قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

شعر و نقد ادبی - حسنا محمدزاده

قلب قلم

حسنا محمدزاده - شاعر

کتاب ها :
1. هنوز قلب قلم درد می کند ... برگرد ! ( آرام دل )
2.عشق های بی حواس ( فصل پنجم )
3. خورشیدهای توأمان (آرام دل )
4. یک مشت آسمان ( فصل پنجم )
5.سربه مهر ( جمهوری)
6.جوهر جان ( هزاره ققنوس)
7. زیر هر واژه آتشفشان است (سوره مهر)
8.قفس تنگی (شهرستان ادب)
9. پری روز (شهرستان ادب)
10. سرمشق(هزاره ققنوس)
11. گزیده مرصاد العباد (نشر گویا)

نویسندگان

۴۳ مطلب با موضوع «مصاحبه های من» ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 03 February 24 ، 03:01
حسنا محمدزاده

 

سی امین شماره مجله ادبی چامه تیر و مرداد ماه 1402

 

در این شماره بخش هایی از گفتگوی تخصصی چامه با حسنا محمدزاده در رابطه با شعر و دنیای ادبیات منتشر شده است

 

متن گفتگو در ادامه مطلب

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 25 August 23 ، 02:32
حسنا محمدزاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 September 21 ، 23:01
حسنا محمدزاده

نشست تخصصی باشگاه خبرنگاران جوان با موضوع «ادبیات زنان و دفاع مقدس»

با حضور:

پروانه نجاتی

حسنا محمدزاده

عالیه مهرابی

فاطمه نانی زاد

 

برای مطالعه ی گزارش مختصری از این نشست خبری کلیک کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 03 November 20 ، 02:20
حسنا محمدزاده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 July 20 ، 15:17
حسنا محمدزاده

گفتگویی با خبرگزاری تسنیم به بهانه سالمرگ سهراب سپهری:

 

حسنا محمدزاده در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه سهراب سپهری در میان عامه مردم یکی از محبوب‌ترین شاعران معاصر است، اظهار داشت: اقبال مردمی به معنی تأیید دیگر شاعران و منتقدان نیست و شعرهای سهراب با انتقادهای تند کسانی همچون براهنی، اخوان ثالث و شاملو مواجه شده‌است. وی ضمن اشاره به انتقاد برخی شاعران از شعر سهراب سپهری افزود: رضا براهنی در انتقاد از دنیای شعری سهراب سپهری تاکید کرده ما باید شاعر این دنیای آشفته و به‌هم‌ریخته باشیم؛ پشت کردن به این دنیا کار درستی نیست و متأسفانه سپهری به این دنیای آشفته پشت کرده است و یا شاعر نامداری چون شاملو اختلافش با سهراب را در موضوع و کاربرد شعر می‌داند و معتقد است من نمی‌توانم وقتی سر آدم‌های بی‌گناه را لب جوب می‌برند، دو قدم پایین‌تر بایستم و توصیه کنم که «آب را گل نکنید». این شاعر معاصر کاشانی با بیان اینکه با وجود انتقاد از برخی اشعار سهراب سپهری استاد شاملو اشعار این شاعر کاشانی را گاهی بیش از حد زیبا توصیف کرده است، ابراز داشت: فروغ فرخزاد، سیروس شمیسا و شمس لنگرودی قدرت شاعری سهراب را ستوده‌اند به نحوی که شمس لنگرودی معتقد است که سهراب سپهری توانسته است به قله شعر نو دست یابد. وی گفت: سیروس شمیسا معتقد است که طرد شدن سهراب از طرف برخی شاعران یکی به دلیل مردمی و سیاسی نبودن شعر اوست و دیگر این‌که ساختار ندارد اما این ردیه‌ها مبنای علمی درستی ندارند اما آنچه واضح است آن است که سپهری هم به لحاظ زبان و ساخت و هم به لحاظ بینش و محتوا یک سر و گردن از بقیه بالاتر است و در معرفت‌شناسی به اوج‌هایی رسیده که برای دیگران دست نداده است. محمدزاده با بیان اینکه یکی از جنبه‌های خاص و منحصر سهراب منظومه‌ فکری و رویکرد عرفانی اوست، تصریح کرد: می‌توان گفت عرفان در شعر مدرن امروز به دنبال اندیشه‌ها و اشعار سهراب سپهری شکل گرفته‌است، هر چند که سهراب به ظاهر با فقه چندان مهربان نیست و دیدن زیبایی نارون را به خواندن فقه ترجیح می‌دهد و این مهم در اشعار او هویدا است. وی با بیان اینکه عرفان در شعر سهراب سپهری حال و هوایی متفاوت با تجربه‌های گذشته و فضایی کاملا مدرن دارد، تاکید کرد: ما جز از طریق اندیشیدن در گفتار سهراب و بررسی زیر و بم شعر او راهی برای ورود به دنیای روحی‌اش نداریم.

 

خبرگزاری تسنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 20 April 20 ، 18:09
حسنا محمدزاده

 

 

متن کامل مصاحبه را در ادامه مطلب بخوانید:

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 February 20 ، 01:03
حسنا محمدزاده

 

گفتگوی حسنا محمدزاده با روزنامه سراج در رابطه با گفتنی‌های کتاب "پری روز"

 

مجموعه‌ غزل «پری‌روز» سروده‌ی خانم «حسنا محمدزاده» به همت انتشارات «شهرستان ادب» در زمستان 97 روانه‌ی بازار کتاب شده‌است. این کتاب، به عنوان یکی از دو اثر منتخب «جایزه‌ی کتاب سال الوند» به گزینش «انجمن علمی نقد ادبی ایران»، شناخته شد. از آنجایی که این مجموعه، پیش از این هم کتاب برگزیده‌ی «جایزه‌ی شعر انقلاب» بوده‌است، ضمن تبریک به سرکار خانم محمدزاده و جامعه‌ی ادبی کاشان به گفتگویی مختصر با سراینده‌اش، در مورد گفتنی‌های این اثر پرداخته‌ایم. قابل ذکر است که دیگر کتاب‌های این شاعر توانسته‌‌اند پیش از این، جوایزی چون: جایزه‌ی کتاب سال قلم زرین، جایزه کتاب فصل، جایزه 2011 امید دانشگاه لندن، جایزه‌ی جشنواره بین المللی شعر فجر، جایزه‌ی جشنواره‌ی شعر انقلاب و جایزه‌ی کتاب سال پروین و... را به خود اختصاص دهند.

 

1ـ «پری‌روز» عنوانی جذاب و چالش‌برانگیز است که حتی پیش از تورق کتاب، تا مدتی ذهن مخاطب را به خود مشغول می‌کند، دلیل‌تان برای این انتخاب خاص چه بوده‌است؟

 

شاید شرح و توضیح شاعر، درباره برخی شاعرانگی‌ها درست نباشد چرا که گره‌گشایی و تأویل آن‌ها در ذهن مخاطب، جذابیت و اثرگذاری دوچندان دارد. اما در پاسخ به سؤالتان باید بگویم «پری روز»، با این شیوه‌ی نوشتاری، نوعی آشنایی‌زدایی واژگانی است. تا پیش از این چشم و ذهن ما به قید زمان «پریروز» آشنا بوده‌است اما در اینجا ذهنیات ما به هم می‌ریزد و به سمت معانی و تصاویر احتمالی نهفته در این واژه که حاصل گره‌خوردگی دو واژه‌ی «پری» و «روز» در قالب یک کلمه است، جذب می‌شود. برخی از اسطوره‌شناسان معتقدند که در ایران باستان و پیش از دین زرتشت «پری» ایزدبانوی باروری و زایش بوده‌است کسی که آتش عشق را در نهاد انسانها برمی‌افروخته است. اما در اعتقادات زرتشتیان از آن به عنوان موجودی اهریمنی یاد شده‌است. با این حال نمی‌توان انکار کرد که همچنان برخی از زرتشتیان برای گرفتن حاجت به «دختر شاه پریان» متوسل می‌شوند. و در فرهنگ عامه‌ی ایران «پری» چهره‌ای ستودنی دارد که مظهر زیبایی است. تا جایی که برخی از شاعران، معشوق خود، که زنی تمام‌عیار و ستودنی و حتی گاهی ماورایی بوده‌است را، به پری، تشبیه کرده‌اند. «روز» هم که همواره در شعر فارسی، بسته به درون‌مایه‌های گوناگون، نماد پاکی، آزادی، پایان ظلم، عدالت، امید و ... بوده است. در نتیجه، گره‌خوردگی «پری» با «روز»، علاوه بر اشاره به برهه‌ای خاص از زمان، می‌تواند به تبیین ارزش و جایگاه زن در رسیدن به امید، عشق، ایمان، آزادی، و به طور کلی والاترین اهداف خلقت، بپردازد. و در یک ترکیب، می‌توان از آن به عنوان: «زنِ روزآفرین» یا «زاینده‌ی نور»، یاد کرد. حتی در فرهنگ عامه‌ی ما، هنوز در برخی از مناطق، از زن به عنوان چراغ خانه و روشنای زندگی یاد می‌شود. از آنجایی که این کتاب تمی زنانه و نگاهی امیدبخش دارد. انتخاب این عنوان، بی‌ارتباط با درون‌مایه‌ی اثر نبوده‌است.

 

2ـ مختصری از تم زنانه‌ی کتاب برایمان بگویید.

 

زنانگی اشعار «پری‌روز» بیشتر به طرز نگاه منحصر به فرد یک زن به دنیا و زندگی برمی‌گردد، بی‌آنکه به فمنیست با آن معنای رواج یافته‌اش ختم شود و بی‌شک زنانه نگریستن به دنیا می‌تواند یافته‌هایی کاملا متفاوت از آنچه مردان می‌بینند را، در پی داشته باشد. این زنانگی در لایه‌های درونی و جان‌مایه‌ی شعر، اتفاق می‌افتد و لزومی ندارد که حتما کلمات مرتبط با دنیای زنان، در شعر به کار بروند بلکه در این غزل‌ها، عشق، جامعه، انسان، سیاست، فقر، مذهب و در یک کلام: زندگی، از پرسپکتیو یا زاویه‌ی دید یک زن، به تصویر درآمده‌است، با دردهای زنانه‌ای که هیچگاه مردان نمی‌تواند پی به عمق‌شان ببرند.

 

3ـ علی‌رغم جذابیت خاص اشعار عاشقانه، پیداست که محتوای غزل‌های این کتاب، عاشقانه‌ی صرف نیست و سایر مضامین را هم در برمی‌گیرد.

 

بهتر است اینگونه بگوییم که سایر مضامین آن هم حول محور عشق می‌چرخند. هسته‌ی اصلی عشق است عشقی که می‌تواند در صورت‌های مختلف، متجلی شود. به عبارت دیگر در این عاشقانه‌ها گاهی «من»ِ شاعر فردی است و به عشق زمینی می‌پردازد اگرچه در غالب آنها معشوقی وجود ندارد که وجود خارجی و جسمیت داشته باشد بلکه هدف خود عشق است که شاعر در آن به عظمت روح انسانی عشق می‌ورزد که می‌تواند جسمیت داشته باشد و قابل عشق ورزیدن و محبت بی‌چون و چرا باشد، اما نیست و شاعران ما گاهی بی توجه به اینکه معشوق زن است یا مرد؟ زشت است یا زیبا؟ وفادار است یا بی وفا؟ تنها به حقیقتی مطلق عشق ورزیده‌اند که برآمده از روح متعالی بشر است و نوعی عشق ورزیدن به خوبی‌ها و زیبایی‌هاست. اما گاهی هم «من» شاعر شخصی نیست. و به «من اجتماعی» و «من انسانی» تبدیل می‌شود.

4ـ می‌شود کمی بیشتر در مورد شعر عاشقانه با «من اجتماعی» و «من انسانی» توضیح دهید؟

 

من معتقدم که علاوه بر اشعار عاشقانه و عرفانی، شعرهای اجتماعی، مذهبی، سیاسی و... هم به گونه‌ای از عشق نشأت می‌گیرند.تا زمانی که عشق به هم‌نوع نباشد، دیدن معضلات اجتماعی و مسائلی مانند فقر، بی‌عدالتی، تفاوت دردناک طبقاتی، آمار سرسام‌آور کودکان بی‌سرپرست و... روح شاعر را درگیر نمی‌کند و به غلیان احساس و باروری اندیشه‌ی او نمی‌انجامد تا شعری خلق شود. تا زمانی که عشق به هم‌جنس نباشد، درد عمیق زنان سرپرست خانوار، دختران بی‌جهاز، زنان بیوه و ... دستمایه‌ی نوشتن نمی‌شود و از این نوع است عشق به وطن، عشق به مذهب و دین و... که شعرهای ملی ـ میهنی، شعرهای اهل‌بیتی، شعرهای مرتبط با فرهنگ شهادت و ... حاصل این گونه عشق ورزی اند.

 

5ـ تا آنجا که اطلاع داریم «پری روز» نهمین کتاب شماست. سیر تکامل آن را نسبت به دیگر آثارتان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

بهتر است پاسخ این سؤال و ارزیابی سطح کتاب و نحوه‌ی ارتباطش با مخاطبان را زبان منتقدین و دوست‌داران شعر بشنویم. اما آنچه که می‌توانم در این مورد بگویم این است که اشعار هیچ یک از آثار پیش از اینم را به اندازه‌ی اشعار پری‌روز، زندگی نکرده‌ام. اکثر شعرها در لحظات خاص و در گیرودار تجربه‌های تلخ و شیرین، اتفاق افتاده‌اند و به گونه‌ای شگفت‌آور مرهم زخم‌هایی ناگفتنی بوده‌اند و توانسته‌اند زندگی را زیباتر و قابل تحمل‌تر جلوه دهند. در عین حال کوشیده‌ام تا زبان شعرها نوتر و منسجم‌تر از قبل باشد و صورت و محتوا به موازات هم رشد کنند و یکی قربانی دیگری نشود. ضمن اینکه تلاش شده تصاویر شکل دهنده‌ی صورت شعر، حاصل دریافت و تجربه‌ی شاعر باشند و در محتوا، مخاطب با درونگرایی صرف شاعر مواجه نشود و مضامین، بین دنیای درون و بیرون در نوسان باشند.

 

6- منتقدین با گزینش پری‌روز به عنوان کتاب برتر و مخاطبان با استقبال از آن، پاسخ سؤال ما را به خوبی داده‌اند. اگر نکته یا مطلب ناگفته‌ای مانده بفرمایید.

 

سپاسگزارم از لطف و حسن‌نظرتان و امیدوارم که شعر، پلی برای رسیدن ما به قله‌های انسانیت باشد و دریچه‌های تازه‌ای به سمت نادیده‌ها و ناشنیده‌ها به رویمان بگشاید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 09 September 19 ، 13:28
حسنا محمدزاده


حسنا محمدزاده براساس خوانش و تحلیل آثار ۱۰ شاعر معاصر «سرمشق» نوشت

حسنا محمدزاده گفت: مجموعه‌ «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ۱۰ تن از شاعران معاصر، اختصاص یافته‌است تا از این طریق، تصویری از منظومه‌ فکری و جهانبینی شاعران و گونه‌های برجستگی و نوآوری در شعرشان، در چشم‌انداز شاعران جوان قرار دهد.

حسنا محمدزاده براساس خوانش و تحلیل آثار ۱۰ شاعر معاصر «سرمشق» نوشت

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «سرمشق»، مجموعه‌ای پژوهشی به قلم «حسنا محمدزاده»‌ است که با رویکرد خوانش و تحلیل نمونه‌هایی از شعر معاصر و به همت انتشارات هزاره‌ ققنوس چند روزی است روانه‌ بازار کتاب شده‌ است.

حسنا محمدزاده در گفت‌وگو با خبرنگار فارس درباره‌ هدف از تدوین «سرمشق» اظهار داشت: با توجه به حضور چشمگیر شاعران جوان و پرانرژی در عرصه‌ قلم و سرعت پیشرفت تکنولوژی و گسترش وسیله‌های ارتباط جمعی در دنیای امروز که با وجود محاسن فراون، توانسته‌اند تا حدودی مرزهای شاعرانگی را جابه‌جا کنند، می‌توان گفت شعر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تحلیل و بررسی است. شاید یکی از راه‌های کمک به حرکت رو به رشد شعر، واکاوی آثار موفق‌ و بررسی پیچ و خم‌های مسیر تحول شعر تا به امروز باشد.

* «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ده تن از شاعران معاصر، اختصاص​ دارد

 این شاعر درباره محتوای سرمشق افزود: مجموعه‌ «سرمشق» به خوانش و تحلیل آثار ۱۰ تن از شاعران معاصر، اختصاص یافته‌است تا از این طریق، تصویری از منظومه‌ فکری و جهانبینی شاعران و گونه‌های برجستگی و نوآوری در شعرشان، در چشم‌انداز شاعران جوان قرار دهد. در انتخاب شعرا، تنوع آثار و گرایش‌های صوری و محتوایی‌شان مد نظر بوده‌ و تلاش شده‌است که آثار منتخب، درون‌مایه‌های گوناگون از جمله: عاشقانه، عرفانی، اجتماعی، اعتراض، مذهبی و حِکمی را در بر بگیرند و برای تنوع در جلوه‌های صوری، به قالب‌های چون: غزل، رباعی، نیمایی، چهارپاره و سپید، پرداخته شده‌است.

* مسیری که برای تالیف یک کتاب طی شد

وی اضافه کرد: برای مثال در تحلیل قالب غزل و شناخت شاخصه‌های غزل نو و صورت‌های نوآوری در آن، به سراغ اشعار «سیمین بهبهانی» رفته‌ایم و درونمایه‌‌های عاشقانه، با اشعار «محمدعلی بهمنی» مورد بررسی قرار گرفته‌است. همچنین برای بدست آوردن رگه‌های عرفان در غزل معاصر و چگونگی بازتاب آن در شعر و شباهت‌ها و تفاوت‌هایی که ممکن است عرفان مدرن، با عرفان شاعرانی چون مولوی و سنایی داشته باشد به غزل‌های «زکریا اخلاقی» پرداخته شده‌است. برجستگی‌های شعر سپید امروز و بازتاب هنرمندی‌های زبانی، موسیقیایی، تخیلی و محتوایی در آن با تفحص در اشعار سپید «منوچهر آتشی» صورت گرفته‌است. و در سپید سروده‌های «علی داودی» با تکیه بر مبحث رومانتیسم اجتماعی و چگونگی بازتاب آن در شعر ادامه یافته‌است. برای تحلیل قالب رباعی و بیان مختصری از آنچه تا به امروز بر این قالب گذشته و بررسی گونه‌های نوآوری فرمی و محتوایی در آن، رباعیات «بیژن ارژن» مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. برای قالب نیمایی و درونمایه‌ اعتراض و آشنایی با برخی هنرمندی‌های زبانی، نیمایی‌های «مرتضی امیری اسفندقه» مورد تحلیل بوده‌اند.

وی ادامه داد: قالب چهارپاره با نگاهی به شعر «سعید بیابانکی» و تحلیل سمبولیسم اجتماعی در آن صورت گرفته‌است. غزل‌ها و مثنوی‌های «غلامرضا کافی» را با نگاهی به قلندریه، بازتاب قرآن در زبان شعر و تأملی در رویکرهای آرکاییک زبان، به تماشا نشسته‌‌ایم و در پایان، بررسی بخشی از شعر مذهبی امروز و چگونگی بازتاب جلوه‌های مختلف سیاست و اجتماع در آن و توجه به سفرنامه‌نویسی، با تفحص در نیمایی‌های «سید مهدی موسوی» صورت گرفته است.

* کتاب‌های معتبر علمی و آکادمیک در حوزه‌ شعر معاصر مبنای «سرمشق» شد
 
وی در پاسخ به اینکه دستمایه‌ تدوین این مجموعه بیشتر چه آثاری از شاعران و چه کتاب‌هایی بوده‌است، خاطر نشان کرد: به جز سیمین بهبهانی و منوچهر آتشی که مبنای تحلیل، مجموعه‌ کامل اشعارشان بوده در مورد دیگر شاعران، تنها به تحلیل یکی از آثار منتشر شده‌شان پرداخته‌ایم و مسلما در یک اثر منتشر شده‌ شاعر، نمی‌توان به نتیجه‌ای کلی در مورد سبک و جهان‌بینی وی دست‌یافت. برای آشنایی مخاطبان این مجموعه با فضای شعری و حال و هوای شاعران، در مقدمه‌ کار هر یک، تعدادی از اشعارشان نقل شده‌است. علاوه بر آن مطالبی از کتاب‌های معتبر علمی و آکادمیک در حوزه‌ شعر معاصر (با هدف رفع بخشی از ابهامات و روشن شدن پاره‌ای از مسائل) گزینش و نقل قول شده‌اند.  
 
محمدزاده همچنین به شاعران موفق هم اشاره کرد و ابراز داشت: مسلما تعداد شعرای موفق و آثار برجسته به انتخاب‌های این کتاب محدود نمی‌شود و برای پرداختن به بهترین آثار معاصر باید مجموعه‌های نقد محور مکملی گردآوری شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 31 July 19 ، 20:56
حسنا محمدزاده

 

 

 

انعکاس حضور و  گفتگو با شاعره جوان حسنا محمد زاده در حوزه هنری 

 

حسنا محمد زاده در گفتگویی، با بیان این که شعر نگرش به دنیا و جهان بینی را در انسان تکامل می‌بخشد، اظهار داشت: شعر از دیرباز وسیله ای برای بیان مسایل حکمی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی بوده است به عنوان مثال وقتی دردی اجتماعی در قالب شعر بیان می‌شود مخاطب با آن همزادپنداری می‌کند و شعر در قلب و روحش رخنه می‌کند. این شاعره کاشانی عدم پیشرفت شعر کاشان را نبودن جلسات نقد سازنده دانست و گفت: نقد سازنده باید به دور از غرض ورزی شخصی، سوء‌ظن و جهت گیری خاص و در جهت ارتقاء سطح شعر باشد. وی با اشاره به اینکه نقد وقتی علمی و بر اساس قاعده و قانون باشد مخاطب آن را می پذیرد، اذعان داشت: پذیرش نقاد به عنوان کارشناس و فردی باتجربه در زمینه شعر از سوی نقد‌ شونده بسیار مهم است. برخی به دلیل اعتماد به نفس کاذب شاید نقد را پذیرا نباشند و این کاملا به شخصیت و روحیات فرد بستگی دارد. محمدزاده ضمن ابراز امیدواری نسبت به آینده شعر کاشان به ویژه شعر جوان، تصریح کرد: امروزه مثل گذشته شاعر در خفا برای خود شعر نمی‌سراید چون وجود تریبون‌های آزادی مثل فضای مجازی ارتباط با شاعران دیگر و دنبال کردن نقد را بسیار آسان کرده است. وی افزود: از جنبه‌های منفی فضای مجازی نباید غافل شد زیرا بعضی‌ها شعر را بدون ویرایش در فضای مجازی انتشار می‌دهند و مخاطبان عام با تمجیدکردن باعث اعتماد بنفس کاذب شاعر می‌شوند. در ادامه بخشی از این گفتگو را می‌خوانیم.

 

- نظرتان در مورد مختلط نبودن محافل شعری چیست؟

 

با جدا کردن فعالیت خانم ها و آقایان موافق نیستم به ویژه در حوزه هنر و ادب. حضور پا به پا و فعالیت کنار هم این دو میتواند حرکتی رو به تکامل باشد چرا که آقایان از دید گاه منحصر خود دنیا را مینگرند و خانم ها از دیدگاه خاص خودشان. کنار هم قرار گرفتن زنان و مردان شاعر و تعامل افکار و دریافت هایشان از دنیای پیرامون می تواند به پر بار شدن درونمایه ی شعر هر کدام بیانجامد و این مساله در رابطه با اشعار با مضامین اجتماعی بیشتر قابل لمس است. در حوزه اجتماع محتوای شعری ما بسیار کمرنگ است و نیاز است شاعران ظهور و بروز بیشتری در این زمینه داشته باشند خصوصا بانوان که با توجه به شرایط خانوادگی، اغلب در فضای بسته خانه هستند و به طور متوسط کمتر از آقایان در اجتماع حضور دارند و شاید مواردی که مورد توجه آقایان است کمتر ذهن خانم ها را درگیر کرده باشد؛ از طرفی خانم ها هم به دلیل جزئی نگری و روحیه ی خاصشان به ریزه کاریهایی توجه می کنند که ممکن است از دید آقایان پنهان مانده باشد، پس باید در تعامل فرهنگی و ادبی باشند و افکار و روحیاتشان را به یکدیگر منتقل کنند تا تکامل اندیشه شکل گیرد. هرچند که این مساله ممکن است در رابطه با اشعار عاطفی و شخصی یا مذهبی تاثیر چندانی نداشته باشد. و در این زمینه ها انعکاس زندگی و تجربیات شخصی هر شاعر در شعرش سبب تشخص و تازگی شعر شود دنیای کلمات قابل پیشبینی نیستند

 

_ با توجه به سرعت پیشرفت دنیا و تکنولوژی،آینده شعر را چگونه میبینید؟

 

با نگاهی به گذشته و سیر تکاملی شعر میبینیم که در هر دوره از تاریخ ادبیات سبکی رواج می یابد و اوج می گیرد و کم کم افول می کند آن هم به سبب تکرارهای آزار دهنده و کلیشه ای شدن، در نهایت هم پادسبکی بوجود آمده و آن سبک را کمرنگ کرده و به عنوان سبکی جدید جایگزین می شود. مجددا آن پادسبک خود به سطحی میرسد که پادسبکی برایش ایجاد میشود و این چرخه ادامه می یابد. البته صرفا همه پادسبک ها در سطح بالاتر و بهتر از سبک قبلی نیستند ممکن است پادسبکی حرکت به سمت تجربه های قبلی شاعران باشد کما اینکه در قرن سیزده و دوره بازگشت که مقارن با دلزدگی جامعه ی ادبی از نازک خیالی ها و کشف مضمون ها و تصاویر گاه پیچیده و مبهم سبک هندی است شاعران مدتی به تجربه های گذشته برمی گردند برای مثال در قصیده به سبک خراسانی و در غزل به سبک عراقی... الان هم تا 100 سال آینده شاید همین اتفاق ها با سرعتی بیشتر رخ دهد و شعر به سمت و سوهای غیر قابل پیش بینی حرکت کند و مسیر متفاوتی را پیدا کند. پس نمیتوان پیش بینی کرد که قرار است شعر به کجا برسد ولی به یقین می توان گفت در هر عهدی، شعر همچنان زنده و پویا خواهد بود.

 

- افق دید شما در شعر چیست؟

 

من معتقدم شعر اگر آدمی را به خدا نرساند عبث است. شعر باید به تکامل شخصیت انسان و ترویج انسانیت به معنی واقعی کلمه و تکامل ایمان آدمی کمک کند. چه بسا با نگاه امیدوارکننده و خوش بینانه ای بتوان گفت شعر این توان را دارد که خالقش را به حال و هواهای عمیق معنوی و عرفانی هم برساند که اگر نتواند چنین کند تنها وسیله ای خواهد بود برای شهرت جویی و سرگرمی در دنیای رنگ ها و صورتک های امروز

 

- اگر قرار باشد شعر را به یکی از عناصر چهارگانه- آب، باد، خاک، آتش - تشبیه کنید کدام مورد را بر می گزینید؟

 

بی وقفه آتش را. از آنجایی که شعر از سوز و ساز درونی شاعر و زبانه های روحی‌اش سرچشمه می گیرد آتش زاده است و باید همین خاصیت سوزانندگی را هم داشته باشد. از منظر من شعری که نتواند با گرمی و حرارتش مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و به عمق وجودش رخنه کند شعر موفقی نبوده است و در شعریتش باید شک کرد.

 

لازم به ذکر است از این شاعر و پژوهشگرحوزه ادبیات تا کنون نه مجموعه شعر منتشر شده که برگزیده جایزه های کتاب سال در دوره های مختلف بوده اند. دو اثرشان نامزد دریافت جایزه امید از دانشگاه لندن ،دو اثر برگزیده و نامزد دریافت جایزه کتاب سال قلم زرین، دو اثر برگزیده و نامزد جایزه کتاب فصل، همینطور نامزد جایزه کتاب سال پروین اعتصامی و.... علاوه بر اینها یکی از آثارشان موفق به دریافت سرو زرین هفتمین جشنواره بین المللی شعر فجر شده است. علاوه بر اینها کتابی پژوهشی تحت عنوان "سرمشق" را نیز در دست انتشار دارند. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 July 19 ، 20:15
حسنا محمدزاده

حسنی محمدزاده مطرح کرد: معیارهای زیبایی شناسانه در حوزه شعر تغییر کرده است/آفت فضای مجازی

حسنی محمدزاده معتقد است کمبود مطالعه، تقلید، گسترش استفاده از فضای مجازی توسط شاعران جوان معیارهای زیبایی شناسی در ادبیات را نسبت به سال های گذشته تغییر داده است.

حسنا محمدزاده شاعر و  داور بخش شعر کلاسیک شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» در گفتگو با خبرنگار مهر مهر با اشاره به کیفیت آثار شرکت کرده در این رویداد بیان کرد: جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» از ابعاد مختلفی قابل توجه است. بسیاری از چهره های شاخص شعر در دوران کنونی پیش از این از شرکت کنندگان جشنواره جوان سوره بوده اند. همچنین در کارگاه های شعر این جشنواره از اساتید شاخصی دعوت می شود. در این جلسات، شاعران جوان می توانند از تجربه های یکدیگر استفاده و درباره کیفیت شعرها با یکدیگر گفت و گو کنند. امیدوارم این روند ادامه دار باشد و شاهد نتایج بیشتری در دوره های بعدی باشیم.  

وی با اشاره به این که آثار شرکت کرده در این جشنواره در سه مرحله داوری شده اند، افزود: در مرحله اول داوری کلیت شعرها و سطح آن ها را ارزیابی کردیم. در این مرحله متوجه شدیم معیارهای زیبایی شناسی در ذهن شاعران جوان نسبت به گذشته تا حدود زیادی تغییر کرده است. زیرا عمده کارها از کیفیت متوسطی برخوردار بودند. کمتر پیش می آمد که یک اثر شاخص در کارها باشد.  

این شاعر با اشاره به معیارهای چهارگانه زبان، تخیل، عاطفه و محتوا در ارزیابی آثار جشنواره گفت: اشعار کلاسیک جشنواره جوان سوره در چهار حوزه زبان، تخیل، عاطفه و محتوا بررسی شدند. البته داشتن یکی از این معیارها به معنی خوب بودن کارها نیست. مثلا اگر اثری زبان سالم داشته باشد، دلیل بر برگزیده شدن آن نیست. یک شعر خوب باید بتواند زنجیره ای از چهار معیار را به یکدیگر پیوند دهد. اگر از برخی اشعار دچار گسستگی چشم پوشی کنیم، شاهد بودیم که عمده کارها بر داشتن زبان سالم تاکید داشتند اما هنجار شکنی، خلاقیت یا کشفی که پیش از این رخ نداده باشد، از آثار برداشت نمی شد. البته باید سن شرکت کنندگان را در نظر گرفت. زیرا شرکت کنندگان در این جشنواره دارای 25 سال سن و کمتر هستند.  

وی ادامه داد: در حوزه عاطفه نیز قرار است با خواندن یک شعر حسی به مخاطب منتقل شود و دل و جان او را درگیر کند. اساسا شعری که زبان و تخیل خوبی دارد، اما عاطفه و محتوا ندارد مانند جسمی بی روح است. در واقع زبان و تخیل جسم شعر و عاطفه و محتوا جانمایه شعر را تشکیل میدهند.  

محمدزاده آزاد بودن جشنواره شعر و داستان جوان سوره از نظر موضوعی را یک ویژگی مطلوب دانست و عنوان کرد: یکی از رویکردهای این جشنواره این است که محدودیتی از نظر موضوعی وجود ندارد. بنابراین می توان از عنصر اندیشه صرف نظرکرد. زیرا موضوع خاصی شرکت کنندگان را محدود نمی کرد و دستشان برای خیال انگیزی باز بود.  

وی گسترش کاربرد فضای مجازی در ادبیات را یک آفت در همسان شدن اشعار دانست و افزود: به نظر می رسد کمبود مطالعه، تقلید، گسترش استفاده از فضای مجازی توسط شاعران جوان معیارهای زیبایی شناسی در ادبیات را نسبت به سال های گذشته تغییر داده است و شاید جشنواره هایی نظیر «جوان سوره» با توجه به آموزش محور بودن و برگزاری کارگاه ها بتواند این معیارها را تغییر دهد و از این نظر این رویدادها امیدوار کننده هستند.  

شانزدهمین جشنواره شعر و داستان «جوان سوره» به همت موسسه فرهنگی هنری سپهر سوره هنر و با همکاری مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری 20 و 21 آذرماه در شهر رشت برگزار می شود.

کد خبر 4481383

منبع: مهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 December 18 ، 01:06
حسنا محمدزاده



 

با توجه به ایام محرم و صفر و ماههای عزاداری سیدالشهدا که در آن قرار داریم، پایگاه خبری تارنا در اقدامی به مصاحبه و گفتگو با شاعران آیینی سرای کشور می‌پردازد. در واپسین روز اربعین حسینی به سراغ حسنا محمدزاده مولف مجموعه های سر به مهر، جوهر جان، زیر هر واژه آتشفشان است، قفس تنگی و... رفتیم تا از شعر آیینی بیشتر بدانیم.

 

از کی سرودن شعر آیینی را شروع کردید؟ 

 سرودن شعر آیینی را از سال هفتاد و شش و از دورانی که در مقطع راهنمایی تحصیل می کردم شروع کرده‌ام؛ اما شعرهای آن روزها در سررسید یادداشت‌های شخصی‌ام بایگانی شدند و از خلوت خانوادگی‌مان فراتر نرفتند. می توانم بگویم که برای اولین بار سرودن شعر مذهبی را در سال هشتاد و دو شروع کردم.

 

چرا شعر آیینی را انتخاب کردید؟

بعد از خواندن کتابی تحت عنوان «کشتی پهلو گرفته» نوشته ی «سید مهدی شجاعی» که هدیه ای از طرف پدرم بود و البته تحت تاثیر حال و هوای ایام فاطمیه ی آن روزها،  شعری را با همین محتوا نوشتم؛  وقتی آن شعر مورد تشویق اطرافیانم قرار گرفت، شعرهای بعدی سروده و مطالعاتم بیشتر شد.  مسلماً از همان ابتدا تصمیم به مطالعه و انگیزه‌ی سرودن شعر مذهبی ارادی بوده است؛ اما فقط این کافی نیست.  

از سر ارادتی که به این آستان دارم و علاقه‌ام نسبت به  فعالیت در این حوزه، اگر به خواست خودم باشد همیشه شعر مذهبی را انتخاب می کنم. معتقدم که تا عنایت اهل بیت نباشد نمی‌توان حتی یک بیت سرود؛ چه برسد به یک شعر.  بارها شده که در مناسبتی خاص مثلا ایام محرم قصد سرودن داشته‌ام اما دریغ ازحتی یک مصرع. روزهایی بوده که در حال و هوای سرودن نبوده‌ام اما شعرهای خوبی خلق شده‌اند.

   

تعریفتان از شعر آیینی چیست ؟  

می‌توان گفت شعر آیینی به مفهوم عام کلمه، شعری است که در آن رسم و رسوم و آداب و سنن و آیین قومی و ملی  بازتاب داده می‌شود که یکی از زیر شاخه های آن مضامین و مسائل دینی و مذهبی ست. اما می‌بینیم که از اصطلاح شعر آیینی معمولا برای شعر مذهبی و شعر شیعی که دامنه‌اش ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) است و مرکز ثقل آن دو موضوع انتظار و عاشورا است استفاده می‌شود؛  یعنی ما دامنه‌ی شعر آیینی را محدود کرده‌ایم و آن را به عنوان شعرمذهبی که تنها بازتاب دهنده‌ی ارزش‌های دینی‌مان است، می‌شناسیم؛ در حالی که می‌توان گفت شعر انقلاب هم یکی از زیر شاخه‌های شعر آیینی ست. همین‌طور اشعاری که در حوزه‌ی دفاع مقدس و جنگ سروده شده‌اند هم آیینی‌اند؛ چه بسا که در بسیاری از شاهکارهای شعر دفاع مقدس، با نمادها و سمبل‌هایی روبرو می‌شویم که اسوه‌های قیام امام حسین (ع) هستند؛ تا آنجا که در برخی از اشعار با برجسته کردن این اسوه‌ها، رزمنده‌ها را به حضور در جبهه ها و پیروی از سیره‌ی عملی عاشوراییان تشویق می‌کرده‌اند. 

 

 

به نظر شما شعر آیینی ما چه‌قدر قابلیت شناساندن مفاهیم مذهبی را به همه‌ی ادیان و ملت‌ها دارد ؟  

شعربا تمام ظرفیت‌ها وظرایف و قدرت نفوذی‌ که  در قلب و جان مخاطب دارد می‌تواند تاثیرگذارتر از هر هنر دیگری باشد. 

 

شعر مذهبی ما وقتی چنین قابلیتی را پیدا می‌کند که از مرحله‌ی مدح و مرثیه‌ی صرف خارج شده و به محتوا و درون مایه بیشتر بپردازد، تا بتواند تصویری روشن و زلال از آموزه‌های دینی واخلاقی اهل بیت باشد و در نهایت به پیامی ارزشمند در این زمینه برسد؛ که البته این مهم، مستلزم مطالعه و تحقیق در متون و کتاب‌های موثق دینی است و شاعر نمی‌تواند با اکتفا به دانسته‌ها و شنیده‌هایش که مشخص نیست تا چه اندازه دستخوش تحریف بوده اند به سرودن بپردازد و در نهایت به شعری برسد که آیینه‌ای از اسلام ناب باشد.

 

هستند شاعرانی که با تحقیق و تفحص و وسواس در این زمینه شعر می‌سرایند و اشعارشان قابل تأمل است؛ اما با توجه به اکثریت سروده ها ،می تواند گفت  شعرها هنوز به آن مرحله‌ای نرسیده‌اند که قابلیت شناساندن مفاهیم اصیل دینی را داشته باشد.

در واقع اکثریت ما در صورت قضیه مانده‌ایم و به سیرت آن بی توجهیم؛  یعنی از سیره ی عملی پیشوایانمان غافل شده‌ایم. 

 

وقتی ما تلاش کنیم که مدح بگوییم و به مرثیه بپردازیم، آن هم به شکلی که بتوانیم دیگران را به گریه بیندازیم و به عبارت دیگر در مرحله محبت، متوقف شویم و به  معرفت دینی نرسیم خواه ناخواه شعر با تحریفات و خرافات و بیانگر مسائلی غیرمستند و غیرواقعی آمیخته می شود؛ چرا که تلاش می‌کنیم شعری بگوییم که در مجالس خوانده شود؛ مداحان دم بگیرند و شورآفرینی بکنند؛  طبیعتاَ شعور دینی در حاشیه قرار می‌گیرد و خیلی از کاستی‌ها و آفت‌ها و تهدیدها از همین ناحیه متوجه شعر می‌شود.

 

 

به نظرتان شاعر تا چه اندازه اجازه ی اغراق در شعرش را دارد ؟  

می‌دانید که اغراق یکی از آرایه‌های ادبی‌ است که باعث خیال‌انگیز شدن بیشتر شعر می‌شود و شاید مهمترین عاملی که تاثیر جادویی به سخن می‌دهد همین بزرگنمایی است که مهمترین آرایه در شعرهای حماسی است.

 

در حوزه‌ی عاشورا توجه به بعد حماسی آن است؛ پس چه اشکال دارد که شاعر اغراق‌هایی هم در شعرش داشته باشد؟ اما این اغراق تا جایی قابل توجیه است که به اصل محتوا لطمه‌ای وارد نکند و به آن چیزی نیفزاید یا از آن چیزی نکاهد. ما نمی‌توانیم به بهانه ی تاثیر کلام، قیام سیدالشهدا را تا حد اسطوره بالا ببریم چرا که اسطوره آمیزه‌ای از تاریخ و واقعیت و افسانه است اما شهادت امام حسین و یارانش واقعیت محض است. مثلا اگر اغراق کنیم و بگوییم حضرت ابوالفضل به جای مشک دریا را به دندان گرفته بود به اصل ماجرا لطمه‌ای نمی خورد اما در وصف رشادت‌ها و حماسه‌آفرینی‌های حضرت ابوالفضل آیا می‌توانیم اغراق را تا آنجا پیش ببریم که بگوییم تمام سپاه عمر سعد را یک تنه شکست داد و با دست پر به خیمه‌ها برگشت؟

 

در مورد حادثه ای مثل عاشورا که شاعران درباره ی آن زیاد سروده اند فکر می کنید چرا هنوز شعر ها به تکرار نرسیده اند؟ 

 

عاشورا، جایگاه عظیمی در تاریخ اسلام دارد.  از هر جنبه‌ای به حادثه‌ی عاشورا بنگریم عمیق‌ترین و ارزشمندترین مفاهیم را در خود گنجانده است؛ از جنبه‌ی عرفان، عشق، شهادت، نهایت بندگی و  احیاء دین تا حماسه. اما بدون توجه به بعد عرفانی شخصیت امام حسین نمی‌توان حماسه خونین کربلا را فهمید. عرفا از هر دین و مسلک و مذهبی، امام حسین را به عنوان قطب عرفان مورد توجه قرار داده‌اند؛  بعد الهی و عرفانی امام حسین در تک تک جملاتی که  در سفر از مدینه و مکه به کربلا فرموده و گفتگوهایی که با دشمن یا یاران خود داشته‌اند، مشخص است اما بالاتر از اینها آن چیزی است که  در عمل نشان داده‌اند؛ آن هم عشق و محبت به خدا و دلدادگی و سرسپردگی و در یک کلام بندگی است.

 

حُبی که امام حسین در دل دارد و آنچه در مناجات عرفه بیان می‌کند، در حادثه کربلا به نمایش می گذارد و توکل به خدا و تسلیم در مقابل اراده و مشیت پروردگار را به زیباترین شکل ممکن و در اوج خود در صحنه عاشورا نشان می‌دهد.

 راضی بودن به قضای الهی در عمل امام حسین و در سخنانش می‌درخشد. اینها مسائل کوچکی نیستند که با چند سروده به تکرار برسند؛ بلکه معتقدم از گذشته تا به حال و از حال تا قیامت هر چه از آن سروده‌ایم و بسراییم قطره‌ای از آن دریای بیکران را هم به تصویر نکشیده‌ایم.

 

نظرتان در مورد ریتمیک کردن شعر عاشورایی و گذاشتن ملودی های شاد و به گوش مخاطب آشنا روی شعرهای عاشورایی مخصوصا در حوزه ی شعر هیات چیست ؟

 

شعر هیات در واقع شاخه‌ای از شعرمذهبی است. عنوانش جدید است اما از نظر مضمون و محتوا همان  نوحه‌ها و مراثی است؛ از زمانی که عزاداری‌های حسینی قوام گرفته، بر سر زبان ها بوده‌ است و مردم برای برپا کردن علم عزاداری در میادین و مساجد و دسته‌جات از آن استفاده می کرده‌اند. در شعر هیئت زبان شاعر باید به زبان مردم نزدیک‌تر شود؛ با زبان مردم کوچه و بازار انس و الفت بیشتری داشته باشد تا در دسته‌جات سینه‌زنی و مجالس دم گرفته شود و گستردگی پیدا کند.‌ 

 

شاعرانی هم که شعر هیئت می‌گویند، سعی می‌کنند با مولفه‌هایی که مورد پسند مردم است، شعر بگویند که این مساله به خودی خود بد نیست اما در جامعه به دلیل پایین آمدن سطح و شان برخی مدح‌ها و ورود همه افراد با هر سطح مطالعه و سواد مذهبی به صنف مداحی، این روزها شاهد بروز برخی مداحی‌ها با ریتم و آهنگ موسیقی‌های پاپ مجاز و غیرمجاز هستیم. 

 

در کنار این سبک‌های سخیف می‌بینیم که مداحان به بهانه گریه گرفتن از مردم داستان‌هایی را روایت می‌کنند که در هیچ مقتلی نمی‌توان آن را پیدا کرد.

گاهی هم فلسفه شهادت امام حسین نادیده گرفته شده و بیشتر به چشم و ابروی اباعبدالله وحضرت عباس پرداخته می شود با رویه فعلی که در پیش است و نفوذ بالا و سریع  تکنولوژی و شبکه های اجتماعی و سطح دسترسی مردم، متاسفانه داریم به سمت بی هویتی عزاداری پیش می‌رویم.

 

داشتن ریتم و آهنگ در یک نوای مداحی امری طبیعی است اما به روز کردن آن به هر قیمتی  سبب توهین به شأن عزاداری و سوژه ای برای تمسخر مخالفین شعائر مذهبی و دینی شده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 26 November 17 ، 23:08
حسنا محمدزاده

یکشنبه, 25 مهر, 1395 - 15:00
قالب تاثیرگذار شعر تاکنون در هرچه محکم‌تر شدن ارتباط عاطفی میان مردم و واقعه عاشورا نقش بسزایی را ایفا کرده است.


به گزارش حلقه وصل، حسنا محمدزاده شاعر؛ در خصوص کارکرد محرم و واقعه عاشورا در اعتلای ادبیات و هنر دینی گفت: ادبیات و هنر هر قوم و ملت در واقع آیینه‌ای از افکار و باورهای قلبی آن ملت است و ورود حماسه عاشورا به حیطه هنر، ادبیات و علی الخصوص شعر را می‌توان یکی از عوامل ماندگاری نهضت عاشورا دانست؛ زیرا قالب تاثیرگذار شعر تاکنون در هرچه محکم‌تر شدن ارتباط عاطفی میان مردم و واقعه عاشورا نقش بسزایی را ایفا کرده است

وی افزود: پرداختن به حماسه کربلا در ادبیات و به طور ویژه در حوزه شعر، بر زبان شاعران تاثیر بسزایی داشته و به آن غنا و اعتلای خاصی بخشیده است؛ تا جایی که بعضی از شاعران و نویسندگان ماندگاری نام خود را مدیون پرداختن به واقعه کربلا هستند و گاهی همچون «محتشم کاشانی» حتی با یک شعر عاشورایی شهره و جاوید گشته‌اند. همچنین شعر و ادبیات عاشورایی همواره در نشر فرهنگ شهادت، آرمان‌گرایی و انگیزه جهاد و مبارزه تا رهایی نقش بسزایی داشته است. از این رو می‌توان ادبیات عاشورایی را از غنی ترین ذخیره های فکری شیعه به شمار آورد.

این شاعر در بخش دیگری از این گفتگو پیرامون نخستین نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا که اخیرا برگزار شد، تصریح کرد: در واقع هدف اصلی از برگزاری این نمایشگاه عرضه کتب عاشورایی به صورت یکجا و با هدف دسترسی آسان و سریع مخاطبان بود که در نوع خود حرکتی بسیار جامع و ارزشمند است.  

محمدزاده در پایان خاطرنشان کرد: به اعتقاد من مطالعه کتاب ها و مطالب گردآوری شده معتبر با محوریت عاشورا برای عاشقان و دلسوختگان امام حسین (ع)، جهت کسب معرفت و شناخت دقیق  پیام عاشورا و هدف اصلی امام حسین (ع) از قیام عاشورا و نیز اکتفا نکردن به شنیده های درست یا غلط و مهم تر از آن جلوگیری از بدعت ها، خرافات و دامن نزدن به  نظریه های بی‌اساسی که در این سال ها از چپ و راست برای ضربه زدن به پیکره قیام عاشورا و جلوگیری از ماندگاری آن صادر می شود، امری مهم و ضروری است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 November 17 ، 23:10
حسنا محمدزاده

حسنا محمدزاده که در این دوره هم نامزد دریافت جایزه برای مجموعه شعر «قفس تنگی» است معتقد است: من معتقدم امروزه که شرایط ارتباطات قوی برای همه فراهم هست و هر کسی خیلی راحت می تواند با پرداخت هزینه‌ای ناچیز به برخی ناشران که به تنها چیزی که اهمیت نمی دهند کیفیت و ارزش محتوایی اثر است و یا حتی با دسترسی به فضای مجازی آثارش را منتشر کند و بین مخاطبان حتی طرفدارانی برای خودش دست و پا کند مخاطبانی که در انبوه اشعار منتشر شده بین شعر واقعی و نظم های سخیف سر در گم می شوند و به عباراتی عشق شاعر شدن و تکنولوژی برای به قهقرا بردن ادبیات دست به دست هم داده اند باید حرکتی صورت بگیرد برای جداکردن سره از ناسره و...؛ شاید برگزاری چنین جوایزی که به رصد و پالایش انبوه آثار تولید شده می‌پردازند آن هم توسط داورانی که به پیشینه شعر کاملا واقفند و خودشان هم شاعران چیره دستی هستند می تواند قدمی کوچک باشد برای پیشبرد شعر و همین مساله لزوم استمرار آن را نشان می دهد و البته بار مسئولیت صدرنشینان را برای شناخت و حمایت از استعدادهای ادبی دوچندان می کند.

برگزیده‌ دوره‌های قبل قلم زرین خاطر نشان کرد: این امر موجب می شود تا لااقل کسانی که دستی در مافیای کتاب ندارند و یا با موسسه یا نهاد فرهنگی دولتی یا غیر دولتی بده - بستان ندارند تا کتابهایشان را یک جا و با تعداد بالا خریداری و پخش کند، کسانی که لطف ناشران محترم شامل حالشان نشده تا کتابهایشان را بصورت توافقی در همان روزهای نمایشگاه با برچسب چاپ دوم وارد بازار کند و کلی سروصدا حاکی بر پرفروش بودنش براه بیندازد، لااقل بدانند و دل خوش باشند که آثارشان از زیر ذره بین صاحب نظرانی با سلایق متفاوت که شعر و سیر پر فراز و نشیب آن و تاریخ ادبیات را از گذشته تا امروز بخوبی می شناسند سربلند بیرون آمده است و می توان به آن به عنوان چراغی اندیشید که هر چند کوچک ، روشنای راه دراز و پر پیچ و خم روبروست

محمدزاده در پاسخ به این سوال که جدا شدن بخش کودک و بزرگسال چه ثمراتی دارد گفت: باید همین گونه باشد، چون شعر کودک و بزرگسال دو ژانر کاملا متفاوت هستند با فضاهای متفاوت و هر کدام برای موفق بودن شاخصه‌های منحصر به خودشان را دارند پس نمی توان به بررسی آنها در کنار هم پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 July 17 ، 11:02
حسنا محمدزاده

از «حسنا محمدزاده» به «رئیس‌جمهور منتخب ۱۳۹۶»

 
از «حسنا محمدزاده» به «رئیس‌جمهور منتخب ۱۳۹۶»

شهرستان ادب : یازدهمین مطلب از پرونده «نامه‌هایی به آقای رئیس جمهور» اختصاص دارد به سخنان خانم حسنا محمدزاده شاعر مجموعه قفس تنگی

سوال پرونده ما که از خانم محمدزاده و دیگر شاعران و نویسندگان پرسیده شده است چنین است:


* مطالبات فرهنگی شما از رئیس جمهور آینده و منتخب مردم در انتخابات ۱۳۹۶ چیست؟


حسنا محمدزاده:

ارزش و جایگاه اهالی قلم بر هیچ‌کس پوشیده نیست. در تأیید این سخن همین بس که معجزه آخرین پیامبر خدا(ص) حاصل قلم است و خداوند در قرآن به قلم سوگند خورده است.

مسلم است که اهالی قلم چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم نقش مهمی در انحطاط یا تعالی مردم دارند و همین امر، مسئولیت اصحاب قلم را دوچندان می‌کند. ارزشمندی هر قلم وابسته به پیام آن است و ماندگاری هر اثر به ریشه داشتن در حقیقت بستگی دارد. بنابراین اگر سلطۀ بی‌چون‌و‌چرای قلم به دست نااهلان و کسانی که عقایدشان در تضاد با ارزش‌های اصیل یک جامعه است بیفتد، می‌تواند بنیان‌های فکری و اعتقادی مردم را به خطر بیندازد.

با توجه به اهمیت انکار ناپذیر حضور اهالی قلم در جامعه، تأمین و حمایت فکری و اعتقادی و حتی معیشتی از این قشر باید در اولویت برنامه‌ریزی‌های کلان هر نظام حکومتی باشد، زیرا در صورت ولنگاری و بی‌قیدی در عرصۀ قلم و بی‌اعتنایی به آن تبعات منفی‌اش گریبانگیر تمام جامعه خواهد شد.

گاه انتشار یک مطلب از سوی اصحاب قلم با ایجاد طوفانی عظیم به بیان معضلی می‌پردازد و جامعه را در رفع آن پیشتاز می‌کند و گاه انعکاس مطلبی باعث ایجاد تشنج در جامعه می‌شود.

حمایت بیش از پیش از اهالی قلم باید در دستور کار قرار بگیرد، اما مسلما منظور از حمایت، خرید تعدادی از کتاب‌های آن‌ها و انبار کردنش به شکل کتابخانه‌ای نیست...

امروزه «کتاب نخواندن» معضلی‌ست که حتی دامن‌گیر بسیاری از باسوادها هم شده است، هر چند در سال‌های اخیر نوع مطالعه مردم به دلیل ورود شبکه‌های اجتماعی مجازی تغییر یافته است.

اما یکی از دلایل اصلی اقبال نداشتن مردم به مطالعه، ریشه در نبود احساس نیاز به کتاب‌خوانی دارد. در واقع تا زمانی که لزوم مطالعه در جامعه فرهنگ‌سازی نشود، هر چقدر هم کتاب رایگان به مردم داده شود، جامعۀ کتاب‌خوانی نخواهیم داشت. شاید بتوان گفت در شرایط حال حاضر اقدام‌های زیر بنایی فرهنگی - حتی چند ساله - برای ایجاد این انگیزه در مردم به شدت مهم‌ است و البته نمی‌توان به سیستم معیوب پخش کتاب هم بی‌توجه بود.

وضع نامناسب توزیع کتاب از یک سو سبب استقبال نکردن مخاطبان از کتاب می‌شود و از سوی دیگر انگیزۀ نویسندگان و ناشران را برای ادامه کار کم کرده است.

و اما به عنوان یک زن اهل قلم باید بگویم که ظرفیت‌های زنان فعال در این حوزه بسیار بیشتر از فرصت‌هایی است که آن‌ها در اختیار دارند. هرگز به زنان فرصت‌های برابر با مردان داده نمی‌شود. شاید یکی از دلایل آن درگیری جامعه با نگرش‌های ذاتی و سنتی خود است و اینکه هنوز جامعۀ ما فرایند مردسالارانه دارد. برای همین وقتی در جایی هم حرکتی در جهت به جلو راندن حضور زنان و مسائل آن‌ها صورت می‌گیرد. خواه ناخواه این حرکت در ذات خودش ناقص می‌ماند. در نظام کارگزاری هم نگاه به زنان ابزاری است و زنان پایین‌تر از مردان در نظر گرفته می‌شوند، در صورتی که واقعا اینگونه نیست. لذا مطالبۀ من، برنامه‌ریزی  دولت برای حضور قدرتمند زنان اهل قلم در عرصه‌های فرهنگی- اجتماعی جامعه است که مطمئناً بدون حمایت دولت توانمندی‌های آن‌ها به گفتمان تبدیل نمی‌شود. شاید بهره‌گیری از راهکارهای نخبگان و صاحب‌نظران در این زمینه و همچنین استفاده از حداکثر ظرفیت دستگاه‌های اجرایی بتواند تا حد زیادی برای حل این مشکلات کارآمد باشد.

در حالی‌که برخی فکر می‌کنند مشکلات معیشتی و اقتصادی مهم‌تر از سایر مسائل است از نظر من اولویت نخست کشور اصلاح مسایل فرهنگی‌ست.

حسنا محمدزاده


چه رستاخیزی می‌شود در دنیای دل‌هایمان اگر زودتر بهار بیایدبه گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  حسنا محمدزاده شاعر، به مناسبت فرا رسیدن فصل زیبای بهار، یادداشت و شعری را با همین مضمون در اختیار باشگاه خبرنگاران جوان قرار داده که در ادامه با هم می خوانیم:

«برف سنگینی باریده است 
آنقدر سنگین  که رد پای مهربانی را پوشانده 
آنقدر سنگین که رنگ ها را به تسخیر خودش درآورده 
که دل‌ها زیر توده های بهمنِ فراموشی مدفون شده اند 
سنگینی‌اش آنقدر هست که بتوان گفت: دنیایمان، دنیای آدم برفی‌ها شده است 
آدم برفی‌های رها شده در حیاط بی در و پیکر زندگی...
با چشم‌هایی که سویی برای دیدن ندارند 
 با سینه‌هایی که قلبی برای مهر ورزیدن در حجم خالی شان نیست 
با دهان‌هایی که از شدت باز نشدن برای گفتن "دوستت دارم ها " دارند به غارهای یخی بدل می شوند 
با دست‌هایی که آنقدر چوب شده اند که توانایی گرفتن هیچ دستی را نداشته باشند  
آنقدر چوب شده اند که حتی به سمت آسمان هم بلند نشوند
که توانایی تحمل لانه ی پرنده ای کوچک را هم نداشته باشند
دنیای آدم برفی‌ها دنیای غریبی ست 
دنیایی که در عین سپیدی، سیاهِ سیاه است  
خورشید محبت است که می تواند بهار بیاورد و رنگ‌ها را از تسخیر زمستان رها کند
محبت است که می تواند خون آدم برفی ها را در رگ‌های زندگی به جریان درآورد 
و به همان دست‌های چوب شده نبض سخاوت ببخشد تا پرواز را به بال های یخ زده هدیه کنند
 چه رستاخیزی می شود در دنیای دل‌هایمان اگر زودتر بهار بیاید 
زودتر از آنکه مهربانی را به فراموشی بسپاریم
زودتر از آنکه برای همیشه دیر شود...»  

و «نوعروس» شعری در وصف بهار:
 
از کمرگاهِ کوه می آید، شیشه های گلاب بر دوشش
می نشیند؛ به چشم هم زدنی، باغ ها می شوند مدهوشش

با همان چشمِ کهرباییِ مست، با سبد های رازقی در دست 
دلِ شوریده ی زمستان را، می کشاند به سمتِ آغوشش

هم ‌نفس با نسیم و رقص کنان، می رسد از حوالی باران 
چشمه ها می شوند از هر سو، شاعرِ شعر های خودجوشش

دامنش: سبزِ یشمیِ چین دار، روسری هاش: ترمه ی زرکار 
شهر را کوچه کوچه پر کرده، عطر اردیبهشتِ تن پوشش

می نشیند به شانه ی ایوان، می کشد دست بر سر گلدان 
بر سرِ گرد و خاکِ طاقچه و... بر سرِ گِردسوزِ خاموشش

دختر ساده ای به نام بهار، در می آید به عقدِ گندمزار 
آسمان، غیر سوره ی "زلزال"، خطبه ای را نخوانده در گوشش
حسنا محمدزاده



رشادت ها و حماسه آفرینی های واقعه عاشورا دارای پیامی برای نسل ما و آیندگان است.
به واقعه عاشورا تنها از جنبه سوگ نباید نگریست!حسنا محمدزاده شاعر در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص آثار عاشورایی خود گفت: در میان هشت کتاب شعری که تاکنون از بنده منتشر شده؛ سه کتاب به صورت مجزا با محوریت شعر اهل بیت (ع) سروده شدند. کتاب‌های «هنوز قلب قلم درد می‌کند برگرد» و «خورشیدهای توامان» از انتشارات آرام دل و «سر به مهر» که در سال 93 توسط انتشارات جمهوری به چاپ رسیده است.

وی افزود: هر سه این کتاب‌ها دربرگیرنده اشعار مذهبی مانند اشعار نبوی، علوی، فاطمی، عاشورایی، رضوی و انتظار بوده و همچنین اشعاری که به دیگر امامان معصوم تقدیم شده اند. اما بخش اعظمی از اشعار هر یک از این کتاب ها عاشورایی هستند که در آن ها به شخصیت‌های اصلی واقعه کربلا از زوایای مختلف پرداخته شده است.

این شاعر در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: زوایای بررسی و نگرش های مختلف به واقعه عاشورا را می توان به طور کلی به چند دسته تقسیم کرد؛ نگاه به عاشورا به عنوان واقعه‌ای قدسی، تاریخی، دینی و آیینی-ارزشی.

وی در ادامه افزود: با نگاه قدسی به این واقعه؛ شعر رویکرد عرفانی پیدا می کند. از این منظر عاشورا منبع عظیمی از عرفان، کشف و شهود است مانند آنچه در شعر عمان سامانی دیده می شود. در نگاه دینی عاشورا به عنوان پیام و سرمشقی برای ما و نسل آینده در نظر گرفته می شود و مسلما دانسته های قبلی هر مولف و ذهنیات او در این زمینه در کنار کتاب ها و منابع مورد مطالعه اش نقشی کلیدی در رویکرد اثر خلق شده ایفا می کنند.

محمد زاده در پایان خاطرنشان کرد: من هم با توجه به مطالعه و بررسی هایی که در دوران فعالیت شعری خود در متون عاشورایی و مقاتل معتبر داشته ام تمام تلاشم بر این بوده که تنها از جنبه سوگ به واقعه عاشورا ننگرم؛ بلکه رشادت ها و حماسه آفرینی ها را هم با در نظر گرفتن پیامی که می توانند برای نسل ما و آیندگان داشته باشند در حجم واژه ها بریزم.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 November 16 ، 14:34
حسنا محمدزاده



قالب تاثیرگذار شعر تاکنون در هرچه محکم‌تر شدن ارتباط عاطفی میان مردم و واقعه عاشورا نقش بسزایی را ایفا کرده است.
حسنا محمدزاده شاعر در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص کارکرد محرم و واقعه عاشورا در اعتلای ادبیات و هنر دینی گفت: ادبیات و هنر هر قوم و ملت در واقع آیینه‌ای از افکار و باورهای قلبی آن ملت است و ورود حماسه عاشورا به حیطه هنر، ادبیات و علی الخصوص شعر را می‌توان یکی از عوامل ارتباط حسی بیشتر مردم با نهضت عاشورا دانست؛ زیرا قالب تاثیرگذار شعر تاکنون در هرچه محکم‌تر شدن ارتباط عاطفی میان مردم و واقعه عاشورا نقش بسزایی را ایفا کرده است.

وی افزود: پرداختن به حماسه کربلا در ادبیات و به طور ویژه در حوزه شعر، بر زبان شاعران تاثیر بسزایی داشته و به آن غنا و اعتلای خاصی بخشیده است؛ تا جایی که بعضی از شاعران و نویسندگان ماندگاری نام خود را مدیون پرداختن به واقعه کربلا هستند و گاهی همچون «محتشم کاشانی» حتی با یک شعر عاشورایی شهره و جاوید گشته‌اند. همچنین شعر و ادبیات عاشورایی همواره در نشر فرهنگ شهادت، آرمان‌گرایی و انگیزه جهاد و مبارزه تا رهایی نقش بسزایی داشته است. از این رو می‌توان ادبیات عاشورایی را از غنی ترین ذخیره های فکری شیعه به شمار آورد.
 
این شاعر در بخش دیگری از این گفتگو پیرامون نخستین نمایشگاه تخصصی کتاب عاشورا که اخیرا برگزار شد، تصریح کرد: در واقع هدف اصلی از برگزاری این نمایشگاه عرضه کتب عاشورایی به صورت یکجا و با هدف دسترسی آسان و سریع مخاطبان بود که در نوع خود حرکتی بسیار جامع و ارزشمند است. 

محمدزاده در پایان خاطرنشان کرد: به اعتقاد من مطالعه کتاب ها و مطالب گردآوری شده معتبر با محوریت عاشورا برای عاشقان و دلسوختگان امام حسین (ع)، جهت کسب معرفت و شناخت دقیق  پیام عاشورا و هدف اصلی امام حسین (ع) از قیام عاشورا و نیز اکتفا نکردن به شنیده های درست یا غلط و مهم تر از آن جلوگیری از بدعت ها، خرافات و دامن نزدن به  نظریه های بی‌اساسی که در این سال ها از چپ و راست برای ضربه زدن به پیکره قیام عاشورا و جلوگیری از ماندگاری آن صادر می شود، امری مهم و ضروری است.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 October 16 ، 17:51
حسنا محمدزاده

رشته تحصیلی ارتباطی با ذوق هنری ندارد/پس از حل مسائل ریاضی ‌‌شعری در ذهنم‌ جوشش کرد


محمدزاده

شاعر برجسته کاشانی گفت: در اغلب اوقات پس از حل مسائل ریاضی و مسائل مرتبط با رشته تحصیلی، شعری در ذهن من جوشش کرده و شروع به سرودن آن کرده‌ام که غالبا اشعاری خوب و قوی بوده‌اند.

حسنا محمدزاده در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم از کاشان، به مناسبت روز شعر و ادبی پارسی ضمن معرفی خود اظهار داشت: متولد سال 1361 در کاشان هستم و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته الکترونیک گذرانده‌ام و ازسال‌های 76-75 یعنی دوران نوجوانی در قالب نیمایی شروع به شعرنویسی کردم.

وی افزود: پس از آن، در قالب‌های غزل، مثنوی و رباعی به سرودن شعر پرداختم. اولین مجموعه شعری من در سال 89 تحت عنوان "هنوز قلب قلم درد می‌کند برگرد" منتشر شد و در همان بازه زمانی برگزیده جایزه کتاب فصل شد. از دیگر کتب منتشر شده می‌توان به "عشق‌های بی‌حواس"، "خورشیدهای توامان"، "یک مشت آسمان"، "سر به مهر"، "جوهر جان"، "زیر هر واژه آتشفشان است" و "قفس تنگی" اشاره کرد.

محمدزاده در خصوص انتشارات شهرستان ادب خاطرنشان کرد: آخرین اثر من در انتشارات شهرستان ادب چاپ و وارد بازار کتاب شد. شهرستان ادب از سوی شاعران نخبه و جوان که در حوزه شعر و ادبیات فعالیت می‌کنند تاسیس شد و از طرف مقام معظم رهبری مورد تایید و تشویق قرار گرفته است. در این مجموعه به پرورش استعداد شاعران جوان در رده سنی 15 تا 25 سال می‌پردازند و اکثر اساتید به‌نام، آثار نخبگان را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند.

وی در خصوص میل به شعر و شاعری علی‌رغم عدم ارتباط با تحصیلات دانشگاهی خود خاطرنشان کرد: رشته تحصیلی ارتباطی با ذوق هنری ندارد و برای کسب مهارت لازم در این زمینه می‌توان به مطالعه کتب مختلف از جمله "شعرشناسی" استاد شمیسا و استاد شفیعی کدکنی پرداخت اما رشته تحصیلی مرتبط با شعر و شاعری بی‌تاثیر نیست.

این شاعر برجسته کاشانی تصریح کرد: در اغلب اوقات پس از حل مسائل ریاضی و مسائل مرتبط با رشته تحصیلی، شعری در ذهن من جوشش کرده و شروع به سرودن آن کرده‌ام که غالبا اشعاری خوب و قوی بوده‌اند و این نشان‌دهنده عدم ارتباط ذوق هنری با رشته تحصیلی است. در واقع شعر مهندسی کلمات است و یک شاعر خوب باید توانایی انتخاب و چینش کلمات را داشته‌باشد.

محمدزاده در خصوص آثار خود اضافه کرد: از دیدگاه یک مولف، تمامی آثار وی عزیز و ارزشمند است اما از آثار خود مجموعه "خورشیدهای توامان" بسیار ارزشمند می‌دانم. زیرا همه اشعار آن در مدح اهل بیت (ع) است و به جرات می‌توان گفت تمامی اشعار آن با جوشش اولیه و در مناسبت‌های مربوط به ائمه بوده است و به همین دلیل برای من بسیار ارزشمند است.

وی در خصوص حوزه‌های اشعار خود گفت: اشعار من از لحاظ محتوایی شامل موضوعات مذهبی، پایداری، اجتماعی، ملی و سایر زمینه‌ها بوده‌ است و همچنین قالب اشعار من رباعی، غزل، قصیده، مثنوی و ترکیب بند است. یک شاعر نباید خود را در یک زمینه محدود کند و یک شاعر فرزند زمان خود است.

این شاعر برجسته کاشانی در خصوص تاثیر ادبیات و شعر از لقب دارالمومنین کاشان اظهار داشت: لقب دارالمومنین کاشان باعث شده است شاعرانی همچون محتشم کاشانی را پرورش دهد که پرچمدار شعر عاشورایی است و ماندگارترین شعرهای عاشورایی از زبان او گفته شده‌ و از طریق شعر این فرهنگ به گوش جهانیان برسد

محمدزاده در خصوص ویژگی‌های یک شاعر افزود: مهمترین شاخصه یک شاعر مزین بودن به فضیلت‌های اخلاقی است و تازمانی که خود بهترین خصوصیات اخلاقی را نداشته‌باشد نمی‌تواند آنها را در شعر منعکس کند و همیشه شعر و ادب در کنار یکدیگر هستند.

وی ضمن اشاره به احادیثی از امام صادق (ع) و امام حسین (ع) خاطرنشان کرد: ادب دارای حوزه وسیعی است که اولین و مهمترین آن ادب در برابر پروردگار، سپس در برابر ولی نعمت ما و در آخر در مقابل استاد است که در این خصوص آیات و روایات متعددی وجود دارد. تواضع جزئی از ادب است و شاعری ماندگار است که حس غرور نداشته باشد.

این شاعر برجسته کاشانی در خصوص دیدار خود با رهبر معظم انقلاب اضافه کرد: این افتخار نصیب بنده شد تا در سال 90 به محضر مقام معظم رهبری شرفیاب شوم. در سال 92 نیز با شعری که در خصوص شهدای هسته‌ای سرودم، توفیق دیدار مجدد با رهبر انقلاب اسلامی را داشتم و این شعر را در محضر ایشان قرائت کردم.

محمدزاده در خصوص وجود مشکلات در حوزه شعر و ادب در کاشان افزود: از جمله مشکلاتی که کاشان در حوزه شعر و ادب با آن مواجه است نبود فضایی در جهت بررسی شعر جوانان است که این امر می‌تواند در قالب کارگاه‌های نقد اجرایی شود. همچنین کمبود کنگره‌های پربار در کاشان از دیگر مشکلات در این زمینه است؛ در حالی که پیشرفت خود را مدیون شرکت در این کنگره‌ها می‌دانم. وجود این کنگره‌ها فضای خوبی را برای شاعران جوان ایجاد می‌کند و وجود اساتید در این کنگره در فرهنگ‌سازی و پرورش ذهن شاعران جوان بسیار موثر است و مردم می‌توانند از این طریق اشعار خوب را تشخیص دهند.

وی گفت: شاعران باید به آنچه که می‌نویسند اعتقاد داشته باشند و آن را در زندگی اجرا کنند و نوشته‌های یک شاعر باید به دل بنشیند که باید برخاسته از دل باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 October 16 ، 17:44
حسنا محمدزاده

 

حسنا محمدزاده شاعر در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: عشق یکی از موضوعات اساسی شعر فارسی و پایه عرفان است که شکل پرداختن به آن در دوره‌های مختلف بنابر ذهنیت شاعران و تحولات خاص اجتماعی متفاوت بوده است، اما شعر فارسی هیچ گاه از حضور عشق خالی نبوده و نخواهد بود، در شعر معاصر هم عشق همچنان زنده است و نفس می‌کشد.

وی ادامه داد: انسان معاصر خوشبختانه هنوز ذهنیت عاشقانه خود را به طور کلی از دست نداده اما عاشقانه‌های معاصر حاصل شکل گیری ذهنیتی هستند که مختص انسان و دنیای معاصر است.



 1. عشق و عرفان رو در شعر شاعران امروز چطور ارزیابی می کنید؟


شعر فارسی هیچ وقت از حضور عشق خالی نبوده و نخواهد بود در شعر معاصر هم عشق همچنان زنده است و نفس می کشد . بعضی از شاعران معاصر به آن از دریچه های تازه ای نگریسته اند و به عشقی پرداخته اند که نه جسمانی و زمینی صرف است نه عرفانی و ملکوتی صرف ... بلکه حاصل ارتباط انسان ، اجتماع و فرهنگ معاصر است که این نگاه حتی در بعضی موارد می تواند به عشقی متعالی ختم شود البته چنین عشقی که با عرفان فاصله ی زیادی ندارد بلکه می توان گفت عرفان جدیدی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی روزگار ماست برای همه ی شاعران معاصر حاصل نمی شود .


 2. عشق و عرفان در شعر امروز نسبت به گذشته با چه تحولاتی رو به رو شده است؟

 

عشق یکی از موضوعات اساسی شعر فارسی و پایه ی عرفان است که شکل پرداختن به آن در دوره های مختلف شعر بنا برذهنیت شاعران و تحولات خاص اجتماعی متفاوت بوده است .  انسان معاصر خوشبختانه هنوز ذهنیت عاشقانه خود را به طور کلی از دست نداده اماعاشقانه های معاصر حاصل  شکل گیری ذهنیتی هستند که مختص انسان و دنیای معاصر است .

ناگفته نماند که امروزه هم گروهی هستند که همچنان به توصیف خط و خال و بی وفایی معشوق و بیان مسائل کلیشه ای و تکرار مکررات در این زمینه  می پردازند اما عده ای دیگر باوجود سنت گرایی در عشق ، تازگیهایی را هم در نگاهشان بوجود آورده اند که این تحول هم در شعر شاعران سنت گرا قابل لمس است هم در شعر نوگرایان

شاعر معاصر هم در بعضی موارد از سطح شعر رمانتیک فراتر می رود و عشق زمینی را زمینه ای برای وقوع عشق ماورایی می کند .

شعر عاشقانه گذشته به "عاشقانه زمینی "و "عاشقانه آسمانی(عرفانی) " تقسیم می شده که درعشق آسمانی روح انسان ارزش اصلی ست و در عاشقانه زمینی شاعر به توصیف جسم معشوق می پردازد بدون توجه به بعد روحانی او البته در این زمینه استثنایی هم وجود دارد مثل عاشقانه های حافظ که تلفیقی از زمین و آسمان است .

 اماشاعر در شعر معاصر به طور همزمان جسم و روح معشوق را می ستاید پس نمی توان به راحتی شعر عاشقانه معاصر را به عشق زمینی و آسمانی تقسیم بندی کرد .

گاهی در عاشقانه های معاصر معشوقی وجود ندارد بلکه هدف خود عشق است که شاعر در آن به ستایش عظمت انسانی می پردازد و مراد از عشق ، عشقی پاک و بی آلایش است (عشق به عدالت ، عشق به همنوع ، عشق به وطن و...)و اینجاست که عشق به عرفان نزدیک می شود و شاعر بی توجه به اینکه معشوق زن است یا مرد ؟ زشت است یا زیبا ؟ وفادار است یا بی وفا ؟ تنها به حقیقتی مطلق عشق می ورزد که برآمده از روح متعالی شاعر است و نوعی عشق ورزیدن به خوبی ها و زیبایی هاست

 3. به نظر شما چرا با گذر زمان جایگاه عشق در شعر تنزل پیدا کرده و زمینی
تر شده است؟

 

در شعر معاصر متناسب با تحولات اجتماعی و تغییر درشیوه ی زندگی که ناخودآگاه  تأثیراتی را بر احساسات انسانها هم می گذارد خواه ناخواه روش عشق ورزی به معشوق و بیان احساسات درونی هم نسبت به گذشته با تحولاتی روبرو شده است .

 

در شعر گذشته معشوق چهره ای آرمانی و نامشخص دارد در حالی که شاعر امروز با صراحت به این موضوع می پردازد و حتی گاهی او را به نام می خواند و شاید همین ناشناس بودن معشوق در شعر گذشته وقتی که با توصیفات معنوی او همراه می شده  یکی از دلایلی باشد که معشوق با خدا یکی شده  و شعر جنبه ی عرفانی پیدا می کرده است

و دوم  اینکه حضور اجتماع در شعر امروز به دلیل روابط گسترده ی اجتماعی شعرا که مختص زمان ماست پر رنگ است در حالی که در گذشته چنین نبوده یا حداقل در شعرعاشقانه مجالی برای پرداختن به مردم و اجتماع باقی نمی مانده حتی معشوقی که در شعر گذشته حق انتخاب کردن و انتخاب شدن نداشته امروزه در اغلب شعرها نقشی پر رنگ و پر فراز و نشیب بازی می کند.

درست است که با گذر زمان و همه ی عواملی که دست به دست هم داده اند چهره ی ملکوتی معشوق ، زمینی تر شده اما با همه ی اینها همچنان معشوق ، چهره ی آرمانی خود را حفظ کرده است


 4. در شعر شاعران جوان آیا می توان هرگونه احساسی که در قالب کلمات بیان
می شود را به عنوان عشق به حساب آورد؟

 

متاسفانه در شعر جوان امروز کم نیستند مواردی که احساس های سطحی و رشد نیافته را به عنوان عشق در شعر منعکس می کنند و در این گونه عاشقانه ها هرگز از عشق به عنوان زیباترین و پاکیزه ترین عواطف انسانی یاد نمی شود بلکه چکیده ای از محتوای شعر عبارت است از مقداری تمنا ، کمی سوز و گداز و گلایه و سخنانی در مورد وصال که انگار پایان همه ی خواسته ها همان وصال است و بس .

و چه بسا که گاهی به عشق عریان و آمیخته با آلودگیهای اخلاقی هم ختم  شود که در برگیرنده واژه ها و عناصر اروتیک و توصیفاتی ست که بیشتر به ابتذال دامن می زنند تا تقدس عشق

 متاسفانه روز به روز شاهد تکثیر بی رویه ی نظم های بی مایه ای هستیم که حتی ابتدایی ترین عناصر یک شعر را هم در خود ندارند . چه بسا در فضاهای مجازی لایک خور بالایی هم  دارند و سرایندگانشان را دچار توهم شاعربودن می کنند نظم هایی که در همان نظم بونشان هم چیزی جز کپی از روی دست دیگران و تلاشی عمدی برای ایجاد فضایی مناسب حال و هوای دختران و پسران جوان امروز و انگشت گذاشتن روی رگ خواب احساساتشان دیده نمی شود

حالا خودتان قضاوت کنید با این چینش خودآگاه واژه ها می توان بر قله های شعر معاصر که بزرگانی چون نیما و سهراب و فروغ و اخوان و شهریار بر آن ایستاده اند رسید و دم از عشق زد ؟؟

 
5. با توجه به اینکه عرفان قله شعر فارسی است شاعران امروز تا چه حد در
این زمینه دغدغه مند بوده و چه رسالتی را بر عهده دارند

 

عرفان در شعر امروز را از منظر دیگری می توان مورد بررسی قرار داد که حاصل تحولاتی ست در شیوه ی عشق ورزیدن ،  عشق می تواند فراتر از مغازله ی صرف  با جنس مخالف باشد آن هم وقتی که شاعر شهوات را تبدیل به احساسات می کند و می تواند حتی به سنگ هم جان بدهد . این عشق می تواند به موضوعات غیر عاشقانه هم راه پیدا کند مثلا پرداختن به دلهایی که رنج می برند ، پرداختن به انسانهای نادیده ای که شاید فرسنگ ها دور از شاعر اما در هجوم  ظلم و بی عدالتی اند که این همان عشق به همنوع و به عبارتی عاشقانه ی انسانگراست که می توان گفت از عشق به هستی و معبود آن نشأت گرفته است عشق ورزیدن به حق و حقیقت و آینده ای بهترکه مسلما خالی از ارزش های ماورایی نیست و می توان از آن به عنوان رسالتی بر دوش شاعران آگاه و دردمند روزگارمان یاد کرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 September 16 ، 11:41
حسنا محمدزاده


 
 
 
 
«شعر رضوی، امروز بیشتر بر محور عشق و محبت به امام رضا (ع) می‌چرخد»

یکی از بانوان شاعر کشور، عشق و ارادت به اهل بیت (ع) را به عنوان مهم‌ترین مولفهٔ سرودن شعر رضوی بیان کرد.

حسنا محمدزاده در گفت و و گو با خبرگزاری فرهنگ رضوی افزود: تا زمانی که عشق و ارادت به اهل بیت علیهم السلام نباشد، هرقدر هم که شاعر تصمیم به نوشتن بگیرد و دربارۀ زندگی اهل بیت (ع) مطالعه کند نهایتا به نظم می‌رسد و اثرش آن هسته و ریشه‌ای را که باید در وجود یک شعر باشد تا مخاطب را به خود جذب کند، ندارد. او ضمن تاکید بر این مطلب، مطالعهٔ آثار معتبر تحقیقی و پژوهشی را به عنوان مولفهٔ دیگر سرایش شعر رضوی بیان کرد.
محمدزاده شعر را در عرصه‌هایی چون مذهب و دفاع مقدس، به عنوان رسانه‌ای پیشرو معرفی نمود.
شاعر مجموعه‌ شعر «زیر هر واژه آتشفشان است» درباره ویژگی های شعر رضوی گفت: « به غیر از بیان زندگی امام رضا (ع)، سرودن اتفاقات سادۀ حرم که به خاطر نگاه امام رضا(ع) هست؛ مثلا شفا گرفتن یک بیمار و فرزنددار شدن یک مادر نازا؛ وقتی شعر می‌شود خیلی موثرتر از نگاه اولیه به این اتفاق است. چرا که شاعر با ظرافت خاصی به آن نگاه می‌کند که شاید عموم مردم از این زاویه به آن توجه نکرده باشند.»
شاعر مجموعه شعر «قفس تنگی» با اشاره به استفادهٔ صحیح واژگان در شعر آیینی و گفت: «متاسفانه بعضی شعرا که تجربۀ کمتری دارند یا آنکه خیلی به این مساله اهمیت نمی‌دهند، خیلی از واژه‌ها را به شعر اهل بیت وارد کرده‌اند که موقع خواندن، این سوال را در ذهن ایجاد می‌کند که این واژه یا ترکیب چطور وارد شعر اهل بیت(ع) شده است.»

محمد زاده جشنواره‌ها را در شناساندن مسیر به شاعران جوان، مفید و موثر دانست و افزود: «برگزیدگان می‌توانند از حضور شاعران پیشکسوت استفاده کنند و سوالاتی را که دارند بپرسند. چه بسا به سرودن شعر برای اهل بیت بیشتر علاقمند شوند و در این مسیر بیشتر قدم بردارند.»
مشروح این گفت و گو به زودی منتشر  می شود.

 

 

 «شعر رضوی، امروز بیشتر بر محور عشق و محبت به امام رضا (ع) می‌چرخد.»

 

 

 

*به نظر شما شعر سرودن برای امام رضا(ع) و سایر معصومین(ع) نیاز به چه پیش‌درآمدهایی دارد؟

 

من فکر می‌کنم اولین و مهم‌ترین گزینه‌ای که در سرودن برای اهل بیت نیاز هست عشق، و مهم‌تر از آن ارادتی‌ست که باید در وجود شاعر باشد. تا زمانی که عشق و ارادت به اهل بیت علیهم السلام نباشد، هرقدر هم که شاعر تصمیم به نوشتن بگیرد و دربارۀ زندگی اهل بیت (ع) مطالعه کند نهایتا به نظم می‌رسد و اثرش آن هسته و ریشه‌ای را که باید در وجود یک شعر باشد تا مخاطب را به خود جذب کند، ندارد. البته ممکن است آن شعر در دوره‌ای کوتاه، عده‌ای از مخاطبان را هم به خودش جذب کند و شاید درچند جشنواره هم برگزیده شود اما ماندگار نمی‌شود. در مرحلۀ دوم شاعر باید نسبت به زندگی اهل بیت علیهم السلام اطلاعات و آگاهی لازم را داشته باشد. به طور مثال دربارۀ زندگی امام حسین(ع)، واقعۀ عاشورا و مصائبی که بر حضرت زینب (س) وارد شده، اکثر ما  دست کم در جلسات روضه ی ایام محرم چیزهایی شنیده ایم اما این شنیده ها کافی نیست چرا که شاید خیلی از آنها مقداری از واقعیات فاصله داشته باشد، یا حتی به خرافات نزدیک شده باشد.از آنجا که متاسفانه برخی از مداحان برای شور دادن به جلسات و چه بسا از سر خیرخواهی ناخودآگاه به این  خرافات دامن می‌زنند. و مسایلی را بیان می کنند که در مقتل های معتبر سندیت ندارد . اما شاعر نباید در بیان خود به اطلاعات افراد ناآگاه تکیه کند. مثلا اگر می‌خواهد دربارۀ امام حسین (ع) اثری بیافریند باید مقتل و کتاب‌های معتبری را که در این زمینه هست مطالعه کند و اطلاعاتش را از آن منابع به دست آورد. در زمینۀ سایر معصومین نیز می‌تواند زندگینامه‌ و احادیث و سخنانشان را مورد بررسی قرار دهد و حاصل پیوند همه ی اینها با محبت وجودی اش نسبت به اهل بیت (ع) را در شعر منعکس کند البته ناگفته نماند که شعر باید در ناخودآگاه شاعر شکل پذیرد به عبارت ساده تر شعر باید به سراغ شاعر بیاید مواردی هم که گفته شد بعد از همین جرقه ی اولیه و برای تکامل آن اهمیت پیدا می کنند .

 


*نظرتان در مورد شعر رضوی چیست ؟ آیا موافقید که شعر سرودن برای امام رضا(ع) ظاهرا برای ما ایرانیان قدری متفاوت از ائمه دیگر است؟

شعر رضوی به عنوان یکی از شاخه های پر مخاطب شعر اهل بیتی ، امروز بیشتر بر محور عشق و محبت به امام رضا (ع) می‌چرخد و به علت علاقه  و ارادت  وافر ایرانیان به حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) در بین مردم جایگاه ویژه ای دارد . شعرها گاهی بیان کننده ی معجزاتی ازامام رضا (ع) هستند که حاصل چشمدیدهای عینی شاعر و شنیده هایش در این زمینه اند  . و گاهی حاصل  درد دل هایی با آقاست که خیلی هم شخصی نیستند و می توانند درد دل طیف وسیعی از عاشقان امام رضا(ع) باشندو گاهی مسائل دیگر ...من معتقدم  اگرچه ترویج فرهنگ رضوی و آشنایی با سیره ی امام هشتم (ع) از محاسن شعرهای رضوی ست اما به آسیب شناسی شعر رضوی هم به علت اهمیت موضوع باید بیشتر پرداخته شود .

 

 

*منظورتان از آسیب شناسی در این حوزه چیست ؟

 

یکیاز آسیب هایی که می توان برای سروده های رضوی برشمرد همان گونه که قبلا هم عرض کردم کم آگاهی سرایندگان از سیره ی عملی اهل بیت است و اولین نکته ای که در این میان ، نظر منتقدان را به خود جلب می کند سطحی نگری در میان اشعار است که باعث شده تعدادی از آثار از وصف ابراز و علاقه به امام هشتم فراتر نرفته اند گرچه بیان احساسات سبب خلق اشعار پرشوری می شود اما این دست شعرها از محتوا و در نهایت پیامی که باید شعر، رسالت رساندن آن را به دوش بکشد غافل شده اند .

 

از دیگر آسیب ها اکتفای شاعر به منابعی ست که سندیت لازم را ندارند و دیگری دایره ی واژگانی محدود در این سروده هاست که اغلب به کبوتر ، گلدسته ، صحن ، حرم ، گنبد طلا ، پنجره فولاد و واژگانی از این جنس ختم می شوند گویا شاعر خود را به فضای حرم محدود کرده و به دیگر موضوعات نمی پردازد

 

و همینطور می توان به نداشتن تنوع لازم در شعر ها به عنوان آسیبی جدی نگاه کرد به این منظور که روش های پرداختن به سیره ی رضوی در بین شاعران کم و بیش شبیه هم است و کمتر نگاه های جدید و زوایای دید متفاوت و پرداخته نشده در آن به چشم می خورد از جمله نبودن تشبیهات و استعارات نو ، لحن و فضای بیان متفاوت و طرح موضوعاتی که کمتر به ان پرداخته شده و  ....

 

*به نظر شما شعر در انتقال فرهنگ رضوی به مخاطب چگونه موثر است؟

 

شعر به خاطر ظرافت‌های خاصی که دارد همواره زبان جامعه بوده است. و در مقایسه با کلامی که ساده بیان می‌شود می‌تواند تاثیرگذاری فوق العاده ای داشته باشد. شاید به همین دلیل است که در همۀ عرصه‌ها مانند مذهب ، مقاومت و مسائل ریز و درشت اجتماعی و ... همواره شعر پیشقدم بوده وزبان برنده تری داشته و زودتر از دیگرسلاح ها  به کمک آمده است . شعر رضوی هم از این اثر گزاری شگرف مستثنی نیست البته به شرطی که به ظرفیت های آن همه جانبه توجه شود . چرا که شاعر این توان را دارد که از زاویه ای متفاوت به دنیا نگاه کند و به کشف هایی برسد که شاید دیگران از آن غافل باشند و همین می تواند سبب جذابیت و تاثیر گذاری بیشتر شعر شود  طبعا به دنبال همین مساله، هرجا که شاعر بخواهد از مصائب  اهل بیت(ع) بسراید ویا مدح شخصیت آنها را بگوید هم می تواند اثر متفاوت تری خلق کند .

 

*منظورتان از زاویۀ دید متفاوت شاعر چیست؟ این زاویه دید حدودی هم دارد؟

 

نگاه متفاوت از معرفت متفاوت حاصل می‌شود. اینکه ما به دنبال چه هستیم ؟ از دنیا چه می خواهیم ؟ هدفمان از زندگی چیست؟ هدفمان از شعر سرودن چیست ؟ بزرگان ما برای سرایش اشعارشان چه سیر و سلوکی داشته‌اند و ما  در چه احوالاتی سیر می‌کنیم؟ چه مواقعی شعر به سراغ ما می آید ؟ چه مواقعی ما به سراغ شعر می رویم ؟ تا چه اندازه به این نکته رسیده ایم که هر چه ارتباط شاعر با عالم بالا و منبع الهام قوی تر باشد بهتر می سراید ؟  و ده ها و ده ها سوال دیگر که تلاش برای پاسخشان ناخودآگاه زاویه ی دید شاعر را متفاوت می کند . یک شاعر باید از زاویه ی وسیع تری به دنیا بنگرد و افق های دورتری را در چشم اندازش داشته باشد .
شعر در فضای ناخودآگاه شکل می‌گیرد و این از مصیبت‌های شعر جوان است که ناخودآگاه در اشعارشان یا شکل نمی‌گیرد یا آن‌که به صورت ناقص شکل می‌گیرد. در نتیجه بیشتر مضمون‌ها، سرایشی شبیه به هم دارند. من به سلوک شاعرانه اعتقاد دارم و معتقدم که بسیاری از شاعران بزرگ دنیا هم همین شیوه را در سرایش اشعار ناب‌شان تجربه کرده‌اند.

 

و اما حد این زاویه از دیدگاه من بی نهایت است همان بینهایتی که فقط معصومین و عرفا درکش کرده اند . یاد دوبیت معروف سلطان سخن سعدی افتادم :

 

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند   

 

بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت  

 

به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد

 

که همین سخن بگوید به زبان آدمیت

 

..........

 

*اصولا شاعر آیینی در قبال سرودن اثر خود به چه تعهداتی باید پایبند باشد؟

 

یکی از تعهدات شاعر در این زمینه  دقت در انتخاب واژه‌هاست. اینکه ما هر واژه‌ای را نمی‌توانیم وارد شعر اهل بیت کنیم. شاید هنگام سرودن شعر در سایر زمینه ها به عنوان مثال اشعار اجتماعی و مسائلی که در جامعۀ امروزمان با آن مواجه می شویم و قلم به دست می گیریم و می نویسیم و...محدودیت واژگانی نداشته باشیم . مسلما وقتی شعری آزاد با موضوعات روزمره می‌نویسیم دایرۀ واژگانی ما گسترده‌تر است و خیلی راحت‌تر می‌توانیم کلمات را به عرصه ی شعر وارد کنیم ؛ اما وقتی می‌خواهیم برای اهل بیت بنویسیم این واژه‌ها باید از فیلتر خاصی رد شوند و هر کلمه‌ای این قابلیت را ندارد که به شعر اهل بیت وارد شود. بلکه باید ارزش و توانایی بیان کردن مطالبی که در شان اهل بیت هست را داشته باشند و بعد وارد شعر شوند. متاسفانه بعضی شعرا خیلی به این مساله اهمیت نمی‌دهند، و دیگر وسواس و دقت در محتوای شعر است که پر مغز باشد و به سطحی نگری دامن نزند.

 

*شاید این سئوال برای بعضی ها ایجاد شود که مگر پیدا کردن واقعیات و خواندن تاریخ کار شاعر است؟

چرا که نه ...کسی که قلم به دست می گیرد و می نویسد و قرار است محتوایی خاص را با هنرش که همان شعر است  به دیگران انتقال دهد اگر مطالعه ی دقیق و کافی نداشته باشد باید به چه منبع و پشتوانه ای اتکا کند که سخنش به سمت پوچی نگراید ؟

 

*غیر از گزارش ها و روایات تاریخ، دانستن احادیث امامان تاثیری در خلق یک اثر دارد؟

بله مسلما ...این همان چیزی ست  که در زمینه ی پیام شعرمی تواند موثر باشد .  پیام ، در واقع نتیجه ای ست که مخاطب  بعد از خواندن یک اثر می توان بگیرد  که ممکن است هشداری برای به فکر فرورفتنمان باشد و یا درسی مهم برای زندگی  . چه بسا این پیام ، چکیده ای از درس های اخلاقی و احادیث معصومین باشد که در اثر مطالعه ی شاعر در شعر  منعکس شده است و بی شک این دست مطالعات  خالی از لطف نخواهد بود

 

*روند برگزاری جشنواره‌های شعر بین المللی امام رضا (ع) را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

مسلما برگزاری جشنواره شعر رضوی به منظور شناساندن فرهنگ اهل بیت (ع) و انتقال مفاهیم و آموزه‌های فرهنگ رضوی از طریق شعر،به اقشار مختلف مردم و بالاخص جوانان در طول سال های متمادی نقش موثری داشته است و به عنوان یکی از ابزارهای تأثیرگذار و منتقل کننده مفاهیم، به عموم مردم بوده وانشالله خواهد بود اما می‌توان گفت که ورود بخشی از آسیب‌هایی که در موردشان صحبت کردیم هم می تواند نتیجه وجود جشنواره و تلاش برای  برگزیده‌ شدن  باشد، به این معنی که شعر رضوی در برخی موارد دستخوش کوششی شدن و غفلت از محتوا شده است

 

*تاثیر اینگونه جشنواره‌ها را در آگاهی‌بخشی به مخاطب چگونه می‌بینید؟

 

 بیشترین تاثیر جشنواره‌ها در کنار اثر پذیری عموم مردم و آگاهی از سیره ی اهل بیت ، برای شاعران و نوقلمانی‌ است که هنوز مسیر اصلی شعر خود را پیدا نکرده‌اند . قلمی در دست دارند و ذوقی برای سرودن  و شاید آن را با جلسات ادبی گوناگون و مطالعات منسجم تقویت کرده‌ باشند اما هنوز راهشان را پیدا نکرده‌اند و نمی‌دانند چگونه انگیزۀ خود را تقویت کنند و به چه مسائلی برای نوشتن اهمیت دهند. به عبارت دیگر نیاز به تربیت ذهنی و مسیریابی دارند .

 

*یعنی جشنواره‌ها در مسیریابی شاعران موثرند؟

 

 بله  بی تاثیر نیستند البته این مساله کاملا به خود شاعران جوان بستگی دارد . وقتی شاعران جوان به عنوان برگزیده وارد جشنواره‌ ای می شوند جدای از اینکه تشویق می شوند و دیده شدن اثرشان تاثیر مهمی در ادامه ی راهشان دارد با تعدادی از شاعران پیشکسوت‌ و اساتید هم آشنا می‌شوند. دیگر شعرهای برگزیده را هم که بی شک هرکدام در جایگاه خود ارزشمند هستند را  می شنوند حتی در حاشیه‌های بعضی  جشنواره‌ها گاها کارگاه‌هایی برگزار می‌شود که کمک‌کننده است. این کارگاه‌ها هم که نباشد شاعران جوان می توانند از حضور اساتید و فرصت پیش آمده  استفاده کنند و سوالاتی را که دارند بپرسند.که همه ی این ها در پرورش انگیزه و مسیر یابی شاعران جوان موثر است . اما متاسفانه اکثرا  در این گونه فرصت ها فقط به دنبال این هستند که شعرشان را بخوانند و حتی گاهی به اشعار یکدیگر هم توجهی نمی کنند . پرسش و پاسخ به معنای واقعی اش وجود ندارد و به دنبال طرح مباحث علمی نیستند و حتی دیده می شود که جایگاه استاد و پیشکسوت برایشان شناخته شده نیست و با انتشار یک اثر خودشان را از راهنمایی اساتید بی نیاز می دانند و بعد از خواندن شعری جویای نظر صاحب نظران نیستند و  واضح است  که در این صورت جشنواره ها و حضور اساتید هم در پرورش و مسیریابی جوانان نقش بسزایی نخواهند داشت .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 September 16 ، 11:08
حسنا محمدزاده

سینا علی محمدی، حسنا محمد زاده، سجاد سامانی

دیدگاه شاعران جوان درباره هم سن و سالان خود


سینا علی محمدی، شاعر و روزنامه نگار، با بیان اینکه عناصری در ادبیات ما اگر هست، وام دار بزرگان این عرصه است، می گوید: عناصر دیگری مانند جسارت، خلاقیت و نوآوری که در شعر امروز هست، وامدار جوانان است و این گونه ویژگی ها را بیشتر در کار جوانان می بینیم.

وی ادامه داد: زمانی در یک یا دو دهه پیش، شاعر باید 50 سال از سنش می گذشت تا نامش به عنوان شاعر بر سر زبان ها بیفتد، اما امروز به دلیل فضای ارتباطاتی و جهان رسانه ای که در آن حضور داریم، این گونه نیست.
علی محمدی درفضای مجازی بر شاعران جوان نظرات جالبی دارد: هر شاعری، علاوه بر اینکه شعر می گوید، ناشر و رسانه هم دارد. در فضای مجازی، صفحه، کانال و گروه راه اندازی می کند. در چنین شرایطی ناشر می خواهد یک هزار و 500 نسخه و یا 2 هزار نسخه از مجموعه شعری شاعر چاپ کند، در حالی که خیلی از شاعران جوان، تعداد فالوئرهایشان در اینستاگرام بیشتر از نسخه هایی است که ناشر به شکل مکتوب منتشر می کند. این موضوع، باعث شده که نام و اثر شاعر شناخته شود و به همین دلیل هم مهم ترین تفاوت شاعر امروز با شاعر چند دهه قبل، نوع تفاوت جهان رسانه ای امروز، با آن زمان است.
این شاعر جوان کشور یکی از آفت های استفاده از فضای مجازی را وجود انبوه آثار و اشعاری دانست که از شاعران مختلف منتشر می شود و گفت: در چنین فضایی نمی توان سره را از ناسره تشخیص داد. در کالایی با عنوان شعر، جنس مرغوب کمتر پیدا می شود و باید از درون این آثار، اثر خوب را پیدا کرد و این رویکرد، بر عهده ناشر جدی شعر است. کسی که شعر نامرغوب را در فضای مجازی به راحتی منتشر می کند، نباید بتواند در فضای حقیقی و مکتوب نشر، آن را بازنشر دهد. ناشر اسم و رسم دار، یکی از وظایفش این است که جنس مرغوب را از نامرغوب تمیز دهد.
***
حسنا محمدزاده، شاعر جوان دیگری است که اعتقاد دارد : به روز بودن زبان شعر شاعران معاصر باعث مورد توجه قرار گرفتن این آثار شده است. وی می گوید: شاعران با زبان امروزی که در آثارشان به کار گرفته اند، توانسته اند ارتباط صمیمانه ای با مخاطبانشان بگیرند و مخاطبان نیز موضوعاتی را که در دیوان اشعار شاعران کهن به دنبالش می گشتند و به سختی می توانستند پیدا کنند، در آثار شاعران امروزی می خوانند.

شاعر مجموعه «زیر هر واژه آتشفشان است» با امیدواری نسبت به  روند رو به رشد و پیشرفت در شعر جوان بیشتر می گوید: آثار شاعران جوان، با مفاهیم اجتماعی دنیای امروز و مفاهیم عاشقانه سروده می شود، البته مفاهیم عرفانی و حکیمانه ای که در آثار شاعران کهن بوده است، شاید خیلی کمتر بتوان در شعر امروز به دنبالش گشت.
محمدزاده اثر منفی فضای مجازی را بر شعر اینگونه شرح می دهد: فکر می کنم بیشتر از آن که شاعران در آثارشان روند رو به رشد داشته باشند، تاثیر منفی دارند، به این معنا که خیلی ها، شعر، ارزش شعر و قدرت شعر را، این گونه زیر سوال برده اند و شعرشان آن شعریت را نداشته است و البته برای مخاطب هم تشخیص شعر خوب، از شعر بد در فضای مجازی خیلی سخت شده است.
این شاعر جوان درباره انتظار خود از مسوولان فرهنگی می گوید: فکر می کنم مسئولان باید تمهیدی بیندیشند تا در برنامه های نقد و بررسی آثار، کتاب ها و شعرهای خوب به مخاطبان شناسانده شود. نشرها این روزها زیاد شده اند و برای مخاطب دشوار است که تشخیص دهد چه اثری را باید تهیه کند و نیاز است که آثار خوب از سوی کارشناسان ادبی معرفی شوند.
***

سجاد سامانی، شاعر مجموعه شعر «ایما»  تنها 23 سال سن دارد.کتابش در بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران توسط انتشارات سوره مهر عرضه شد و از سوی مخاطبان نیز مورد استقبال فراوان قرار گرفت،
سجاد درباره ظهور نسل جدید شاعران جوان می گوید: یکی از دلایل مطرح شدن شاعران در این روزگار به دلیل توجه پیش کسوتان عرصه شعر، به جوانان، در دهه 70 و 80 باشد.
وی ادامه می دهد: بخشی دیگر از توجه مخاطبان به شاعران جوان نیز می تواند به دلیل پویاتر شدن نشرهای کشور باشد. نشرهایی مانند سوره مهر توجه و اعتماد بیشتری به شاعران جوان پیدا کرده اند و از طرف دیگر شبکه های اجتماعی و فضای اینترنت باعث شده جوانانی که شعرشان به سطح قابل قبولی رسیده بهتر بتوانند با مخاطبانشان ارتباط برقرار کنند.
شاعر مجموعه «ایما» اعتقاد دارد: برخی انجمن های شعری نیز باعث شدند ارتباط بین شاعران جوان و مخاطبان شان بیشتر شود و بهتر دیده شوند.
سامانی درباره استقبال مخاطبان از نخستین مجموعه شعری اش، گفت:  پیش از آنکه اشعارم را به چاپ برسانم، چند اثرم را در شبکه های اجتماعی منتشر کردم و در آن فضا ارتباط و استقبال مخاطبان زیاد بود و تصور کردم ممکن است در قالب کتاب نیز اشعارم مورد پسند مخاطبان قرار بگیرد.
شاعر جوان کشورمان درباره سرودن شعر می گوید: سرودن اشعار عاشقانه برایم مانند شخصی است که دریا را می شناسد، اما در آن شنا نکرده است. لزوما تجربه تنها راه بیان یک مسئله نیست. البته در شعر خیلی مهم و کمک کننده است. اما گاهی هم تجربه کردن چیزی شاید باعث شود که دیگر نتوان از آن نوشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10 July 16 ، 11:34
حسنا محمدزاده

حسنا محمدزاده: اشعار صفارزاده حنجره‌ای برای فریادهای فروخورده است


به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، حسنا محمدزاده کاشانی از شاعران کشورمان درخصوص شخصیت علمی، ادبی و پژوهشی طاهره صفارزاده گفت: طاهره صفار زاده شاعری است که شعر، شور و شعور را به هم آمیخته و با بزرگ ترین امتیازش که تعهد در سرودن است، توانسته اشعارش به حنجره ای برای فریادهای فروخورده و صداهای خاموش مبدل سازد.

محمدزاده با اشاره به اینکه صفارزاده با تکیه بر پشتوانه علمی اش توانسته قرآن را به سه زبان زنده دنیا ترجمه کند، ادامه داد: بانو صفارزاده انسی دیرینه با مفاهیم و آموزه های قرآنی داشته است. مسلما انعکاس آن نور عظیم، در آثارش قابل مشاهده بوده؛ اشعاری که سروده  به عنوان زبان جامعه،  در ارتباط مستقیم با قلب و روح مخاطب بوده است.

این شاعر کشورمان با اشاره به اینکه  شخصیت طاهره صفارزاده را می توان در ابعاد علمی، اجتماعی و هنری مورد ارزیابی قرارداد، افزود: در بعد علمی می توان به سوابق دانشگاهی و فعالیت‌های علمی صفارزاده اشاره کرد و از ایشان در این رهگذار آثار زیادی به زبان های انگلیسی و فارسی بر جای مانده است.

وی در ادامه درخصوص ابعاد اجتماعی این بانوی خردمند، به مبارزات و روحیه مبارزه طلبی او اشاره کرد و بیان داشت : روحیه مبارزه طلبی در جای جای اشعار وی مشاهده می شود ما می بینیم همدلی او با کودکان فلسطینی به کرات در اشعارش دیده می شود.

شاعر مجموعه شعر «هنوز قلب قلم درد می کند ... برگرد!» با اشاره به اینکه صفارزاده همانند علامه اقبال لاهوری شاعری را مسند انسان سازی و اصلاح گری جامعه می داند، بیان داشت : صفارزاده معتقد است که شعر، اندیشه است و عاطفه و احساس یک بخش جزئی در شعر به شمار می آید. وی معتقد بود که شاعر باید مسئولانه اندیشه کند. او شاعری را همچون علامه اقبال لاهوری مسند انسان سازی و «اصلاح گری» می داند و به شاعر به عنوان یک «مصلح اجتماعی» نگاه می کند. از همین رو در اکثر شعرهای او توجه به آموزه های اخلاقی ـ دینی مشهود است.

این شاعر ادامه داد: چنانچه سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و طاهره صفارزاده را سه تن از زنان شاعر پیشرو معاصر بشناسیم، صفارزاده آن شاعری است که بیش از دیگران، شعر اجتماعی را در میان این سه شاعر نمایندگی کرد.

وی در ادامه، کتاب «طنین در دلتا» را از مهم ترین آثار ادبی وی ذکر کرد و گفت: ازمهم ترین آثار وی به لحاظ ادبی، شاید بتوان به کتاب «طنین در دلتا» را نام برد. در این کتاب، ایده‌های کاملاً نو و قالب‌شکنانه دیده می شود. مجموعه اشعار صفارزاده در کتاب «طنین در دلتا» ادامه تجربه ای است که او با شعر معروف «کودک قرن» آغاز کرده است. «کودک قرن» شعری اجتماعی است که شاعر در آن با بیانی کودک این قرن را کودکی مادر گم کرده توصیف کرده است.

محمدزاده از مهم ترین ویژگی های شعری طاهره صفارزاده را صلح طلبی، عشق و شهادت خواهی ذکر کرد و گفت: مسلما اولین چیزی که در تعالی و رشد جامعه‌ ما تأثیر مثبتی می تواند داشته باشد، شعری است که مضمون داشته باشد، با جامعه حرف بزند و جامعه به فراخور حالش از آن بهره مند شود. چنانچه یک سطر  شعر می تواند انسان را به اندازه یک کتاب راهنمایی ‌کند.

وی در ادامه در خصوص ویژگی های شعری طاهره صفارزاده افزود: شعری که نه تنها زبان جامعه بوده، بلکه پابه پای زمان، حرکتی پویا داشته است. با نگاهى ریزبینانه و موشکافانه در آثارش می توان فهمید که چینش کلمات با قدرت زیادی تحت تاثیر روحیه مذهبی و عرفانی شاعر بوده است.

وی در ادامه با اشاره به اینکه با تعمق در آثار مرحوم صفارزاده سادگى زبان شعری و جسارت وی را می توان پی برد، ادامه داد: سادگى زبان شعری وی، زمینه اى شده تا این هنرمند فقید به راحتى بتواند در شعرهایش به اندیشه دست یابد و آرام آرام شعر او از کلام یک شاعر احساساتى فاصله بگیرد آنجاست که «من» شاعر دیگر یک «من شخصی» نیست و به «من اجتماعی» بدل می شود. در شعر صفارزاده کمتر می‌توان نشانه‌ای از تجربه‌ای شخصی یافت.

وی در ادامه این مطلب گفت: شعر او همواره زبان گویای یک جمعیت و بیان‌کننده‌ تجربه‌ای غیرِشخصی است و در عین حال بازتاب موقعیتی جهان‌سومی که در آن سایه‌ای از استعمار را می‌توان تا پایان مشاهده کرد. مهم ترین نشانه ای که تعهد را در چینش واژه های صفارزاده فریاد می زند پرداختن به دغدغه های عدالت خواهی و انقلاب گری ست.

محمدزاده کاشانی با اشاره به اینکه مهم ترین و درخشان ترین مفاهیم شعری طاهره صفارزاده عشق، آزادی و شهادت بوده، ادامه داد: صفارزاده از آن شاعرانی است که با شعرهای خویش، با خودباختگی جنگید و نشان داد که در عمق جریان های اجتماعی حرکت می کند؛ به طوری که مفاهیم عشق، آزادی و شهادت از درخشان ترین مفاهیم شعرهای او هستند.

وی در ادامه گفت: مرحوم صفارزاده شخصیت های شعرش را معمولا از میان شخصیت های انقلابی انتخاب می کند؛ مثلاً از میان پیامبران بیشتر از ابراهیم بت شکن و از بین اسطوره های ملی بیشتر از کاوه آهنگر که یک فرد انقلابی است، سخن می گوید.

شاعر کتاب «عشق های بی حواس» در پایان مطالبش از دیگر ویژگی شعری صفارزاده به صدایی منحصر به فرد و پیامی تفکر انگیز اشاره کرد و گفت: شعر او بیان کننده مضامین انتقادی ملتش و دیگر ملت ها بوده است. ابتکار، قدرت تخیل، تفکر عمیق، آگاهی اجتماعی و بالاتر از همه شهامت و صداقت وی در برخورد با موضوعات از بارزترین ویژگی های شعر اوست.

مراسم اختتامیه سومین جایزه علمی – ادبی طاهره صفارزاده روز سه شنبه 19 آبان ماه ساعت 15 در تالار سوره حوزه هنری برگزار خواهد شد.

حسنا محمدزاده در دهم مهرماه سال 1361در کاشان و در خانواده‌ای فرهنگی و مذهبی دیده به جهان گشود. رشد و پرورش وی در چنین فضایی سبب شد که در همان اوان کودکی عشق به اهل بیت(ع) در وجودش ریشه بدواند و از همان آغاز با کتاب و کتاب‌خوانی مأنوس شود. اولین زمزمه های شاعری او به زمان تحصیل در مقطع راهنمایی برمی‌گردد و اولین محفل ادبی که به طور جدی در آن شرکت کرده انجمن سخن کاشان در سال 84 بوده است.

او در سال 86 برای اولین بار سطح شعرش را با شرکت در جشنواره‌های ملی آزمود و در کنگره سراسری شعر دفاع مقدس برگزیده شد. شعرهای حسنا محمدزاده تاکنون به صورت پراکنده در روزنامه ها و مجلات و کتاب های گرد‌آوری شده متعددی انتشار یافته و در بسیاری از همایش‌های ملی و بین‌المللی حائز رتبه‌ اول شده اند و تا به حال در همایش ها و جشنواره های مختلف ادبی – علمی موفقیت هایی را کسب نموده که می توان به: رتبه اول جشنواره شعر دفاع مقدس، رتبه اول جشنواره شعر عاشورایی، رتبه اول جشنواره ملی یار و یادگار، رتبه اول جشنواره سراسری نفس، رتبه اول جشنواره ملی راهیان نور، رتبه اول جشنواره سراسری آخرین امید رتبه به اول کنگره بین المللی آخرین منجی، رتبه اول جشنواره بین المللی قرآنی آیات، رتبه اول جشنواره ملی خلیج فارس و ده ها رتبه دیگر را می توان نام برد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 November 15 ، 16:19
حسنا محمدزاده
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 27 September 13 ، 00:43
حسنا محمدزاده




حسنا محمدزاده در گفتگوی اختصاصی با سایت شاعران پارسی زبان: کتاب، بخشی جدانشدنی از زندگی من است و روزی که در آن حتی برای ساعتی مطالعه نکرده باشم برایم روز زیبایی نیست .
سایت شاعران پارسی زبان در دومین گفتگوی اختصاصی خود با شاعران، پای صحبت های شاعر جوان و موفق آیینی حسنا محمد زاده نشسته است که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم .

باسلام و خسته نباید و تشکر بابت اینکه وقتتان را برای این گفتگو به ما اختصاص دادید.
1.روزگارتان چگونه می گذرد شاعر!؟کمی از خودتان بگویید متولد چه سالی هستید و چند سال است که وارد فضای ادبیات شدید و از تالیفاتتان بگویید؟
 
با سلام و تشکر از لطف و بزرگواریتان
من متولد دهم مهرماه سال 1361در کاشان هستم.
پدر مرحومم کارمند آموزش و پرورش و مردی ادیب و فرهیخته بود که نه تنها نثرهای ادبی فوق‌العاده‌ای می‌نوشت بلکه خطاط هم بود و تشویق‌های پی‌در‌پی او برای خواندن کتاب‌های شعر و نثرادبی باعث شد  ازهمان آغاز با کتاب و کتاب‌خوانی مأنوس شوم و پیوستگی با شعر را در وجودم احساس کنم  .
اولین زمزمه های شاعری ام به زمان تحصیل در مقطع راهنمایی برمی‌گردد
و در سال 85 برای اولین بارسطح شعرم را با شرکت در جشنواره‌های ملی آزمودم و از آن پس جدی تر از قبل به شعر پرداختم اولین مجموعه شعرم  در بهار 89 روانه بازار کتاب شد .
 
آثار انتشار یافته ام عبارت اند از :
1.مجموعه «هنوز قلب قلم درد می کند...برگرد!»، نشر آرام دل و برنده سیزدهمین جایزه کتاب فصل
2.مجموعه « عشق های بی حواس» ،نشر فصل پنجم ، نامزد  بیست و پنجمین دوره جایزه کتاب فصل
3. مجموعه رباعی« یک مشت آسمان»، نشر فصل پنجم
 4.مجموعه « خورشید های توأمان »،نشرآرام دل ، برگزیده جایزه کتاب سال قلم زرین
5. مجموعه « سربه مهر » ، نشر جمهوری
6.مجموعه «جوهر جان » ، نشر هزاره ققنوس، برگزیده دومین جشنواره کتاب انقلاب
7. مجموعه  «زیر هر واژه آتشفشان است » در دست انشار - نشر سوره مهر
 
 
2.تنهایی هایتان را با که تقسیم می کنید؟
 
با داشتن خانواده ای مهربان و دوستانی زلال کمتر احساس تنهایی می کنم اما دوست دارم ساعت های تنهایی ام را فقط با شعر و کتاب هایم قسمت کنم .

3.با دنیای سیاست نسبتی دارید؟
 
 در ذهن من مفهوم انسان از مفهوم مبارزه‌ی سیاسی جدا نیست. بر اساس آن‌چه تا کنون در شعرهای پایداری ام منعکس شده نگرانی از حال و اوضاع  جامعه‌ و مردم را می توان به راحتی لمس کرد . می توانم بگویم بزرگترین دغدغه ام حاکمیت عدالت، آزادی و فضیلت انسانی و البته شناساندن ارزشهای واقعی ست که احساس می کنم هر چه روز از روز می گذرد بیشتر جایشان را به ضد ارزش ها می دهند.
مسلما کسی که دستی به قلم دارد  نه تنها باید خود دغدغه‌ی مبارزه و آزادی مردم را در دل بپروراند  بلکه باید با قلمش  تمام جامعه را دعوت به توجه به این مقوله ‌کند . اما نباید از این مهم غافل شد که سیاست زدگی محض آفت بزرگی برای شعر و شاعر است چرا که شعر باید آیینه ی احساسات درونی شاعر هم باشد چه بسا که بسیاری دیگر بتوانند با آن همذات پنداری کنند
بدون شک شاعری که می تواند احساس و عواطفش را به زیبایی در شعر به نمایش در آورد نمی‌تواند  از دردجامعه و دیگر انسان ها غافل بشود . و اینگونه است که  گاهی در عاشقانه‌ترین شعرهایم دغدغه های اجتماعی حکمفرما شده اند
برای مثال غزل تب پاییز :
 
اردیبهشتم در تب پاییز گم شد
در برگ ریزان های وهم آمیز گم شد
 
هی دانه دانه دانه گل های انارم
در بادهای وحشی و یکریز گم شد
 
تاریخ من با آخرین اسطوره هایش
بین غبار لشکر چنگیز گم شد
 
فریادهای سینه ی مشروطه خواهم
پشت سکوت ممتد تبریز گم شد
 
من ماندم و ماه و شبی یلدایی اما
ابری رسید از راه ماهم نیز گم شد
 
دیوانه ای با کفش های وصله دارش
در کوچه ی عشقی خیال انگیز گم شد
دکتر معتمد نقد زیبایی بر این شعر نوشته اند به گفته ی ایشان :
« گاهی" من" در شعر ، فردی نیست و مانند "من " های نمادین شعر نیما کلی ست و هر فرد مسئولی که تلاش دارد مردم را نسبت به واقعه ای آگاه نماید با این شعر به همذات پنداری و اینهمانی می رسد
شاعر در بیتی  فضای مد نظرش را که ممکن است برای هرکس به گونه ای تأویل شود به واقعه ای تاریخی مثل قیام مردم تبریز ارجاع می دهد
از سوی دیگر نماد انسانی "من"راوی شده برای تأکید بر حضور پاییز و برگریزان در تقابل اردیبهشت و بهار که این تقابل شاعرانه ، عناصربه کار رفته  را از سطح یک نشانه ی دلالت گرایانه و استعاری بالاتر برده است تا نتوان به راحتی مفهوم نهایی را متصور شد و این همان هدفی ست که در کاربرد نماد بخصوص در حوزه ی سمبولیسم اجتماعی مد نظر است و مهمتر این که دیوانه ای با کفش های وصله دار تا چه اندازه  می تواند ذهن ها را به چالش  بکشاند و در هر ذهنی چگونه به تأویل بیانجامد
 
4.ایا شعر در همه حال به سراغتان می آید یا فقط در اوقات دلتنگی؟

 
 نه در همه حال ...مخصوصا در مواقعی که مسأله یا مشکلی به شدت ذهنم را درگیر کرده باشداصلا نمی توانم بنویسم. نوشتن برای من با اولین جرقه ذهنی و جوشش یک بیت شروع می شود که فقط مربوط به مواقع دلتنگی هم نیست گاهی ممکن است در اثر دیدن فیلمی تأثیر گذار باشد یا نشستن پای درد دل دوستی یاخواندن داستان و یا مساله ای که ذهن  جامعه را به خود درگیر کرده است و خیلی موارداتفاقی دیگر که از زاویه های متفاوت مرا به خود مشغول می کنند .
  
5.چقدر علاقه مندی خانواده- پدر و مادر یا همسر و فرزندان- به شعر می تواند اثر مثبت یا منفی بر زندگی شاعرانه یک شاعر بگذارد؟اصلا دخیل هست این مساله؟
 
اگرچه معتقدم در وهله اول پیگیری و تلاش و استعداد نهفته ی یک شاعر و البته میزان مطالعه اش بیشترین تأثیر رابر شعر و زندگی شاعرانه اش دارد اما آنچه که مسلم است و غیر قابل انکار، حمایت های خانواده است. گاهی با خودم فکر می کنم که شاید اگر از همان کودکی پدرم نوشته های مرا جدی نمی گرفت و دنبال نمی کرد و در نوجوانی به شعر های دست و پا شکسته ام بها نمی داد و مادرم مرا به خواندن کتاب های شعر تشویق نمی کرد من هیچ وقت شاعر نمی شدم حتی در همین سال های نه چندان دور ،اگر حمایت های بی دریغ همسرم و آرامش فضای خانه نبود نمی توانستم به راحتی دغدغه های ذهنی ام را به زبان قلم بیاورم .
 
6.داعش و تکفیری بیشتر بغض به گلویتان می آورد یا بی مهری ارباب بی مروت فرهنگ و هنر؟

از منظر من هیچ مساله ای هر اندازه مهم ، برای من که در عرصه ی فرهنگ فعالیت دارم به قول شما بی مهری اربابان فرهنگ و هنر ، و برای بقیه دیدن بی مهری در هر زمینه ی دیگری  نمی تواند به اندازه جنایت های وحشیانه داعش و تکفیری درد آور باشد چرا که این ها قلب انسانیت را به درد آورده اند .
 
 
7.مثل اغلب ماها به دنیای مجازی گراییده و در آن مستحیل شده اید یا نه ؛ هنوز هم کتاب می خوانید و با کتاب رفیقید؟
 
در دنیای مجازی هم گاهی حضور دارم اما تمام تلاشم بر این است که فقط به عنوان یک دنیای مجازی به آن بنگرم نه بیشتر... متاسفانه دیده می شود که خیلی ها چنان دلبسته و وابسته ی همین دنیای مجازی شده اند که در آن زندگی می کنند و این اصلا خوب نیست ؛
در مورد سؤال دومتان : فقط می توانم بگویم که کتاب، بخشی جدانشدنی از زندگی من است وروزی که در آن حتی برای ساعتی مطالعه نکرده باشم برایم روز زیبایی نیست .
 
8.از سرودن به یک منوال خسته نشده اید؟
 
من معتقدم به یک منوال و پی در پی سرودن  نه تنها ذهن را خسته می کند و باید مدتی به آن استراحت داد بلکه می تواند از قدرت و توان نفوذ شعر هم بکاهد و آن را ضعیف کند .
من هم سعی می کنم سرودن برایم به یک منوال نباشد. حال و هوایم را با پرداختن به مضامین گوناگون و طبع آزمایی در قالب های مختلف شعری عوض می کنم . مثلا چون قالب اکثر سروده هایم غزل است گاهی به رباعی می پردازم که مجموعه " یک مشت آسمان " هم در همین قالب سروده شده است . گاهی قصیده و مثنوی  ...و اخیرا هم ترانه .
 
9.چه تغییر و تحولی در خود و آثارتان داده اید یا می خواهید بدهید
 
تمام تلاشم بر این است که در حوزه ی معنا  از پنجره ای بازتر و با زاویه ی دیدی متفاوت به دنیا بنگرم
ودر آثارم به حقیقت های فراموش شده بهای بیشتری بدهم .
 

 10 .به شما خبرمی دهند که برنده ی یک جایزه ی کلان و گران قدر ادبی شده اید و میلیونها تومان پول به حسابتان خواهد آمد ؛واکنش و اقدام صادقانه تان چگونه خواهد بود؟..

در حال حاضر بیشترین دغدغه ی ذهنی ام را کودکان کار به خود اختصاص داده اند شاید با چنین جایزه ی کلانی به گونه ای سرمایه گذاری می کردم که سودش کودکان کار را لااقل در زادگاه خودم بی نیاز کند  .

11.از چه کسی انتقاد دارید؟چه کسی را می خواهید نصیحت کنید؟
 
اغراق نکرده ام اگر بگویم بیشترین ضربه ها را از دروغ و تزویر خورده ام چرا که مستقما قلب و روح آدم را نشانه می گیرند
چه بسا کسانی که در ظاهر صمیمی و مهربان به نظر می رسند و در لباس دوست جلوه گری می کنند اما در خفا از فرو کردن هیچ خنجری به پشتت دریغ نمی کنند ...و دروغ که همیشه همه چیز را خراب می کند.
در جایگاه نصیحت کردن نیستم اما آرزو دارم از پشت نقاب ها بیرون بیاییم وخود واقعی مان باشیم  .  
 
12.برای شاعر چه سایه ای از سایه ی مرگ سنگین تراست؟

فراموشی
 
13.می گویند مسئولیت -بخصوص اجرایی اش-برای شاعر سمّ مهلک است؛ درست است؟

 مسئولیت های اجرایی را کمتر پذیرفته ام شاید همین نپذیرفتن هم  به این دلیل بوده که اغلب شاهد بوده ام دوستانی که وارد مباحث اجرایی شده اند روز به روز بیشتر از فضای شعر و آرامش ذهنی شان فاصله گرفته اند و کمتر سروده اند. پس می توان گفت که در مواردی ، سم مهلک بودن مسئولیت های اجرایی برای ذوق شاعر تشبیه اغراق آمیزی هم نیست .
 
14.اگر در عالم خیال در جزیره ای پر از شاعر شاه شاعران بشوید چه سیاستهایی اعمال می کنید؟
 
شاید اولین سیاستم این بود که شاعران واقعی را مشخص می کردم تا بقیه از وقتشان به گونه ای بهترو یا پرداختن به هنرهای دیگر بهره ببرند ودیگر اینکه کاری کنم که لازم نباشد هر کس برای  خواندن چند شعر خوب ، چند صد کتاب را  زیر و رو کند ودر نهایت دست خالی برگردد و فضایی فراهم می کردم تا تمام شاعران با فراغ بال به نوشتن بپردازند و نیاز نباشند برای دغدغه های معیشتی شان  از دنیای شعر فاصله بگیرند.
.
15.کودک درونتان به پیرسالی رسیده یا هنوز طفل بازیگوشی است؟

شاید هنوز به پیرسالی نرسیده باشد اما دیگر  دوران بازیگوشی اش  تمام شده چنانکه می توانم حس کنم دیگر آن جنب و جوش و شیطنت های سابق را ندارد .
 
16.در نهایت یک آرزوی قشنگ برای شعر و شاعران کنید و اگر حرفی باقی مانده است بفرمایید.
 
برای شعر آرزو می کنم که به جایگاه واقعی اش برسد و انگونه که قابلیت دارد به آن بها داده شود
و برای روح پاک و لطیف شاعران اینکه هیچگاه رنجیده نشود 
و برای چشم هایشان دیدن زیباترین افق های زندگی را در دنیایی بدون ظلم و نفاق و جدایی از خدا خواهانم .
حسنا محمدزاده

شاعر برگزیده یازدهمین دوره جایزه قلم زرین



«حضور شاعران جوان در مرحله نهایی، نشانه عدالت در داوریست»


چکیده: منانشر/«حسنی محمدزاده»: «متاسفانه در رسانه‌های عمومی کمترین بها به شاعران داده می‌شود.»


«حسنی محمدزاده»، شاعر مجموعه «خورشیدهای توامان» و برگزیده یازدهمین دوره جایزه قلم زرین در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی «منانشر»، گفت: «اگر به نام 12 اثری که به مرحله نیمه نهایی این جشنواره راه پیدا کردند، توجه کنیم می‌بینیم که آثار افراد صاحب قلم و صاحب سبکی در این فهرست وجود داشت که حضورشان باعث تشدید رقابت در این دوره از جشنواره قلم زرین شده بود.»
این شاعر جوان که تاکنون مجموعه‌هایی همچون «هنوز قلب قلم درد می‌کند ...برگرد!»، «یک مشت آسمان» و «عشق‌های بی‌حواس» از او منتشر شده است، افزود:‌ «افتخار می‌کنم که کتابم با کتاب اساتیدی همچون علی‌محمد مودب، قربان ولیعی، جواد محقق، خسرو احتشامی و...، وارد رقابت شده بود.»
او در پاسخ به این سوال که نحوه داروی این دوره از جشنواره را چطور ارزیابی می‌کند، اظهار داشت:‌«تا وقتی همه آثار را نخوانده‌‌ام، نمی‌توانم در مورد نحوه داوری‌ها نظر قطعی داشته باشم، اما مسلم است که به دلیل بالا بودن تعداد آثار ارایه شده به جشنواره، فرایند تصمیم‌گیری سخت بوده است.»
محمزاده اضافه کرد: «از طریق نشریات و... تاحدودی با 12 اثری که به مرحله نیمه نهایی رسیدند، آشنا بودم و در مجموع می‌توان گفت سطح کارها بسیار بالا بوده است. البته از میان شش اثر نهایی، چهار عنوان متعلق به شاعران جوان بود و این نشانه‌دهنده آن است که داوری عادلانه و بر اساس اشعار بوده است نه بر اساس اسم شاعر و عناوین اشعار.»
محمدزاده که پیش از این برگزیده جایزه کتاب فصل، کتاب انقلاب، جشنواره شعر جوان و جشنواره بین‌المللی شعر فجر نیز بوده است، یکی از مهم‌ترین مشکلات شاعران امروزی را معرفی نشدن مجموعه‌های شعر به مردم دانست و ادامه داد: «در حالت کلی اطلاع‌رسانی در مورد مجموعه‌های شعر منتشر شده یا در دست انتشار خوب و درست انجام نمی‌شود.»
او زا شعر به عنوان مهم‌ترین هنری یاد کرد که به درد جامعه می‌خورد و تصریح کرد: «متاسفانه در رسانه‌های عمومی کمترین بها به شاعران داده می‌شود. یک مجموعه شعر در خوش‌بینانه‌ترین حالت در دوهزار نسخه به چاپ می‌رسد و در نهایت تعدادی از آن هم در فروشگاه‌ها باقی می‌ماند، اما در کشورهای خارجی می‌بینیم که چنین آثاری با شمارگان پنجاه هزار نسخه چاپ می‌شوند و همه این اختلاف به دلیل اطلاع‌رسانی ضعیف است.»

حسنا محمدزاده

» سرویس: فرهنگی و هنری - ادبیات و نشر

برگزیده بخش شعر جایزه «قلم زرین» با بیان این‌که بازار نقد در نشریات آن‌چنان داغ نیست، بررسی آثار و نقد کتاب‌ها را از عوامل مؤثر بر اقبال مخاطب به آن‌ها دانست.

حسنا محمدزاده - برگزیده‌ی بخش شعر یازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی «قلم زرین» برای مجموعه‌ی شعر «خورشیدهای توأمان» - در گفت‌و‌گو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره‌ی جایزه‌ها‌ی ادبی اظهار کرد: این‌گونه برنامه‌ها و جوایز می‌توانند برای برندگان آن‌ها اهمیت زیادی داشته باشند و باعث شناخته شدن اثر و صاحب آن شوند و از این طریق به فروش کتاب نیز کمک کنند. همچنین این جوایز می‌توانند حرکت مناسبی برای رشد فرهنگی جامعه ایجاد کنند.

او با بیان این‌که متأسفانه امروز بازار نقد آن‌چنان داغ نیست، گفت: در حال حاضر، نقد و بررسی آثار ادبی در نشریات آن‌چنان وجود ندارد؛ در صورتی‌که نقد و بررسی می‌تواند تأثیر بسیار زیادی بر روی شناخته شدن و اقبال مخاطبان به سوی آثار داشته باشد؛ اما در حال حاضر، تیراژ مجلات محدود است و نقد آثار بخصوص شعر در آن‌ها کم‌تر دیده می‌شود و در نهایت استقبال زیادی هم از سوی مخاطبان نسبت به آثار صورت نمی‌گیرد. تیراژ کتاب‌ها موضوع نبود استقبال چشم‌گیر از آثار را به اثبات می‌رساند.

این شاعر ادامه داد: جایزه‌های ادبی همچون جایزه‌ی «قلم زرین» می‌توانند برای بهتر شدن و رشد و اعتلای فرهنگ و تمدن بسیار مفید واقع شوند.

محمدزاده در ادامه درباره وضعیت شعر آیینی نیز اظهار کرد: در حال حاضر شعر آیینی وضعیت خوبی دارد. البته بیش‌تر این شعرها را که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بیش‌تر مدح اهل بیت (ع) هستند و در آن‌ها بیش‌تر به سوز و مرثیه پرداخته می‌شود، اما اگر شاعران مطالعه‌ی گسترده‌ای داشته باشند، می‌توانند شعرهایی غیر از مدح و مرثیه بگویند.

به گزارش ایسنا، «هنوز قلب قلمم درد می‌کند برگرد»، «یک مشت آسمان»، «عشق‌های بی‌حواس» و «خورشیدهای توأمان» عنوان چهار مجموعه شعر منتشرشده حسنا محمدزاده هستند.

این شاعر در یازدهمین دوره جایزه‌ی «قلم زرین» به همراه علیرضا قزوه برگزیده شد.

حسنا محمدزاده


زبان شعر آیینی باید با پیشینه‌های دینی همراه باشد

حسنا محمدزاده درباره شعر آیینی گفت: در این مقوله زبان باید ملموس و روان و پیوند خورده با پیشینه‌های دینی از جمله زبان قرآن و نهج البلاغه و... باشد. علی‌رغم اشتراکات زیادی که با زبان شعر در دیگر ژانرهای ادبی دارد باید به گونه‌ای قداست محتوا را هم در بر بگیرد.

خبرگزاری فارس: زبان شعر آیینی باید با پیشینه‌های دینی همراه باشد

خبرگزاری فارس- پریسا چیذری: حسنا محمدزاده فارغ‌التحصیل رشته مهندسی الکترونیک یکی از چهره‌های جوان اما پرافتخار شعر معاصر به شمار می‌رود، وی تاکنون موفق به کسب جوایز متعدد منطقه‌ای، استانی، ملی و حتی بین‌المللی در جشنواره‌ها، محافل ادبی و کنگره‌های شعر مختلف شده است.

محمدزاده برگزیده جایزه کتاب فصل، کتاب انقلاب، جشنواره شعر جوان و جشنواره بین‌المللی شعر فجر شده است . تاکنون موفق به کسب عناوین نخست جشنواره‌ رهاورد سرزمین نور، جشنواره یار و یادگار، جشنواره بین‌المللی آخرین منجی، جشنواره بین‌المللی مقاومت اسلامی، جشنواره ملی خلیج فارس، جشنواره شعر آخرین امید و جشنواره قرآنی آیات و... شده است.

«هنوز قلب قلم درد می‌کند ...برگرد!»، «خورشیدهای توأمان»، «یک مشت آسمان» و «عشق‌های بی‌حواس» از جمله مجموعه‌های منتشر شده از حسنا محمدزاده محسوب می‌شوند و «کفش‌دوزک‌های دنیا دیده» و «زیر هر واژه آتشفشان است» نمونه‌ای از مجموعه‌‌های در دست انتشار این بانوی شاعر کاشانی به شمار می‌روند.

وی در این دوره از جشنواره قلم زرین نیز خوش درخشید و مجموعه شعر «خورشیدهای توامان» که دومین مجموعه اشعار آیینی‌ محمدزاده است و زمان سرودن اشعار این مجموعه به سال‌های 89 و 90 برمی‌گردد و انتشارات آرام دل آن را منتشر کرده است، برگزیده جشنواره قلم زرین شد. از اینرو گفت‌وگوی کوتاهی با این شاعر برآمده از شهر گل و بلبل، کاشان داشتیم که در ادامه می‌آید.

* زبان شعر آیینی باید با پیشینه‌های دینی باشد

با توجه به مضامین عرفانی و آیینی مجموعه خورشیدهای توأمان از دیدگاه شما شعر عرفانی و آیینی باید دارای چه شاخصه‌هایی باشد ؟

شعر آیینی در دو حوزه زبان و محتوا باید ویژگی‌های خاصی را دارا باشد. در این مقوله شعری زبان باید ملموس و روان و پیوند خورده با پیشینه‌های دینی از جمله زبان قرآن و نهج البلاغه و...  باشد. علی رغم اشتراکات زیادی که با زبان شعر در دیگر ژانر‌های ادبی دارد باید به گونه‌ای قداست محتوا را هم در بر بگیرد.

به این معنا که در این حوزه شعر نمی‌توان از هر واژه ، استعاره و ترکیبی که دست می‌دهد استفاده کرد؛ گاهی آوردن ترکیب و تشبیهی خاص در این حوزه نه تنها نمی‌تواند به بیان عمق مطلب بپردازد و رسالت شاعر را در معرفی ، مدح ، مرثیه و ....اهل بیت علیهم السلام و انعکاس پیام‌های مهم دینی به سرانجام برساند بلکه دقیقا می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد، پس می‌بینیم که شاعران در این زمینه باید دقت و حساسیت زیادی به خرج دهند. قابل ذکر است که عناصر عاطفه و تخیل هم از اهمیت کمی برخوردار نیستند.

وضعیت شعر آیینی را در جامعه امروز چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در حوزه محتوا  می‌توان شعر آیینی را از چهار جنبه سوگ، عرفان، حماسه و پیام، مورد بررسی قرار داد. آنچه در شعر آیینی امروز بارز است بیشتر به جنبه سوگ پرداخته شده است در حالی که باید به لایه‌های درونی‌تری پرداخته شود که نهایتا به انتقال پیام به مخاطب و برانگیختن روحیه حماسی  مبارزه با ظلم و نهایتا امید به پیروزی در ذهن مخاطب ختم شود(همان پیروزی همیشگی حق بر باطل) اما به طور کلی وضعیت شعر آیینی را مخصوصا در چند دهه اخیر که همگام با پیروزی انقلاب بوده است روندی رو به رشد ارزیابی می‌کنم.

 

*مسئولان فرهنگی و صاحب قلمان مبانی ارزشی جامعه را مورد بازبینی و ترمیم قرار دهند

فکر می کنید تا چه اندازه در ادبیات ما به شخصیت این بزرگواران ادای دین شده است؟

با توجه به اینکه جوانان امروز به دنبال الگوی عملی مناسبی برای زندگی خود می‌گردند و نمی‌توانند در نهایت راه روشنی را پیدا کنند و با وجود اینکه اخلاق عملی اهل بیت علیهم السلام و زندگی  ایشان مناسب‌ترین الگو برای درس گرفتن جوانان است ولی متأسفانه با فراموش شدن برخی ارزش‌ها از متن جامعه و الگو پذیری از غرب سیره اهل بیت نیز در حال کمرنگ شدن است و  فکر می کنم بر مسئولان فرهنگی و صاحب قلمان است  که مبانی ارزشی جامعه را بیشتر مورد بازبینی و ترمیم قرار دهند.

*شناخت عمیق و همه جانبه اسلام و اهل بیت مهمترین وظیفه شعرای آیینی

به نظر شما مهمترین وظیفه شعرای آیینی در زمینه پرورش و جهت‌مند کردن اشعارشان چیست ؟

می‌دانیم که مهمترین وظیفه شعرای آیینی در وهله اول شناخت عمیق و همه جانبه اسلام و اهل بیت است. از آن جهت که شناخت سطحی می‌تواند به کج فهمی منجر شود اگر قرار باشد شاعر معرفت دینی خود را از متون عرفانی گوناگون و واسطه‌های دیگر دریافت کند که ممکن است شاخصه‌های اسلام اصیل را به همراه نداشته باشند می‌تواند در نهایت ما را به شعر های آفت پذیر برساند. پس لازم است با حساسیت بیشتر  و الزامات و مؤلفه‌های پرهیزی  در زمینه زبان و محتوای اشعار به تلاش و  تکاپو بپردازیم.

*شعرهای عرفانی از چشمه وحی و از ناخودآگاه سوزان شاعر سرچشمه می‌گیرند

در مورد حال و هوای سرودن شعرهای این کتاب و انگیزه سرایش آن بگویید.

شعرهای عرفانی غالبا از چشمه وحی و از ناخودآگاه سوزان شاعر سرچشمه می‌گیرند. من هم در این زمینه فقط از دور دستی بر آتش داشته‌ام، اما شعرهای آیینی غالبا در مناسبت‌های خودشان اعم از سالروز شهادت وتولد اهل بیت و تحت تاثیر حال و هوای همان روزها سروده شده‌اند. در مورد انگیزه سرایش، اغراق نکرده‌ام اگر بگویم من «خدا» را ملموس‌تر از همیشه و بیشتر از همه جا در دنیای آرام شعرهایم پیدا می‌کنم و این می‌تواند بزرگترین انگیزه و جاذبه برای سرودنم باشد.

توضیح کوتاهی درباره این مجموعه می‌دهید؟

این مجموعه شامل دو فصل و دربرگیرنده هفتاد غزل و پنجاه رباعی است که اشعار آغازین کتاب غزل‌هایی با مضامین توحیدی و مناجات دارد و بقیه اشعار به ترتیب به چهارده معصوم و فرزندان عزیزشان تقدیم شده است که نهایتا به غزل‌های انتظار ختم می‌شود.

شعری از این مجموعه را برای ما می‌خوانید؟

 این شعر با نام «خطبه‌های پریشانی» تقدیم به پیشگاه والای امام حسین (ع) می‌شود:

آمد و در دل ِ باد پیچاند ، بوی لب‌های قرآنی‌اش را

در نگاه ِ ترک خورده‌ی خاک، دید ساعات پایانی‌اش را

او که نامش کلید نجات است، مظهر ِ«قَد اَقمتَ الصّلاة» است

کشتی نوح آورده تا عشق، طی کند راه طوفانی‌اش را

نامه‌ی کوفیان نینوا شد، هیزم آتش خیمه‌ها شد

تا مزین کند با لب ِ تیغ، صحنه‌ی سرخ مهمانی‌اش را

خشم را کینه می‌داند و بس، آهِ در سینه می‌داند و بس

آمده تا به پایان رساند، راه ِ تاریک و طولانی‌اش را

خون به پیشانی آسمان ریخت، اشکِ گودال و مسجد، درآمیخت

زمزمه کرد نهج البلاغه، خطبه‌های پریشانی‌اش را

می‌روی بی تو دنیا یتیم است، حال ِ دُردانه‌هایت وخیم است

روز ِ تفسیرِ «ذبح ٍ عظیم» است، تشنه آورده قربانی‌اش را

خون ِ گرمت ستون جهان شد، دُ رِّ گنجینه‌ی آسمان شد

نور می‌خواست آذین ببند، با حضور تو  پیشانی‌اش را

*در جشنواره قلم زرین خودِ شعر مورد بررسی قرار گرفته است

نظرتان در مورد داوری این دوره از جشنواره قلم زرین چیست ؟

نمی توان بدون مطالعه دیگر آثار رسیده یا لااقل آثاری که به مرحله نیمه نهایی راه پیدا کرده‌اند در این زمینه نظر داد. البته من مجموعه «صبح بنارس» استاد علیرضا قزوه را  که به نظرم مجموعه‌ای فاخر و بی نظیر است را به طور کامل مطالعه کرده‌ام و از بیت‌های ناب و خواندنی‌اش حظ برده‌ام. اما مهمترین چیزی که می‌تواند اکثریت را به قضاوت آگاهانه و رعایت عدالت در این زمینه امیدوار کند دیده شدن آثار جوان تر ها در کنار بزرگان و پیشکسوتان است. با توجه به اینکه چهار مجموعه از شش مجموعه راه یافته به مرحله نهایی آثار شاعران جوان را در بر گرفته  می‌توان پی برد که خود ِشعر مورد بررسی قرار گرفته و این مسأله کم اهمیتی نیست.

از مسوولان و سردمداران فرهنگی و مخاطبان شعر امروز چه انتظاری دارید ؟

تمام خواسته من این است که به هنرمندان اعتماد کنند و فضایی باز و آرام برای آزادی قلم  و اندیشه شعرا فراهم کنند. چرا که شعر گویاترین و ماندگارترین زبان جامعه بوده و خواهد بود و اولین هنری ست که می‌تواند همه مضامین و دردها را در لایه های درونی‌اش بگنجاند و از پنجره تازه‌ای به دنیا نگاه کند و زیبایی های زندگی را از همین زاویه به دیگران نشان دهد. از نزدیک شاهدیم که تعداد زیادی از کتاب ها طولانی‌تر از آنچه باید، در انتظار مجوز می مانند و گاهی هم با حذف و اضافه‌های ناخوشایندی روبرو می‌شوند. چه خوب می شود که ممیزی نشر را به مولفان یا لااقل به ناشران بسپارند.

کسانی که در عرصه دشوار قلم قدم می‌گذارند و با وجود تمام سختی‌ها و ندیده شدن‌ها و انزواها به عشق مخاطبانشان از هیچ تلاشی مضایقه نمی‌کنند چه انتظاری می‌توانند داشته باشند جز خوانده شدن و جاودانه کردن هویت و فرهنگ و تمدن ایران .

چرا باید کتاب هایمان در تیراژ پایین به چاپ برسند ؟ در حد هزار یا نهایتا دو هزار نسخه باقی بماند و مدت‌ها در دفتر نشرها باقی  بمانند آنهم وقتی که این رقم در کشورهای دیگر به پنجاه هزار نسخه می‌رسد؟ البته یکی از آفت های تأثیر گذار در این زمینه می تواند کمبود نقد ادبی و مجلات معتبر و پر تیراژ برای معرفی کتاب باشد.

و در آخر...؟

با توجه به اینکه چهار دهم تیر ماه روز قلم نامگذاری شده یاد و نام تمام صاحب قلمان بالاخص آنهایی که در سال گذشته بدرود حیات گفتند را ارج می نهم.

حسنا محمدزاده


شعر کوبنده ترین و ماندگارترین سخن ها از زبان قلم است


حسنا محمدزاده در خصوص حقیقت شعر می گوید : در واقع شاعران با سرودن شعر خواننده را دچار احساسس عمیق کرده و او را بین زبان شعر و زبان روزمره ی جامعه قرار می دهند .

از آنجا که غالب افراد جامعه با شعر سرو کار دارند و مسلما در تمام عصرها کوبنده ترین و ماندگارترین سخن ها از زبان قلم و آن هم در قالب  شعر بوده است .

این بانوی شاعر شعر را از دیدگاه مردم واژه های برای نامیدن نوع خاصی از سخن که تأثیر ویژه ای بر ذهن و جان مخاطب دارد معرفی کرد و شعر را از گونه های دیگر سخن جدا دانست

و گفت : ما در طول تاریخ بیش از بیست هزار شاعر با نام و نشان داشته ایم از این میان شاید 200 تن توانسته باشند آثاری را خلق کنند که در حافظه ی جمعی فارسی زبانان ثبت شده باشد و مسلما شاعرانی توانسته اند به این توفیق دست یابند که رمز و رازهای تأثیر این نوع خاص سخن را دریافته و آگاهی را دستمایه ی خود ساخته اند

او همچنین مؤثرترین را در سرودن توجه به مسائل ملی و مذهبی دانست

حسنا محمدزاده



کاش بتوانیم شعر جنگ را جهانی کنیم

خبرگزاری فارس: چه خوب است بتوانیم شعر جنگ را جهانی کنیم تا به شعر مقاومت تبدیل شود. چرا که شاعر در شعر مقاومت دنبال زبانی برای گفت و گو با همه ی مردم جهان است که طعم جنگ را چشیده و پایداری را تجربه کرده اند.

خبرگزاری فارس: کاش بتوانیم شعر جنگ را جهانی کنیم

یه گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ با «حسنا محمدزاده» شاعره جوان کاشانی درباره مشفق کاشانی، شعز مقاومت و شعر آیینی، و همچنین کتب اشعارش به گفت و گو نشستیم.

 

فارس: سرکار خانم محمد‌زاده! قبل از این که مصاحبه انجام شود شما درباره ی منش و شعر استاد مشفق کاشانی صحبت فرمودید. اگر صلاح بدانید با چند کلامی از شما راجع به استاد مشفق مصاحبه را آغاز کنیم؟

استاد مشفق کاشانی را به عنوان شاعری با دغدغه های دینی می شناسیم. ایشان در سال 1304 در کاشان دیده به جهان گشوده اند و در دومین همایش چهره های ماندگار در سال 1381 به عنوان چهره ماندگار در عرصه شعر و ادب برگزیده شده اند.

 

فارس: چقدر با فضای شعر مشفق کاشانی آشنا هستید؟

از مجموعه های ایشان می توانیم به (صلای غم ، هفت بند التهاب ، نقشبندان غزل ، انوار پانزده خرداد ، خلوت انس ، آیینه  خیال و ...) اشاره کنیم.

شنیده ام که مجموعه ی " صلای غم" را که تضمینی زیبا از 12 بند محتشم کاشانی است، در 19 سالگی به ‌دنبال شفا گرفتن از یک بیماری در کاشان سروده اند.

ایشان یکی از شاعران تاثیرگذار در ادبیات معاصر کشورمان محسوب می شوند که در بیشتر قالب‌های شعر طبع‌ آزمایی کرده و به‌ غزل بیش از قالب‌های دیگر پرداخته اند.

مجموعه ای هم با تلاش استاد بیگی حبیب آبادی در قالب مصاحبه‌ تنظیم شده است که در این کتاب به زندگی ادبی و هنری استاد مشفق کاشانی با توجه به روایت‌هایی که خود از گذشته داشته اند پرداخته شده است.

خاطراتی از ایشان و مرحوم سهراب سپری در مجموعه ی دو جلدی خلوت انس که ظاهرا جلد سوم آن نیز در دست انتشار است موجود می باشد. جایی خواندم که در مورد مرحوم سهراب سپهری نوشته اند:

«سهراب در خیلی از اشعارش دردهای خودش را منعکس می کند. علاوه بر این رگه هایی از  عرفان هم در شعرش است. عرفانی که از مولوی و سنایی و عطار گرفته است. آنچه سهراب گفته زندگی دردمندانه انسان است. سهراب مقلد کسی نیست. ما خیلی از شاعران بزرگ را می‌بینیم که از روی دست دیگران شعر نوشتند. ولی سهراب خودش هست و آنچه هم که از او مانده در خورد توجه است. و من به خودم می بالم که اهل شهری هستم که چنین شاعرانی را در دامنش پرورده است.»

استاد صائم کاشانی هم مجموعه ای تحت عنوان «خانه ی دوست کجاست؟» در مورد سهراب سپهری به چاپ رسانده اند که بارها هم تجدید چاپ شده و تا آن جا که من اطلاع دارم مصاحبه هایی در مورد زندگی ، شخصیت و شعر سهراب هم دارند.

 

فارس: استاد صائم کاشانی انسان‌ فرهیخته ای هستند که مقدمه‌ای بر کتاب «هنوز قلب قلم درد می‌کند... برگرد» شما نیز نوشته‌اند. راجع به ایشان هم اگر نکته‌ای بفرمایید جالب است؟

نسبت به استاد صائم ارادت خاصی دارم. ایشان بسیار متواضع و مهربان هستند و مسولیت انجمن ادبی سخن را بر عهده دارند و شاگردان زیادی در زمینه شعر پرورش داده اند. در تلاش هستم تا انشاالله مراسم بزرگداشتی برای استاد مشفق در کاشان برگزار شود.

 

فارس: تا کنون مراسم تجلیلی از استاد مشفق برگزار نشده است؟

تا آنجا که اطلاع دارم تجلیلی از استاد «مشفق کاشانی» با حضور سید علی موسوی گرمارودی، یوسفعلی میرشکاک، محمدعلی بهمنی از شاعران برجسته معاصر در خانه شعر و ترانه مرکز موسیقی و ترانه صدا و سیما برگزار شده است. اما قصد داریم مراسمی هم در زادگاه شان -کاشان- با حضور اساتید و شعرای پیشکسوت برگزار کنیم تا مردم و جوانان شاعر با شخصیت و شعر ایشان بیشتر آشنا شوند.

 

* سعی می کنیم زمینه‌ های بزرگ داشت استاد مشفق را فراهم کنیم

 

فارس: پس شما به دلیل این که کاشانی هستید پیشنهاد این کار سترگ را می‌دهید؟

بله و سعی می کنیم که انشاالله با همکاری مسئولین فرهنگی و شاعران ، زمینه‌ های بزرگ داشت استاد مشفق را فراهم کنیم.

استاد مشفق شعر مهدوی زیبایی دارند با ردیف «هنوز»:

مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز


چشم در راه تو، صاحب نظرانند هنوز

از سراپرده ی غیبت خبرى باز فرست


که خبریافتگان، بى خبرانند هنوز!


پرده ‏بردار! که بیگانه نبیند آن روى


غافل از آینه، این بى ‏بصران اند هنوز!

...

 

فارس: می‌خواهیم راجع به کتاب‌هایی که از جنابعالی منتشر شده کمی بیشتر صحبت کنیم. اولین کتابی که از شما منتشر شده چه نام داشت؟

مجموعه «هنوز قلب قلم درد می‌کند ...برگرد! » که بهار 89 توسط انتشارات «آرام دل» روانه بازار کتاب شد. این مجموعه در برگیرنده تعدادی از اشعار آیینی من در قالب های غزل ، مثنوی و رباعی ست.

 

فارس: این کتاب شما حائز رتبه هم شد؟

بله، در سیزدهمین دوره جایزه کتاب فصل.

 

* روی آوردن شاعر به اوزان بلند همگام با تحولی ست که در زبان شاعر رخ می دهد

 

فارس: یک نکته‌ای که در این کتاب به چشم می‌خورد استفاده از وزن‌های بلند است. این علاقه شما به وزن‌ های مطول از کجا سرچشمه می‌ گیرد؟

علاقه ی خاصی به این اوزان وجود ندارد. گاهی شعر در این وزن‌ها سرچشمه پیدا می‌کند. شاید هم بشود گفت شاعر وقتی حرف‌ برای گفتن در رابطه با موضوعی زیاد دارد، به سراغ این اوزان می رود. اما بعضی از منتقدان معتقدند که روی آوردن شاعر به اوزان بلند همگام با  تحولی ست که در زبان شاعر رخ می دهد. اما چیزی که هست سرودن من در این اوزان کاملا اتفاقی و ناخودآگاه بوده و هیچ عمد و تلاشی برای این گونه سرودن صورت نگرفته است.

 

فارس: نکته دیگری که در کار شما توجه من را جلب کرد، توجه به ائمه‌ای هست که کمتر در مورد ایشان شعر گفته شده است؛ مثلا امام موسی کاظم (ع) که این نگاه شما هم نگاه ویژه‌ای است!

فکر می‌کنم دلیل این که راجع به بعضی ائمه کمتر شعر گفته می‌شود این است که شاعران و به خصوص شاعران جوان آشنایی و ذهنیت قبلی درخوری درباره شخصیت ایشان ندارند و از آنجایی که لازمه ی سرودن شعر در رسای اهل بیت این است که در مورد ایشان و حماسه‌هایی که آفریدند اطلاع و آمادگی ذهنی کامل وجود داشته باشد، کمتر به بعضی موارد پرداخته می شود. مثلا در مورد امام هادی (ع) که خدا را شکر اخیرا با تلاش و توجه مسوولین و برگزاری کنگره های شعری در رابطه با شخصیت والای امام هادی (ع)، تلاش و تکاپویی در جوانان برای سرودن در این زمینه انجام شد که مسلما قبل از آن باید بررسی دقیقی در زندگی ایشان داشته باشند. این خیلی خوب است و در مورد امامان دیگر مثل امام موسی کاظم (ع) امام جواد (ع) ، امام محمد باقر (ع) و  ... که شاید در شعر کمتر مورد توجه قرار گرفته باشند، بیشتر کار می شود.

 

فارس: پس مطالعه کردن در حوزه تاریخ ائمه بزرگوارمان به شاعران آیینی را اکیدا توصیه می‌فرماید.

بله صد در صد، یعنی شعرا حتما باید اول اطلاعاتی راجع به اهل بیت به دست بیاورند و بعد راجع به ایشان بسرایند.

 

فارس: اگر اشتباه نکنم دومین مجموعه آیینی شما «خورشید‌های توأمان» نام دارد؛ درست عرض می‌کنم؟

بله

 

فارس: در مورد این کتاب تان هم مختصری بفرمایید.

در این مجموعه به چهارده معصوم (ع) پرداخته شده است. این کتاب با اشعار توحیدی و عرفانی آغاز می شود و بعد به ترتیب شعرهایی به رسول اکرم (ص) ، حضرت زهرا ، و دوازده امام و فرزندان عزیزشان تقدیم شده؛ مخصوصا در رابطه با حادثه عاشورا، و در نهایت با اشعار انتظار ختم می شود. این کتاب شامل 70 غزل و 50 رباعی می باشد.

 

* چه حسی دلنشین تر از این که دغدغه شاعر، عشق به اهل بیت باشد

 

فارس: یک ویژگی‌ که در کتاب (خورشید‌های توأمان) تبلور یافته این است که شما برای سرودن یک شعر آیینی و مذهبی، با یک مضمون عاشقانه شروع کردید و به یک مفهوم متعالی مذهبی رسیدید. راجع به این نکته هم توضیح بفرمایید.

به نظر من یکی از پایه های اصلی شعر، عاطفه است و پیش زمینه ی عشق آسمانی، عشق زمینی است و شاخصه‌ عشق این است که خاکی و زمینی نماند و عروج کند. نکته ی دیگر این که وقتی یک موضوع دغدغه شاعر باشد، آن موضوع در شعرش نمود پیدا می‌کند و چه حسی دلنشین تر از این که این دغدغه ، عشق به اهل بیت علیهم السلام باشد که می تواند در اثر توجه و ارادات به ایشان به وجود بیاید و در نهایت باعث گره خوردگی بین زبان عاشقانه و آیینی در شعر بشود.

 

فارس: در شعرهای شما چقدر جوشش نقش داشته است؟

کارهای آیینی من بیشتر جوششی هستند؛ البته نه این که فقط جوششی باشند، چون اگر قرار باشد شعر فقط با جوشش شکل بگیرد شاید به رکود برسد و آن نقطه اوج لازم را نداشته باشد . ولی من سعی می‌ کنم سرچشمه‌ای که شعر قرار است از آن جا شروع شود همیشه جوششی باشد و از آن پس با کوشش پرورش یابد و در پایان به انسجام نهایی برسد .

 

فارس: سومین مجموعه‌ای هم که شما منتشر کردید «عشق‌های بی حواس» بود. اشعار این مجموعه عاشقانه است ؟

بله، این مجموعه شامل غزل هایی با مضامین عاشقانه است. به نظر من عشقی حقیقی است که بتواند همه آفت های اخلاقی را تحت الشعاع خود قرار دهد و همچون نوری بر وجود انسان بتابد ، زیبایی ها را جایګزین زشتی ها کند و از او شخصیتی نو بسازد.

 

* در این شعرها بیش از این که خودم باشم یک زنم

 

فارس: در مورد چگونگی سرودن این اشعار و مضامینش بگویید ؟

همان طور که می دانید تغزل ذات این قالب است. اګر تغزل نباشد غزل هم وجود ندارد. واژه های ریخته شده در این قالب مانند جسم بی جانی هستند که تا آن روح غنایی در آن ها دمیده نشود جایی برای زنده بودن و نفس کشیدن ندارند.

تغزل جان مایه ای است برای وصل شدن به منبع الهام ... اما همین غزل باید با مضامین ، درد ها و واژه های امروزی همراه شود تا بتواند رسالتش را به خوبی به پایان رساند.

شعر برای من دنیایی است که در آن زندګی می کنم. با تک تک واژه هایش نفس می کشم و با نظمی که در بیت هایش حاکم است آرام می شوم .

شعر برای من یک واقعیت محض است. واقعیتی که می تواند با تخیل رنگ و بو بگیرد و بر بال آرزوها تا ناکجا برود. اما من در این شعرها بیش از این که خودم باشم یک زنم؛ با دغدغه ها و دردهای همه ی زنان اطرافم. با خواسته ها و امیدهایشان ، با هر آن چه که از درد دل هایشان می توان فهمید.

جایی از زنده یاد جلال آل احمد خواندم که خطاب به شاعران می گویند : در هر بیت باید مویی از سرت سفید شود و با هر شعر گوشه ای از جانت بسوزد. مبادا شعر تو مثل زندگی دیگران فقط از بغل گوشت رد شده باشد.

 

فارس: چهارمین کتاب شما چه نام داشت؟

مجموعه «یک مشت آسمان» است که مجموعه ای رباعی است در دو فصل، فصل اول رباعیات آیینی است و فصل دوم رباعیات عاشقانه و اجتماعی است.

 

فارس: و آخرین کتاب شما؟

مجموعه‌ای که به زودی توسط انتشارات سوره‌ مهر منتشر می شود. البته بنا بر این بود که به نمایشگاه کتاب امسال برسد اما... کتابی است تحت عنوان «زیر هر واژه آتشفشان است» که در بر گیرنده ی اشعاری با مضامین عاشقانه و اجتماعی و آیینی است.

 

فارس: شما جزو خانم های شاعری هستید که بیشتر در کنگره ها حضور دارید. کنگره ی مقاومت بین الملل، کنگره ی دفاع مقدس و ... را چگونه ارزیابی می کنید؟

کنگره مقاومت بین الملل کنگره خوبی است ، مخصوصا امسال که خیلی بهتر و منسجم تر نسبت به سال قبل انجام شد. و یکی از بخش‌هایش که می تواند بازدهی خوبی داشته باشد، بازدید از مناطق جنگی بود. و صحبت‌هایی که با سرداران و جانبازان و خانواده های شهدا شد.

 

فارس: شما به کدام مناطق تشریف بردید؟

به پاوه، قصر شیرین، سر پل ذهاب، ...

 

* کاش بتوانیم شعر جنگ را جهانی کنیم

 

فارس: از فضایی که شاعران کشورهای دیگر در کنگره مقاومت حضور داشتند و شعر خوانی می‌کردند برایمان بیشتر صحبت کنید.

یک خانم شاعری بود از کشور سودان که شعر قشنگی خواند. نکته‌ای که برای من خیلی جالب بود. نحوه ی اجرای شعر آن ها بود که خیلی حماسی و عاطفی شعرشان را اجرا می‌کردند. انگار که آن شعر در حضور جمع از عمق وجودشان جاری می شود؛ انگار با همان حسی که سروده بودند اجرا می‌کردند.

و شاعری جوان از کشور فلسطین که طریقه ی خواندنش حتی بدون آن که ترجمه اش را بشنویم هم دل ها را به درد می آورد. کاملا واضح بود که این ها زخم چشیده اند و درد و مصیبت با تار و پودشان گره خورده است. کاملا واضح بود که شعرشان فریاد مظلومیت است؛ مثل شعرهایی که شعرای ما در زمینه ی دفاع مقدس دارند و آن هم بیشتر به خاطر این است که از دور دستی به آتش نداشته اند بلکه هر چه نوشته اند حاصل دیده ها و یافته  هایشان بوده است.

و چقدر خوب است که ما بتوانیم شعر جنگ را جهانی کنیم تا به شعر مقاومت تبدیل شود. چرا که شاعر در شعر مقاومت دنبال زبانی برای گفت و گو با همه ی مردم جهان است که طعم جنگ را چشیده و پایداری را تجربه کرده اند. شاعر در این بازه می کوشد تا پیام انسانی جنگ را بگیرد و به آن تشخص جهانی بدهد تا نوشته اش به مرز خاصی محدود نشود و همه ی مردم بتوانند با نمادهای شعری اش هم ذات پنداری کنند

 

فارس: از چه کشورهایی در این کنگره حضور داشتند؟

اگر اشتباه نکنم 38 شاعر از کشورهای فلسطین، مصر، لیبی، سودان، الجزایر، لبنان، یمن، عراق، ترکیه، عربستان، اردن، کویت، بحرین، عمان، افغانستان، پاکستان، هندوستان و تاجیکستان حضور داشتند.

 

فارس: شما با این شاعران راجع به اشعار دو کشور صحبت هم می‌کردید؟

متأسفانه نشستی که با حضور مترجمان و شعرای دیگر کشورها برای تبادل نظر تشکیل شود نداشتیم. اما من از بعضی فرصت ها مثلا زمانی که مسافت بین کرمانشاه تا پاوه یا قصرشیرین را طی می کردیم، استفاده کردم و سوالاتی که در ذهنم بود از بعضی از آن ها پرسیدم؛ مثلا اینکه: چه نکته‌ ای برانگیختگی برای سرودن شعر مقاومت را در آن ها ایجاد می‌کند؟ مقاومت از دیدگاه آن ها چه تعریفی دارد؟ چه گونه در شعر آن را بازتاب می‌دهند؟ از چه شعرایی الهام می گیرند؟ و ...

فکر می کنم اگر این جلسات در سال‌ های آینده به صورت رسمی تشکیل شود، حتما تاثیر زیادی بر شعر مقاومت خواهد داشت.

 

فارس: اگر نکته‌ای باقی مانده است بفرمایید.

از وقت و حوصله ای که به خرج دادید بی نهایت سپاسگزارم.

