مقاله ای به قلم «حسنا محمدزاده» تحت عنوان «منوچهر نیستانی آغازگر غزل نو» را بخوانید در «مجله ی ادبی چامه»
پ ن: شماره دهم چامه را میتوانید از فروشگاه اینترنتی جار و فیدیبو تهیه کنید
پ ن 2: این یادداشت را در ادامه مطلب بخوانید
مقاله ای به قلم «حسنا محمدزاده» تحت عنوان «منوچهر نیستانی آغازگر غزل نو» را بخوانید در «مجله ی ادبی چامه»
پ ن: شماره دهم چامه را میتوانید از فروشگاه اینترنتی جار و فیدیبو تهیه کنید
پ ن 2: این یادداشت را در ادامه مطلب بخوانید
نقد و تحلیل کتاب «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» سروده ی استاد «محمدعلی بهمنی» را بخوانید در:
برای مشاهده ویدیو روی عکس کلیک کنید
نقد و تحلیل تخصصی آقای «حمزه محمدی» بر «کتاب پری روز» را بخوانید در:
متن کامل مقاله در ادامه مطلب:
حضور و گفتگوی «حسنا محمدزاده» در برنامه زنده «شب شعر» با محوریت جریان شناسی شعر زنان
برنامه زنده «شب شعر» با محوریت جریان شناسی شعر زنان
با اجرای دکتر رشید کاکاوند و حضور:
حسنا محمدزاده
پونه نیکوی
لینک خبر در:
سورهی سینما
نقد و تحلیلی بر کتاب «گشایش» سروده ی «محمد شکری فرد» را بخوانید در:
شعر خوانی «حسنا محمدزاده» در همایش «هر چه فریاد»
غزل «پرچم تکان می داد آرام، جغرافیای بادها را»
نقد و تحلیل کتاب «نشت گاز در شب تنهایی» سروده «لیلا کردبچه» را بخوانید در:
نقد و تحلیلی بر کتاب «دارم خجالت میکشم از اینکه انسانم» سروده «مرتضی امیری اسفندقه» را بخوانید در :
غم، زمانی که به من دل بسپاری بد نیست
غصه وقتی تو مرا دوست بداری بد نیست
خُم سربستهی من! منتظرم بازشوی
به هوایت همهی عمر خماری بد نیست
نگران شب و شوریدگی خانه نباش!
حال بغض من و این چند قناری بد نیست
پیش آیینه که از باغچه پاییزتر است
دلخوشی با رژلبهای اناری بد نیست
دست خالی نفرستش به هواداری من
بوسهای روی لب باد بکاری بد نیست
چشم دلتنگ مرا گاه به خوابت ببری
یا در آغوش نگاهت بفشاری بد نیست
خبری، درد دلی، راز مگویی... چیزی
نامهای هم به هوایم بنگاری بد نیست
تقدیم به پیشگاه والای آقا ابوالفضل العباس(ع)
ایستاده بر فراز قلهی آزادگی
بیسر و بیدست یعنی آخر دلدادگی
رفته بالا تا دل معراج با افتادگی
از وجودش میتراود بوی دریازادگی
نه... نباید گفت آب آور به او دریا بگو
کاشفالکرب دل تفتیدهی زهرا بگو
کوه خم شد زیر بار ظلمت و نشکست او
رفت پای عهدهایش با سر و با دست او
مشک بر دندان گرفت از پا ولی ننشست او
یکهتازی آمد و گفتند عباس است او
بازویش را حرز بسته عشق، با نادعلی
سستعهدی نیست در قاموس اولاد علی
پردهداری حرم عباس میخواهد فقط
بار سنگین علم عباس میخواهد فقط
دادن دست قلم عباس میخواهد فقط
سوز شعر محتشم عباس میخواهد فقط
آنکه پیش پای او هفت هسمان زانو زدهست
آنکه نامش بر تمام انبیا پهلو زدهست
خون به رگهای شجاعت میدواند این سوار
هفت پشت نیزهها را میخماند این سوار
گام طوفان را به رعشه میکشاند این سوار
عربدهها را سر جا مینشاند این سوار
مردی اینجا نیست تا با او بیاید در مصاف
هیچ شمشیری ندارد جرات ترک غلاف
ذوالفقارش لرزهای بر بندبند دشمن است
او که کوه شانههایش کودکان را مامن است
آن طرف یک لشکر و این سوی میدان یک تن است
خونبهای سینه چاکیهاش بازو دادن است
دست رد بر سینهی دریا و ساحل میزند
او که قلبش روی دست مشک دل دل میزند
بسته قامت با صدای آخرین تکبیر، تیر
میکند کابوسهای کهنه را تعبیر، تیر
میشود سرفصل داغی تلخ و عالمگیر، تیر
میخورد یکراست بر پیشانی تقدیر، تیر
تیر آمد پاره شد ناگاه تسبیح حسین
بر زمین افتاد پای شط مفاتیح حسین
#حسنا_محمدزاده
گفتگوی حسنا محمدزاده با روزنامه سراج در رابطه با گفتنیهای کتاب "پری روز"
مجموعه غزل «پریروز» سرودهی خانم «حسنا محمدزاده» به همت انتشارات «شهرستان ادب» در زمستان 97 روانهی بازار کتاب شدهاست. این کتاب، به عنوان یکی از دو اثر منتخب «جایزهی کتاب سال الوند» به گزینش «انجمن علمی نقد ادبی ایران»، شناخته شد. از آنجایی که این مجموعه، پیش از این هم کتاب برگزیدهی «جایزهی شعر انقلاب» بودهاست، ضمن تبریک به سرکار خانم محمدزاده و جامعهی ادبی کاشان به گفتگویی مختصر با سرایندهاش، در مورد گفتنیهای این اثر پرداختهایم. قابل ذکر است که دیگر کتابهای این شاعر توانستهاند پیش از این، جوایزی چون: جایزهی کتاب سال قلم زرین، جایزه کتاب فصل، جایزه 2011 امید دانشگاه لندن، جایزهی جشنواره بین المللی شعر فجر، جایزهی جشنوارهی شعر انقلاب و جایزهی کتاب سال پروین و... را به خود اختصاص دهند.
1ـ «پریروز» عنوانی جذاب و چالشبرانگیز است که حتی پیش از تورق کتاب، تا مدتی ذهن مخاطب را به خود مشغول میکند، دلیلتان برای این انتخاب خاص چه بودهاست؟
شاید شرح و توضیح شاعر، درباره برخی شاعرانگیها درست نباشد چرا که گرهگشایی و تأویل آنها در ذهن مخاطب، جذابیت و اثرگذاری دوچندان دارد. اما در پاسخ به سؤالتان باید بگویم «پری روز»، با این شیوهی نوشتاری، نوعی آشناییزدایی واژگانی است. تا پیش از این چشم و ذهن ما به قید زمان «پریروز» آشنا بودهاست اما در اینجا ذهنیات ما به هم میریزد و به سمت معانی و تصاویر احتمالی نهفته در این واژه که حاصل گرهخوردگی دو واژهی «پری» و «روز» در قالب یک کلمه است، جذب میشود. برخی از اسطورهشناسان معتقدند که در ایران باستان و پیش از دین زرتشت «پری» ایزدبانوی باروری و زایش بودهاست کسی که آتش عشق را در نهاد انسانها برمیافروخته است. اما در اعتقادات زرتشتیان از آن به عنوان موجودی اهریمنی یاد شدهاست. با این حال نمیتوان انکار کرد که همچنان برخی از زرتشتیان برای گرفتن حاجت به «دختر شاه پریان» متوسل میشوند. و در فرهنگ عامهی ایران «پری» چهرهای ستودنی دارد که مظهر زیبایی است. تا جایی که برخی از شاعران، معشوق خود، که زنی تمامعیار و ستودنی و حتی گاهی ماورایی بودهاست را، به پری، تشبیه کردهاند. «روز» هم که همواره در شعر فارسی، بسته به درونمایههای گوناگون، نماد پاکی، آزادی، پایان ظلم، عدالت، امید و ... بوده است. در نتیجه، گرهخوردگی «پری» با «روز»، علاوه بر اشاره به برههای خاص از زمان، میتواند به تبیین ارزش و جایگاه زن در رسیدن به امید، عشق، ایمان، آزادی، و به طور کلی والاترین اهداف خلقت، بپردازد. و در یک ترکیب، میتوان از آن به عنوان: «زنِ روزآفرین» یا «زایندهی نور»، یاد کرد. حتی در فرهنگ عامهی ما، هنوز در برخی از مناطق، از زن به عنوان چراغ خانه و روشنای زندگی یاد میشود. از آنجایی که این کتاب تمی زنانه و نگاهی امیدبخش دارد. انتخاب این عنوان، بیارتباط با درونمایهی اثر نبودهاست.
2ـ مختصری از تم زنانهی کتاب برایمان بگویید.
زنانگی اشعار «پریروز» بیشتر به طرز نگاه منحصر به فرد یک زن به دنیا و زندگی برمیگردد، بیآنکه به فمنیست با آن معنای رواج یافتهاش ختم شود و بیشک زنانه نگریستن به دنیا میتواند یافتههایی کاملا متفاوت از آنچه مردان میبینند را، در پی داشته باشد. این زنانگی در لایههای درونی و جانمایهی شعر، اتفاق میافتد و لزومی ندارد که حتما کلمات مرتبط با دنیای زنان، در شعر به کار بروند بلکه در این غزلها، عشق، جامعه، انسان، سیاست، فقر، مذهب و در یک کلام: زندگی، از پرسپکتیو یا زاویهی دید یک زن، به تصویر درآمدهاست، با دردهای زنانهای که هیچگاه مردان نمیتواند پی به عمقشان ببرند.
3ـ علیرغم جذابیت خاص اشعار عاشقانه، پیداست که محتوای غزلهای این کتاب، عاشقانهی صرف نیست و سایر مضامین را هم در برمیگیرد.
بهتر است اینگونه بگوییم که سایر مضامین آن هم حول محور عشق میچرخند. هستهی اصلی عشق است عشقی که میتواند در صورتهای مختلف، متجلی شود. به عبارت دیگر در این عاشقانهها گاهی «من»ِ شاعر فردی است و به عشق زمینی میپردازد اگرچه در غالب آنها معشوقی وجود ندارد که وجود خارجی و جسمیت داشته باشد بلکه هدف خود عشق است که شاعر در آن به عظمت روح انسانی عشق میورزد که میتواند جسمیت داشته باشد و قابل عشق ورزیدن و محبت بیچون و چرا باشد، اما نیست و شاعران ما گاهی بی توجه به اینکه معشوق زن است یا مرد؟ زشت است یا زیبا؟ وفادار است یا بی وفا؟ تنها به حقیقتی مطلق عشق ورزیدهاند که برآمده از روح متعالی بشر است و نوعی عشق ورزیدن به خوبیها و زیباییهاست. اما گاهی هم «من» شاعر شخصی نیست. و به «من اجتماعی» و «من انسانی» تبدیل میشود.
4ـ میشود کمی بیشتر در مورد شعر عاشقانه با «من اجتماعی» و «من انسانی» توضیح دهید؟
من معتقدم که علاوه بر اشعار عاشقانه و عرفانی، شعرهای اجتماعی، مذهبی، سیاسی و... هم به گونهای از عشق نشأت میگیرند.تا زمانی که عشق به همنوع نباشد، دیدن معضلات اجتماعی و مسائلی مانند فقر، بیعدالتی، تفاوت دردناک طبقاتی، آمار سرسامآور کودکان بیسرپرست و... روح شاعر را درگیر نمیکند و به غلیان احساس و باروری اندیشهی او نمیانجامد تا شعری خلق شود. تا زمانی که عشق به همجنس نباشد، درد عمیق زنان سرپرست خانوار، دختران بیجهاز، زنان بیوه و ... دستمایهی نوشتن نمیشود و از این نوع است عشق به وطن، عشق به مذهب و دین و... که شعرهای ملی ـ میهنی، شعرهای اهلبیتی، شعرهای مرتبط با فرهنگ شهادت و ... حاصل این گونه عشق ورزی اند.
5ـ تا آنجا که اطلاع داریم «پری روز» نهمین کتاب شماست. سیر تکامل آن را نسبت به دیگر آثارتان چگونه ارزیابی میکنید؟
بهتر است پاسخ این سؤال و ارزیابی سطح کتاب و نحوهی ارتباطش با مخاطبان را زبان منتقدین و دوستداران شعر بشنویم. اما آنچه که میتوانم در این مورد بگویم این است که اشعار هیچ یک از آثار پیش از اینم را به اندازهی اشعار پریروز، زندگی نکردهام. اکثر شعرها در لحظات خاص و در گیرودار تجربههای تلخ و شیرین، اتفاق افتادهاند و به گونهای شگفتآور مرهم زخمهایی ناگفتنی بودهاند و توانستهاند زندگی را زیباتر و قابل تحملتر جلوه دهند. در عین حال کوشیدهام تا زبان شعرها نوتر و منسجمتر از قبل باشد و صورت و محتوا به موازات هم رشد کنند و یکی قربانی دیگری نشود. ضمن اینکه تلاش شده تصاویر شکل دهندهی صورت شعر، حاصل دریافت و تجربهی شاعر باشند و در محتوا، مخاطب با درونگرایی صرف شاعر مواجه نشود و مضامین، بین دنیای درون و بیرون در نوسان باشند.
6- منتقدین با گزینش پریروز به عنوان کتاب برتر و مخاطبان با استقبال از آن، پاسخ سؤال ما را به خوبی دادهاند. اگر نکته یا مطلب ناگفتهای مانده بفرمایید.
سپاسگزارم از لطف و حسننظرتان و امیدوارم که شعر، پلی برای رسیدن ما به قلههای انسانیت باشد و دریچههای تازهای به سمت نادیدهها و ناشنیدهها به رویمان بگشاید.
برنامه «شعر شبانه» شنبه 19 مرداد، حسنا محمدزاده، شاعر خوش ذوق کاشانی را معرفی میکند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی حسنا محمدزاده، سال 1361 در کاشان دیده به جهان گشود. این شاعره کاشانی از سال 76 شعر را به صورت جدی دنبال کرد و همزمان تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته الکترونیک به پایان رساند. یکی از مهمترین ویژگی های غزل محمدزاده، بهره گیری از زبانی ساده و روان است. او مفاهیم مد نظرش را به صورت کاملا گویا و قابل درک، اما مبتنی بر منطقی شاعرانه که برای تمامی مخاطبان قابل درک باشد بیان می کند .....
لینک خبر در : پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی
حسنا محمدزاده براساس خوانش و تحلیل آثار ۱۰ شاعر معاصر «سرمشق» نوشت
حسنا محمدزاده گفت: مجموعه «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ۱۰ تن از شاعران معاصر، اختصاص یافتهاست تا از این طریق، تصویری از منظومه فکری و جهانبینی شاعران و گونههای برجستگی و نوآوری در شعرشان، در چشمانداز شاعران جوان قرار دهد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «سرمشق»، مجموعهای پژوهشی به قلم «حسنا محمدزاده» است که با رویکرد خوانش و تحلیل نمونههایی از شعر معاصر و به همت انتشارات هزاره ققنوس چند روزی است روانه بازار کتاب شده است.
حسنا محمدزاده در گفتوگو با خبرنگار فارس درباره هدف از تدوین «سرمشق» اظهار داشت: با توجه به حضور چشمگیر شاعران جوان و پرانرژی در عرصه قلم و سرعت پیشرفت تکنولوژی و گسترش وسیلههای ارتباط جمعی در دنیای امروز که با وجود محاسن فراون، توانستهاند تا حدودی مرزهای شاعرانگی را جابهجا کنند، میتوان گفت شعر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تحلیل و بررسی است. شاید یکی از راههای کمک به حرکت رو به رشد شعر، واکاوی آثار موفق و بررسی پیچ و خمهای مسیر تحول شعر تا به امروز باشد.
* «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ده تن از شاعران معاصر، اختصاص دارد
این شاعر درباره محتوای سرمشق افزود: مجموعه «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ۱۰ تن از شاعران معاصر، اختصاص یافتهاست تا از این طریق، تصویری از منظومه فکری و جهانبینی شاعران و گونههای برجستگی و نوآوری در شعرشان، در چشمانداز شاعران جوان قرار دهد. در انتخاب شعرا، تنوع آثار و گرایشهای صوری و محتواییشان مد نظر بوده و تلاش شدهاست که آثار منتخب، درونمایههای گوناگون از جمله: عاشقانه، عرفانی، اجتماعی، اعتراض، مذهبی و حِکمی را در بر بگیرند و برای تنوع در جلوههای صوری، به قالبهای چون: غزل، رباعی، نیمایی، چهارپاره و سپید، پرداخته شدهاست.
* مسیری که برای تالیف یک کتاب طی شد
وی اضافه کرد: برای مثال در تحلیل قالب غزل و شناخت شاخصههای غزل نو و صورتهای نوآوری در آن، به سراغ اشعار «سیمین بهبهانی» رفتهایم و درونمایههای عاشقانه، با اشعار «محمدعلی بهمنی» مورد بررسی قرار گرفتهاست. همچنین برای بدست آوردن رگههای عرفان در غزل معاصر و چگونگی بازتاب آن در شعر و شباهتها و تفاوتهایی که ممکن است عرفان مدرن، با عرفان شاعرانی چون مولوی و سنایی داشته باشد به غزلهای «زکریا اخلاقی» پرداخته شدهاست. برجستگیهای شعر سپید امروز و بازتاب هنرمندیهای زبانی، موسیقیایی، تخیلی و محتوایی در آن با تفحص در اشعار سپید «منوچهر آتشی» صورت گرفتهاست. و در سپید سرودههای «علی داودی» با تکیه بر مبحث رومانتیسم اجتماعی و چگونگی بازتاب آن در شعر ادامه یافتهاست. برای تحلیل قالب رباعی و بیان مختصری از آنچه تا به امروز بر این قالب گذشته و بررسی گونههای نوآوری فرمی و محتوایی در آن، رباعیات «بیژن ارژن» مورد تحلیل قرار گرفتهاند. برای قالب نیمایی و درونمایه اعتراض و آشنایی با برخی هنرمندیهای زبانی، نیماییهای «مرتضی امیری اسفندقه» مورد تحلیل بودهاند.
وی ادامه داد: قالب چهارپاره با نگاهی به شعر «سعید بیابانکی» و تحلیل سمبولیسم اجتماعی در آن صورت گرفتهاست. غزلها و مثنویهای «غلامرضا کافی» را با نگاهی به قلندریه، بازتاب قرآن در زبان شعر و تأملی در رویکرهای آرکاییک زبان، به تماشا نشستهایم و در پایان، بررسی بخشی از شعر مذهبی امروز و چگونگی بازتاب جلوههای مختلف سیاست و اجتماع در آن و توجه به سفرنامهنویسی، با تفحص در نیماییهای «سید مهدی موسوی» صورت گرفته است.
* کتابهای معتبر علمی و آکادمیک در حوزه شعر معاصر مبنای «سرمشق» شد
وی در پاسخ به اینکه دستمایه تدوین این مجموعه بیشتر چه آثاری از شاعران و چه کتابهایی بودهاست، خاطر نشان کرد: به جز سیمین بهبهانی و منوچهر آتشی که مبنای تحلیل، مجموعه کامل اشعارشان بوده در مورد دیگر شاعران، تنها به تحلیل یکی از آثار منتشر شدهشان پرداختهایم و مسلما در یک اثر منتشر شده شاعر، نمیتوان به نتیجهای کلی در مورد سبک و جهانبینی وی دستیافت. برای آشنایی مخاطبان این مجموعه با فضای شعری و حال و هوای شاعران، در مقدمه کار هر یک، تعدادی از اشعارشان نقل شدهاست. علاوه بر آن مطالبی از کتابهای معتبر علمی و آکادمیک در حوزه شعر معاصر (با هدف رفع بخشی از ابهامات و روشن شدن پارهای از مسائل) گزینش و نقل قول شدهاند.
محمدزاده همچنین به شاعران موفق هم اشاره کرد و ابراز داشت: مسلما تعداد شعرای موفق و آثار برجسته به انتخابهای این کتاب محدود نمیشود و برای پرداختن به بهترین آثار معاصر باید مجموعههای نقد محور مکملی گردآوری شوند.
کتاب "سرمشق " با رویکرد تحلیل و نقد شعر معاصر به همت نشر هزاره ققنوس منتشر شد .
انعکاس حضور و گفتگو با شاعره جوان حسنا محمد زاده در حوزه هنری
حسنا محمد زاده در گفتگویی، با بیان این که شعر نگرش به دنیا و جهان بینی را در انسان تکامل میبخشد، اظهار داشت: شعر از دیرباز وسیله ای برای بیان مسایل حکمی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی بوده است به عنوان مثال وقتی دردی اجتماعی در قالب شعر بیان میشود مخاطب با آن همزادپنداری میکند و شعر در قلب و روحش رخنه میکند. این شاعره کاشانی عدم پیشرفت شعر کاشان را نبودن جلسات نقد سازنده دانست و گفت: نقد سازنده باید به دور از غرض ورزی شخصی، سوءظن و جهت گیری خاص و در جهت ارتقاء سطح شعر باشد. وی با اشاره به اینکه نقد وقتی علمی و بر اساس قاعده و قانون باشد مخاطب آن را می پذیرد، اذعان داشت: پذیرش نقاد به عنوان کارشناس و فردی باتجربه در زمینه شعر از سوی نقد شونده بسیار مهم است. برخی به دلیل اعتماد به نفس کاذب شاید نقد را پذیرا نباشند و این کاملا به شخصیت و روحیات فرد بستگی دارد. محمدزاده ضمن ابراز امیدواری نسبت به آینده شعر کاشان به ویژه شعر جوان، تصریح کرد: امروزه مثل گذشته شاعر در خفا برای خود شعر نمیسراید چون وجود تریبونهای آزادی مثل فضای مجازی ارتباط با شاعران دیگر و دنبال کردن نقد را بسیار آسان کرده است. وی افزود: از جنبههای منفی فضای مجازی نباید غافل شد زیرا بعضیها شعر را بدون ویرایش در فضای مجازی انتشار میدهند و مخاطبان عام با تمجیدکردن باعث اعتماد بنفس کاذب شاعر میشوند. در ادامه بخشی از این گفتگو را میخوانیم.
- نظرتان در مورد مختلط نبودن محافل شعری چیست؟
با جدا کردن فعالیت خانم ها و آقایان موافق نیستم به ویژه در حوزه هنر و ادب. حضور پا به پا و فعالیت کنار هم این دو میتواند حرکتی رو به تکامل باشد چرا که آقایان از دید گاه منحصر خود دنیا را مینگرند و خانم ها از دیدگاه خاص خودشان. کنار هم قرار گرفتن زنان و مردان شاعر و تعامل افکار و دریافت هایشان از دنیای پیرامون می تواند به پر بار شدن درونمایه ی شعر هر کدام بیانجامد و این مساله در رابطه با اشعار با مضامین اجتماعی بیشتر قابل لمس است. در حوزه اجتماع محتوای شعری ما بسیار کمرنگ است و نیاز است شاعران ظهور و بروز بیشتری در این زمینه داشته باشند خصوصا بانوان که با توجه به شرایط خانوادگی، اغلب در فضای بسته خانه هستند و به طور متوسط کمتر از آقایان در اجتماع حضور دارند و شاید مواردی که مورد توجه آقایان است کمتر ذهن خانم ها را درگیر کرده باشد؛ از طرفی خانم ها هم به دلیل جزئی نگری و روحیه ی خاصشان به ریزه کاریهایی توجه می کنند که ممکن است از دید آقایان پنهان مانده باشد، پس باید در تعامل فرهنگی و ادبی باشند و افکار و روحیاتشان را به یکدیگر منتقل کنند تا تکامل اندیشه شکل گیرد. هرچند که این مساله ممکن است در رابطه با اشعار عاطفی و شخصی یا مذهبی تاثیر چندانی نداشته باشد. و در این زمینه ها انعکاس زندگی و تجربیات شخصی هر شاعر در شعرش سبب تشخص و تازگی شعر شود دنیای کلمات قابل پیشبینی نیستند
_ با توجه به سرعت پیشرفت دنیا و تکنولوژی،آینده شعر را چگونه میبینید؟
با نگاهی به گذشته و سیر تکاملی شعر میبینیم که در هر دوره از تاریخ ادبیات سبکی رواج می یابد و اوج می گیرد و کم کم افول می کند آن هم به سبب تکرارهای آزار دهنده و کلیشه ای شدن، در نهایت هم پادسبکی بوجود آمده و آن سبک را کمرنگ کرده و به عنوان سبکی جدید جایگزین می شود. مجددا آن پادسبک خود به سطحی میرسد که پادسبکی برایش ایجاد میشود و این چرخه ادامه می یابد. البته صرفا همه پادسبک ها در سطح بالاتر و بهتر از سبک قبلی نیستند ممکن است پادسبکی حرکت به سمت تجربه های قبلی شاعران باشد کما اینکه در قرن سیزده و دوره بازگشت که مقارن با دلزدگی جامعه ی ادبی از نازک خیالی ها و کشف مضمون ها و تصاویر گاه پیچیده و مبهم سبک هندی است شاعران مدتی به تجربه های گذشته برمی گردند برای مثال در قصیده به سبک خراسانی و در غزل به سبک عراقی... الان هم تا 100 سال آینده شاید همین اتفاق ها با سرعتی بیشتر رخ دهد و شعر به سمت و سوهای غیر قابل پیش بینی حرکت کند و مسیر متفاوتی را پیدا کند. پس نمیتوان پیش بینی کرد که قرار است شعر به کجا برسد ولی به یقین می توان گفت در هر عهدی، شعر همچنان زنده و پویا خواهد بود.
- افق دید شما در شعر چیست؟
من معتقدم شعر اگر آدمی را به خدا نرساند عبث است. شعر باید به تکامل شخصیت انسان و ترویج انسانیت به معنی واقعی کلمه و تکامل ایمان آدمی کمک کند. چه بسا با نگاه امیدوارکننده و خوش بینانه ای بتوان گفت شعر این توان را دارد که خالقش را به حال و هواهای عمیق معنوی و عرفانی هم برساند که اگر نتواند چنین کند تنها وسیله ای خواهد بود برای شهرت جویی و سرگرمی در دنیای رنگ ها و صورتک های امروز
- اگر قرار باشد شعر را به یکی از عناصر چهارگانه- آب، باد، خاک، آتش - تشبیه کنید کدام مورد را بر می گزینید؟
بی وقفه آتش را. از آنجایی که شعر از سوز و ساز درونی شاعر و زبانه های روحیاش سرچشمه می گیرد آتش زاده است و باید همین خاصیت سوزانندگی را هم داشته باشد. از منظر من شعری که نتواند با گرمی و حرارتش مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و به عمق وجودش رخنه کند شعر موفقی نبوده است و در شعریتش باید شک کرد.
لازم به ذکر است از این شاعر و پژوهشگرحوزه ادبیات تا کنون نه مجموعه شعر منتشر شده که برگزیده جایزه های کتاب سال در دوره های مختلف بوده اند. دو اثرشان نامزد دریافت جایزه امید از دانشگاه لندن ،دو اثر برگزیده و نامزد دریافت جایزه کتاب سال قلم زرین، دو اثر برگزیده و نامزد جایزه کتاب فصل، همینطور نامزد جایزه کتاب سال پروین اعتصامی و.... علاوه بر اینها یکی از آثارشان موفق به دریافت سرو زرین هفتمین جشنواره بین المللی شعر فجر شده است. علاوه بر اینها کتابی پژوهشی تحت عنوان "سرمشق" را نیز در دست انتشار دارند.
مجموعه پری روز تازه ترین اثر حسنا محمدزاده برگزیده جایزه کتاب انقلاب شد
خبر را بخوانید در:
یادداشت مرا بر کتاب «مرا صدا کردی» سروده ی «لیلا حسین نیا» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « خبرهای خوب» سروده ی «مریم کرباسی» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « سرم به شانه تو فکر می کند» سروده ی «فاطمه سلیمان پور» بخوانید در :
حسنی محمدزاده معتقد است کمبود مطالعه، تقلید، گسترش استفاده از فضای مجازی توسط شاعران جوان معیارهای زیبایی شناسی در ادبیات را نسبت به سال های گذشته تغییر داده است.
حسنا محمدزاده شاعر و داور بخش شعر کلاسیک شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» در گفتگو با خبرنگار مهر مهر با اشاره به کیفیت آثار شرکت کرده در این رویداد بیان کرد: جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» از ابعاد مختلفی قابل توجه است. بسیاری از چهره های شاخص شعر در دوران کنونی پیش از این از شرکت کنندگان جشنواره جوان سوره بوده اند. همچنین در کارگاه های شعر این جشنواره از اساتید شاخصی دعوت می شود. در این جلسات، شاعران جوان می توانند از تجربه های یکدیگر استفاده و درباره کیفیت شعرها با یکدیگر گفت و گو کنند. امیدوارم این روند ادامه دار باشد و شاهد نتایج بیشتری در دوره های بعدی باشیم.
وی با اشاره به این که آثار شرکت کرده در این جشنواره در سه مرحله داوری شده اند، افزود: در مرحله اول داوری کلیت شعرها و سطح آن ها را ارزیابی کردیم. در این مرحله متوجه شدیم معیارهای زیبایی شناسی در ذهن شاعران جوان نسبت به گذشته تا حدود زیادی تغییر کرده است. زیرا عمده کارها از کیفیت متوسطی برخوردار بودند. کمتر پیش می آمد که یک اثر شاخص در کارها باشد.
این شاعر با اشاره به معیارهای چهارگانه زبان، تخیل، عاطفه و محتوا در ارزیابی آثار جشنواره گفت: اشعار کلاسیک جشنواره جوان سوره در چهار حوزه زبان، تخیل، عاطفه و محتوا بررسی شدند. البته داشتن یکی از این معیارها به معنی خوب بودن کارها نیست. مثلا اگر اثری زبان سالم داشته باشد، دلیل بر برگزیده شدن آن نیست. یک شعر خوب باید بتواند زنجیره ای از چهار معیار را به یکدیگر پیوند دهد. اگر از برخی اشعار دچار گسستگی چشم پوشی کنیم، شاهد بودیم که عمده کارها بر داشتن زبان سالم تاکید داشتند اما هنجار شکنی، خلاقیت یا کشفی که پیش از این رخ نداده باشد، از آثار برداشت نمی شد. البته باید سن شرکت کنندگان را در نظر گرفت. زیرا شرکت کنندگان در این جشنواره دارای 25 سال سن و کمتر هستند.
وی ادامه داد: در حوزه عاطفه نیز قرار است با خواندن یک شعر حسی به مخاطب منتقل شود و دل و جان او را درگیر کند. اساسا شعری که زبان و تخیل خوبی دارد، اما عاطفه و محتوا ندارد مانند جسمی بی روح است. در واقع زبان و تخیل جسم شعر و عاطفه و محتوا جانمایه شعر را تشکیل میدهند.
