟

 

بی وقفه آتش را. از آنجایی که شعر از سوز و ساز درونی شاعر و زبانه های روحی‌اش سرچشمه می گیرد آتش زاده است و باید همین خاصیت سوزانندگی را هم داشته باشد. از منظر من شعری که نتواند با گرمی و حرارتش مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و به عمق وجودش رخنه کند شعر موفقی نبوده است و در شعریتش باید شک کرد.

 

لازم به ذکر است از این شاعر و پژوهشگرحوزه ادبیات تا کنون نه مجموعه شعر منتشر شده که برگزیده جایزه های کتاب سال در دوره های مختلف بوده اند. دو اثرشان نامزد دریافت جایزه امید از دانشگاه لندن ،دو اثر برگزیده و نامزد دریافت جایزه کتاب سال قلم زرین، دو اثر برگزیده و نامزد جایزه کتاب فصل، همینطور نامزد جایزه کتاب سال پروین اعتصامی و.... علاوه بر اینها یکی از آثارشان موفق به دریافت سرو زرین هفتمین جشنواره بین المللی شعر فجر شده است. علاوه بر اینها کتابی پژوهشی تحت عنوان "سرمشق" را نیز در دست انتشار دارند. 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی