ماندهام گیج ؛ همان عاشق مستی یا نه ؟
که به پای من ِ آواره نشستی یا نه ؟
من همان خمرهی پنهانی انگور تواَم
تو همان سادهدل ِ باده پرستی یا نه ؟
خاطرت هست دخیل نفس گرمت را -
به ضریح دل این گمشده بستی یا نه ؟
بارها سنگ به آیینهی ما زد دنیا
من که صدبار شکستم ، تو شکستی یا نه ؟
طاقتِ دشت به سرآمده ، آهودلِ من !
بند، از پای لب بسته گسستی یا نه ؟
من شدم رود ، به شرطی که تو دریا بشوی
راه پرپیچ و خمی طی شده ...
هستی ؟ یانه