محمدزاده آزاد بودن جشنواره شعر و داستان جوان سوره از نظر موضوعی را یک ویژگی مطلوب دانست و عنوان کرد: یکی از رویکردهای این جشنواره این است که محدودیتی از نظر موضوعی وجود ندارد. بنابراین می توان از عنصر اندیشه صرف نظرکرد. زیرا موضوع خاصی شرکت کنندگان را محدود نمی کرد و دستشان برای خیال انگیزی باز بود.
وی گسترش کاربرد فضای مجازی در ادبیات را یک آفت در همسان شدن اشعار دانست و افزود: به نظر می رسد کمبود مطالعه، تقلید، گسترش استفاده از فضای مجازی توسط شاعران جوان معیارهای زیبایی شناسی در ادبیات را نسبت به سال های گذشته تغییر داده است و شاید جشنواره هایی نظیر «جوان سوره» با توجه به آموزش محور بودن و برگزاری کارگاه ها بتواند این معیارها را تغییر دهد و از این نظر این رویدادها امیدوار کننده هستند.
شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» به همت موسسه فرهنگی هنری سپهر سوره هنر و با همکاری مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری 20 و 21 آذرماه در شهر رشت برگزار می شود.
کد خبر 4481383
منبع: مهر
یادداشت مرا بر کتاب « چاپ بیروت» سروده ی «علی داودی» بخوانید در :
شعرخوانی «حسنا محمدزاده» در اختتامیه کنگره «حلقه ریان» محرم و صفر
برای مشاهده ویدیو روی عکس کلیک کنید
یادداشت مرا بر کتاب « آیینه کاری سکوت» سروده ی «نیلوفر بختیاری» بخوانید در :
یادداشت مرا بر کتاب « واقعه » سروده ی دکتر «غلامرضا کافی» بخوانید در :
یادداشت خانم پرنیان نرجس پور بر کتاب " زیر هر واژه آتشفشان است " را بخوانید در :
برگزیدگان هفتمین جشنواره شعر انقلاب در آیین اختتامیه این رویداد ادبی عصر چهارشنبه ۲۲ فروردین در باغموزه هنر ایرانی معرفی شدند.
به گزارش ایسنا، اسامی برگزیدگان هفتمین جشنواره بین المللی شعر انقلاب به شرح زیر اعلام شد:
بخش تک اثر شعر نو (بدون اولویت)
زهرا شرفی برای شعر «مونالیزای جهان سوم» از خراسان رضوی
پیام جهانگیری برای شعر «گوشههای تاریک از اردبیل»
بخش تک اثر شعر کهن
اول: اکرم هاشمی سجزئی برای شعر «قایق» از اصفهان
دوم: یاسین نجارزاده برای شعر «شوکران» از اصفهان
سوم: ابوالفضل محمدزاده آقایی برای شعر «برادرم» از اصفهان
بخش تک اثر شعر نو
دوم: فهیمه قائدی برای شعر «بادام سوخته» از اصفهان
سوم: علیرضا رجبعلیزاده کاشانی برای شعر« ۳» از اصفهان
هیات داوران در بخش تک اثر شعر نو هیچ اثری را شایسته کسب مقام اول ندانست.
بخش مجموعه شعر کهن
اول: اسماعیل محمدپور برای شعر «نتهای مترادف» از گیلان
دوم: سیدمحمدمهدی شفیعی برای شعر «به اسب بنشین...» از خوزستان
سوم: به طور مشترک حسنا محمدزاده برای شعر «سرمشق» از اصفهان و علی فردوسی برای شعر «کاشیانه» از اصفهان
بخش مجموعه شعر نو
اول: محمد صارمی شهاب برای شعر «کولهباری از تپانچه و طوفان» از همدان
دوم: مجید سعدآبادی برای شعر «هفته اگر هشت روز بود» از تهران
سوم: فرحناز حمزه هرزنجی برای شعر «آروارههای خلیج از فارس» و آریا معصومی برای شعر «گمشده» از کهگیلویه و بویر احمد
این خبر را بخوانید در :
افسانه شده ...ورد زبان ها شده بی تو
این نامه که با خون دل امضا شده بی تو
ربطی به سجل و گذر عمر ندارد
پشت من و این خانه اگر تا شده بی تو
احساس غریبی به فراگیری ِ دنیا
در بقچه ی تنهایی من جا شده بی تو
حوضی که نشد پر شود از ماهی قرمز
با اشک من اندازه ی دریا شده بی تو
شاکی شده خورشید هم از دست نبودت
روز است ولی روز مبادا شده بی تو
شب ها به چه جان کندنی از نیمه گذشتند
تقویم ، سراسر شب یلدا شده بی تو
این مسأله مبهم شده و حل شدنی نیست
دل بوده زمانی و معما شده بی تو