حسنا محمدزاده


 

 


     ایران بهره مند از بستر فرهنگی و ادبی عظیمی است و در تاریخ خود شاعران بزرگی را جای داده است، با توجه به این ریشه ادبی مشاعره چه کارکردهایی در جامعه می تواند ایفا کند؟


     شعر، ریشه در فرهنگ ایرانی دارد و کمتر فرد ایرانی را می توان پیدا کرد که شعری را حفظ نباشد و در زندگی از آن استفاده نکرده باشد . شعر، جدا از  حکمت ها و فلسفه هایی که در خود  نهفته دارد ، می تواند کارکردهای روان شناختی داشته باشد  و باعث ایجاد آرامش شود. تا آنجا که بسیاری از درس های آموزنده در زمینه های مختلف  و گاهی هدفمند شدن ذهن های آگاه و تغییر مسیر حرکت از بیراهه ها به واسطه یک بیت شعر در انسان شکل می گیرد و می تواند در ذهن و روح او تأثیر شگرفی داشته باشد. و اینکه ذائقه و طبع شاعرانه و علاقه به شعر و ادبیات در ذات ایرانیان نهادینه شده است حقیقتی ست انکار ناپذیر .تا جایی که در دنیا جدا از تاریخ درخشان و پیشینه ی قوی فرهنگی و توانمندی های علمی ، ایران را به با شعر هم می شناسند. در این میان، مقوله مشاعره در دستگاه های مختلف و برنامه های متنوع اعم از آموزش و پرورش قدمی تأثیر گذار  برای الفت و نوجوانان  و جوانان با شعر است.تا آنجا که می تواند باعث ریشه دواندن این هنر  در وجود افراد شود و گاهی می تواند در آینده ای نه چندان دور به ثمر بنشیند

 


     مشاعره در آشنایی نسل های جدید با ادبیات چه نقشی دارد؟

مشاعره بسترساز آشنایی نسل‌ها با ادبیات و پیشینه ی فرهنگی غنی ایران زمین است  و در این زمینه نقشی مهم و غیر قابل انکار دارد تا جایی که می تواند نقطه ی شروعی برای استعدادهایی باشد که بی آنکه بدانند ذوق سرودن دارند  و باعث زدن جرقه ای در نهاد شان می شود تا بتوانند استعداد خود را کشف کنند؛



     در سنت و پیشینه ما شعر رسانه قوی بوده است و رواج شعر نقش پررنگی داشته است، شعر در جامعه ما در میان ادیبان و ادب دوستان و همچنین توده‌های مردم به شیوه‌های مختلفی مانند نقالی شاهنامه، شعر خوانی در قهوه خانه، پرده خوانی و همچنین مشاعره نفوذ کرده بود، به نظر شما چه عواملی باعث شده است موضوع مشاعره کمتر مورد توجه قرار بگیرد؟

 کار فرهنگ و ادبیات فقط باید به دست متخصصان در این حوزه اداره شود به نظر من حتی کارمند، کارگران و مسئولان هماهنگی نیز باید از ادبیات سررشته داشته باشند، تهیه کنندگان برنامه های ادبی نباید تهیه کنندگان عام باشند با این تعابیر هر کس نباید در حوزه ادبیات برنامه تولید کند مگر متخصصان در این زمینه ، البته در مسائل دیگر هم باید همین طور باشد اما چون زبان فارسی به نوعی وحدت ما رادر بر می گیرد از اهمیت زیادتری برخوردار است.


     مشاعره می تواند در تدوام شعر جامعه ما اثری داشته باشد؟


     آنچه مسلم است این است که با شعر می توان در جامعه آرامش برقرار کرد، با شعر می توان مضامین قرآنی را بیش از پیش در اذهان مردم جای داد به همین دلیل تولید برنامه هایی چون  «مشاعره» می تواند در حوزه شعر طیف بزرگی از جامعه را به خود جذب کند.


     متأسفانه هنوز در حوزه شعر کاری اساسی که به پیشبرد آن کمک عمده ای شود و به استعداد یابی بیانجامد صورت نگرفته است. در سیستم فرهنگی ما  شعر جایگاه عمده ای  ندارد، در نهادهایی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری هنوز برنامه‌ی هدفمندی  برای شعر ارائه نشده در  این میان  تنها به برگزاری جشنواره‌های ادبی می توان اشاره کرد که البته این روند تنها در تقویت و جهت مند کردن توان شعری می تواند تأثیر داشته باشد و تآثیر چندانی در پرورش و شناسایی استعدادهای نهفته ندارد


     ترویج مشاعره باید از کجا آغاز شود؟ صدا و سیما یا آموزش و پروش و یا نهادهای دیگر؟


بی تردید دامنه مسائل فرهنگ به وی‍ژه شعر و ادبیات در مملکت ما وسیع است . طی سال ها ی اخیر شاهد برگزاری برنامه هایی چون نقد شعر و مشاعره بوده ایم قاعده برگزاری برنامه های نقد شعر و مشاعره این است که چه در آموزش و پرورش و چه در صدا و سیما ، در آن از شاعران زبده و کاردانی که در مصدر کار هستند ، استفاده شود .تا بتوانند بیشترین بازدهی را داشته باشند و به آسیب شناسی شعر بپردازند

مسلما تلویزیون می تواند نه به عنوان یک تولید کننده صرف بلکه به عنوان رسانه ای ملی که عموم مردم با آن سروکار دارند در این زمینه جوابگوی سلایق مخاطبان خود نیز باشد .

اگر چنین روشی در پیش گرفته شود تردیدی نیست که برنامه هایی از این دست نه تنها در داخل کشور بلکه در شبکه های فارسی زبان دیگر نیز با استقبال خوبی مواجه  می شود  .

البته آموزش و پرورش هم خصوصا در مقاطع راهنمایی و متوسطه می تواند در این زمینه موثر واقع شود که باید نگاه جدی‌تری به این مقوله داشته باشد و مشاعره را در برنامه‌های درسی  جای دهد



    درباره مشاعره با شعرها نو و سپید چه نظری دارید؟

انکار نمی کنم که خصوصا  در دهه های اخیر تمایل  به شعر سپید، نیمایی نه تنها بین شعرا بلکه در عموم مردم  زیاد  شده است، اما هنوز اکثریت مردم با شعر موزون ارتباط بهتری برقرار می‌کنند و ذهن ها برای به خاطر سپردن شعر کلاسیک آماده ترند تا شعر سپید ؛پس می توان نتیجه گرفت که هنوز هم مشاعره با شعر کلاسیگ شور دیگری می تواند داشته باشد

در سال‌های اخیر رسانه‌ها رشد زیادی داشته‌اند اما از ابزارهای مدرن در عرصه شعر استفاده نشده است، در این میان حرکتی که شبکه آموزش سیما در عرصه شعر و مشاعره چندسالی است آغاز کرده است، جای خالی مشاعره در رسانه ها چه آسیب هایی را به همراه داشته است؟

بررسی جایگاه و نقش زبان و ادب فارسی در برنامه‌های تولیدی و خبری رسانهٔ ملّی نشان می دهد که آنگونه که شایسته است به شعر بها داده نشده است رسانه ی گسترده ای مانند سیما نباید تنها وسیله ای برای سرگرمی و وقت گذرانی به نظر بیاید بلکه می تواند به عنوان عمده ترین وسیله ی آموزشی بین تمام اقشار جامعه شناخته شود

تقویت زبان فارسی در رسانهٔ ملّی، پاسداشت شعر و جایگاه شعرا در فرهنگ سازی از مسائلی ست که می تواند  با ایجاد دغدغه در مدیران صدا و سیما نسبت به زبان و ادب فارسی، تشکیل کارگروه مشترک و بررسی ظرفیت‌های موجود برای  تقویت آموزش زبان و ادب به نتیجه ی مثبت برسد

ما سرچشمه های جوشان و مخاطبان علاقه‌مند گسترده‌ای در حوزه شعر داریم که باید با شیوه‌های به‌روز، پل ارتباطی میان آن‌ها برقرار کنیم.



     عموما نگاه به مقوله شعر در صدا و سیما نگاه تفننی است که کنداکتور برنامه‌ها را پر می کند، در این میان برنامه مشاعره شبکه آموزش با حضور مجری توانمندی مانند اسماعیل آذر جدی‌ترین برنامه‌ای است که نگاه تخصصی به شعر دارد و سعی بر تنوع بخشی دارد، خود شما به عنوان یک شاعر چقدر از این برنامه استقبال می کنید؟


     اسماعیل آذر، میان اهالی ادبیات چهره شناخته شده ای است، اجرای او در برنامه «مشاعره» فرصتی ایجاد کرد  تا در مورد جایگاه شعر در میان عموم مردم و همچنین برنامه سازی در این زمینه قدم مثبتی برداشته شود


     این برنامه ، زمینه ای برای  نشر حکمت و معنویت از طریق شعر بود که تا حدی هم به  خواسته خود رسید البته هنوز تلاش ها کافی نیست، زیرا برای ایران که قطب فرهنگی جهان است صدا و سیمایش باید به شعر بیشتر بپردازد و آن را در شبکه های مختلف گسترش بدهد. امیدوارم با مشارکت سازمان ها و یا نهادهایی که دل در گرو فرهنگ ایرانی اسلامی دارند بتوان به آینده ای درخشان امیدوار بود


از وقت و حوصله ای که برای این گفتگو به خرج دادید سپاسگزاریم .



حسنا محمدزاده

حسنا محمدزاده، شاعر:

جایگاه جهانی شعر مقاومت در گفت‌وگو با شاعران ملل شناخته می‌شود

 
تاریخ انتشار : جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۰
 
 
حسنا محمدزاده، شاعر، پیشنهاد داد که کنگره شعر مقاومت بین‌الملل اسلامی در دوره های بعد، نشست‌هایی را به صورت پرسش و پاسخ برگزار کند، زیرا در این گفت‌وگوهاست که می‌توان به واسطه حضور مترجمان به پاسخ بسیاری از سوال‌ها درباره جایگاه جهانی شعر مقاومت دست پیدا کرد./
حسنا محمدزاده
 
حسنا محمدزاده
حسنا محمدزاده در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره حضورش در سومین کنگره شعر دفاع‌مقدس اظهار کرد: برای دومین بار بود که در این کنگره شرکت می‌کردم. من از سال 1376 شروع به سرودن اشعار کردم و در 15 سالگی نخستین شعر نیمایی‌ام را سرودم. بعد از آن با شعر آیینی آشنا شدم. آشنایی من با شعر مقاومت از زمانی که برای نخستین بار در سال 1385 در کنگره شعر دفاع‌مقدس شرکت کردم، آغاز شد، زیرا این جشنواره اشعار را در سه گروه شعری عاشورایی، دفاع مقدس و مقاومت بررسی می‌کرد.

وی ادامه داد: در آن دوره برگزیده بخش شعر عاشورایی شدم و در زمینه بیداری اسلامی، در سال 1386 تحت تاثیر دل‌نوشته‌های یک کودک فلسطینی با عنوان «دنیای سنگ‌ها» و سپس اخبار و تصاویری که از تلویزیون درباره غزه و فلسطین پخش می‌شدند قرار گرفتم و مجموعه شعری با عنوان «جوهر جان» با موضوع مقاومت و بیداری اسلامی سرودم که به مضامین انقلاب، دفاع‌مقدس و بیداری اسلامی می‌پردازد و به احتمال زیاد توسط انتشارات سوره مهر منتشر خواهد شد.

محمدزاده درباره توجه به مطالعه و اهمیت آن برای سرودن اشعار تاثیر‌گذار گفت: شعر حاصل گره خوردن زبان، عاطفه، مضمون و خیال است. این چهار عنصر در کنار هم باعث می‌شوند مضمون به رشد کافی برسد. معتقدم که شاعر باید مطالعه داشته باشد و پیشینه انقلاب اسلامی ایران را بشناسد و از اخبار جهان و بیداری جوامع اسلامی غافل نماند. در هر زمینه‌ای پیوند مضمون و مطالعه که با عاطفه و حس درونی گره خورده باشد، مهم است. این عاطفه وقتی برانگیخته می‌شود که فرد عوامل تاثیرگذار آن را از نزدیک ببیند یا احساس کند.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما در دوران دفاع‌مقدس حضور نداشتیم اما برای سرودن شعر دفاع‌مقدس با فرزندان شهدا صحبت کردیم و در جریان وضع خانواده‌های شهدا و جانباران قرار گرفتیم. این آشنایی باعث می‌شود که احساسات بر انگیخته شوند و شعر برای مخاطب دلچسب باشد. در سومین کنگره شعر مقاومت بین‌الملل اسلامی نیز شعر‌های شاعران خارجی شرکت کننده با حسی درونی و برگرفته از عاطفه و احساس بیان می‌شدند. نتیجه این کنگره برای من این است که  از این به بعد با احساس و اطلاعات بیشتری روی اشعارم با موضوع مقاومت کار کنم. شاعران خارجی احساس درونی خود را به زیبایی در اشعارشان بیان می‌کردند و تشبیهات زیبایی داشتند. 

محمدزاده گفت: این کنگره می‌تواند در دوره‌های بعدی نشست‌هایی را به صورت پرسش و پاسخ برگزار کند. زیرا در این تبادل کلامی و گفت‌وگوهاست که می‌توانیم به واسطه حضور مترجمان به پاسخ بسیاری از سوال‌های ذهن خود درباره جایگاه جهانی شعر مقاومت دست پیدا کنیم.

وی ادامه داد: کنگره امسال بهتر از کنگره سال گذشته بود و بازدید از مناطق عملیاتی دفاع مقدس و بازگو شدن وقایع از زبان سرداران و جانبازان بسیار خوب بود، زیرا این کار باعث آشنایی شاعران خارجی با دوران دفاع‌مقدس ما می‌شود. 

سومین کنگره شعر مقاومت بین‌الملل اسلامی از دهم تا سیزدهم آبان ماه از سوی بنیاد فرهنگی روایت، موسسه روایت فتح و سازمان بسیج مستضعفان در استان کرمانشاه برگزار شد.

حسنا محمدزاده


حماسه و پیام عاشورا باید در شعرهای عاشورایی جریان پیدا کند

خبرگزاری فارس: وقتی از جنبه‌ سوگ به اشعار عاشورایی پرداخته می‌شود عامه پسند‌تر است و مردم عاشورا را بیشتر در ذهن تداعی می‌کنند اما مهم‌تر از پرداختن به سوگ، حماسه و پیامی است که در شعرهای عاشورایی باید باشد.

خبرگزاری فارس: حماسه و پیام عاشورا باید در شعرهای عاشورایی جریان پیدا کند

به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ «حسنا محمدزاده» اهل کاشان است. از سال  1376 شعر را به صورت جدی دنبال کرد و همزمان تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته ی الکترونیک به پایان رساند. مجموعه ی "هنوز قلب قلم درد می کند... برگرد!" اولین مجموعه ی اشعار اوست که در بهار 1389 به چاپ رسید و مجموعه ی برگزیده ی سیزدهمین دوره کتاب فصل شد و مورد تقدیر قرار گرفت.

مصاحبه ی ما را با او در دو قسمت بخوانید.

 

 

فارس: خانم محمد‌زاده! شما اصالتا کاشانی و از همشهریان «محتشم کاشانی» هستید، به همین دلیل خیلی راغبم که مصاحبه را با این سؤ‌ال آغاز کنم، شما وضعیت فرهنگی شهر کاشان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با نام خدا و با استعانت از امام عصر (عج) صحبت‌های خود را شروع می‌کنم، با توجه به سابقه‌ای که از شعر کاشان و شعرای قرن دهم به بعد آن مخصوصا «محتشم کاشانی» که شما به آن اشاره کردید سراغ داریم، «کاشان» از وضعیت فرهنگی خوبی برخوردار است، «محتشم کاشانی» هم که شاعر پرآوازه‌ای بودند در همین شهر متولد و در همین شهر هم به خاک سپرده شدند.

 

فارس: همچنین «سهراب سپهری» و «مشفق کاشانی».

بله، اگر بخواهیم به سابقه‌ی شعری کاشان از دید مردم عامه اشاره کنیم این سابقه بر می‌گردد به «محتشم کاشانی» و همه کاشان را با این شاعر و آن ترکیب بند معروفی که برای واقعه کربلا سروده‌اند می‌شناسند.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

 

 

* مهم تر از پرداختن به سوگ و عرفان، حماسه و پیامی است که در شعرهای عاشورایی باید بازتاب داشته باشد

 

فارس: خانم محمدزاده! اجازه دهید در مورد همین ترکیب بند محتشم چند خطی صحبت کنیم. با توجه به کتاب هایی که عاشوراپژوهانی چون دکتر سنګری نوشته اند، برای عاشورا چهار رکن قائل شدند 1)عرفان 2)سوګ 3) حماسه 4) پیام. در اغلب شعرهای عاشورایی به حماسه و سوګ پرداخته شده و عمان سامانی که از نظرګاه عرفان به عاشورا نګاه می کند. شما به عنوان شاعری که در شهر محتشم زندګی می کنید به کدام جنبه توجه دارید؟

من فکر می‌کنم در اشعار عاشورایی باید به غیر از آنکه به سوگ پرداخته شود به بقیه ی موارد هم پرداخت. البته وقتی که از جنبه‌ی سوگ به اشعار عاشورایی پرداخته می‌شود مسلما عامه پسند‌تر است. یعنی بین عوام بیشتر می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و با آن می‌توانند صحنه‌ی عاشورا را بیشتر در ذهن خودشان تداعی کنند اما چیزی که از پرداختن به سوگ باید مهم‌تر باشد و یا حتی از عرفان مهم‌تر باشد آن حماسه و نهایتا پیامی است که در شعرهای عاشورایی باید بازتاب داشته باشد یعنی پیام و حماسه‌ای که اتفاق افتاده است را اگر در شعرهای عاشورایی بتوانیم منعکس کنیم آن شعر می‌تواند موفق‌تر باشد.

 

فارس: خود شما بیشتر در شعرهایتان به کدامیک از این رکن‌ها توجه می‌کنید؟

در شعرهای عاشورایی «سوگ» را که نمی‌توان فاکتور گرفت و در همه‌ی شعرها به نوعی «سوگ» وجود دارد. ولی من تا حدودی سعی کرده‌ام که به بازتاب «پیام» بپردازم. پیامی که عاشورا می‌تواند برای همه‌ی عصرها داشته باشد و آن پیام هست که می‌تواند در شرایط امروز جامعه هم مورد استفاده قرار گیرد.

 

فارس: اما من به نظرم با توجه به شعرهایی که از شما خوانده‌ام، شما به چهار جنبه و رکن یعنی سوگ، پیام، عرفان و حماسه در شعرهای عاشورائیتان پرداخته‌اید؟

بله، شاید عرفان نسبت به حماسه و پیام و سوگ کمتر باشد.

 

فارس: «دکتر کافی» کتاب خیلی خوبی به نام «شرح منظومه ظهر» دارند. ایشان در مقدمه آن کتاب «سوگ» را به دو بخش تقسیم می‌کنند، 1. سوګ جلال و 2.سوګ ملال. من فکر می‌کنم که بعد از انقلاب توجه شاعران به «سوگ جلال» بیشتر شد. یعنی همان سوگی که «محتشم» با آن حماسه عاشورا را شروع می‌کند:

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

بار معنایی کلماتی مانند نوحه و عزا و ماتم، جنبه‌ی سوگ جلال عاشورا را به ذهن می‌آورد. اما متأسفانه بعضی از اشعار ارائه شده که به جنبه‌ی «سوگ ملال» هم گاهی اوقات پهلو می‌زند. در این حوزه، کار «عمان سامانی» به نام «گنجینة‌الاسرار» که یک مثنوی زیبا هست را مثال می زنیم. من چند بیت از شعر را می خوانم:

بیش از این بابا دلم را خون مکن

زاد‌ه‌ی لیلا مرا مجنون مکن

این بیت موقع راهی کردن «حضرت علی اکبر (ع)» به میدان است و بعد در ادامه:

رو که در یک دل نمی‌گنجد دو دوست

و شروع «گنجینه الاسرار» هم با این است:

کیست این پنهان مرا در جان و تن

کز زبان من همی گوید سخن

این که گوید از لب من راز کیست؟

بنگرید این صاحب آواز کیست؟

بله، فکر می‌کنم بیشتر به جنبه‌ی «سوگ» و «حماسه» پرداخته شده است.

 

فارس: شما آیا با اشعار «دعبل خزایی»، «سید همیری»، «کمیت اسدی» آشنایی دارید و آثار این شاعران آئینی سده‌های پیش را مطالعه کرده‌اید؟

با اسامی آنها آشنا هستم اما اشعارشان را زیاد مطالعه نکرده‌ام.

 

فارس: با شعر معاصر عرب چطور؟ مثلا با کارهای «احمد مطر»، «عبدالوهاب البیاتی»، «خانم نازک الملائکه» و دیگران آشنا هستید؟

با اسامی که شما نام بردید آشنا نیستم، اما از شعرای عرب کارهای «نزار قبانی» را خیلی مطالعه کردم و کاملا با شخصیت ایشان آشنا هستم.

 

فارس: الان شما در انجمن ادبی «سخن» کاشان هستید؛ من کتاب «هنوز قلب قلم درد می‌کند برگردد» را می‌خواندم دیدم که در مقدمه‌ی آن آقای «صائم کاشانی» نوشته بودند که شما در انجمن ادبی «سخن» کاشان هم فعالیت دارید؟

اگر من بخواهم به سال های شروع فعالیت شعری ام اشاره کنم، به سال های 75-76 بر می ګردد. البته شعرهایی که در آن دوره سروده می‌شد بیشتر شخصی بودند و در فضای خلوتم زمزمه می شدند. ولی آشنایی من با «صائم کاشانی» بر می‌گردد به سال 84 که من با شخصیت ایشان و با انجمن «سخن» آشنا شدم و هیچ وقت هم فراموش نمی‌کنم که در آن دوران با چه ذوق و اشتیاقی در جلسات انجمن شرکت می‌کردم، یعنی فکر می‌کنم بعد از سال‌ها که سرودن را در خلوت تجربه کرده بودم یک فضای گرم و صمیمی را پیدا کرده بودم که می‌توانستم در آن فضا زمزمه‌های خلوتم را با شاعرانی که تا حدودی احساس شان به من شبیه بود به اشتراک بگذارم.

 

 

* نقد را با نوشته های محمد کاظم کاظمی شناختم

 

فارس: افرادی که در آن انجمن بودند یا هستند را نام ببرید.

از شعرای پیشکسوت «استاد شریف کاشانی»، «استاد شهاب تشکری» که هر کدام دارای چند جلد کتاب هستند و در زمینه شعر فعال می‌باشند «استاد علیرضا شیدا» که خودشان مسئولیت انجام «کلیم» را به عهده دارند و از شعرای جوان‌تر می‌توانیم به آقای «رحمت‌الله رعیت» و «آقای سلطانی»« اشاره کنیم، که در ابتدا پیشکسوتان سپس شاعران جوان‌تر به شعر خوانی می‌پرداختند و گاهی اوقات جلسه با برنامه‌ی موسیقی و آواز به پایان می‌رسید.

در اکثر وقت ها هم کسانیکه ذوق شعری نداشتند به دلیل روح لطیف و قلب مهربان استاد ناخودآگاه به سمت انجمن کشیده می‌شدند و در جلسات شرکت می‌کردند، اما به دلیل اینکه جلسات خیلی شلوغ می‌شد غالبا آن طور که باید به نقد پرداخته نمی‌شد یا کمتر در مورد اشعار بحث و گفت‌وگو می‌شد. اما همین تشویق‌هایی که استاد می‌کردند خیلی تأثیر ګذار بود. من نقد را با نوشته های استاد محمد کاظم کاظمی، که ګاهی در کتاب ها و یا مجلات بر شعر دوستان پرداخته بودند شناختم و از آن طریق بیشتر به موارد قوت و ضعف شعر پی بردم و سعی کردم تمام نکات را تا آنجا که می شود در شعرهای خودم اعمال کنم، تا اوایل سال 87 غالبا در جلسات انجمن شرکت می کردم اما از آن به بعد حضورم در انجمن به سالی یکی دو بار آن هم برای دیدار با استاد و دوستان شاعرم خلاصه شد. اما ګاهی با خانم های شاعر جلساتی را در منزل خودم بر ګزار می کردیم.

 

 

* کسی که مسئولیت یک انجمن را به عهده می‌گیرد باید در تمام زمینه‌های شعری از بقیه در سطح بالاتری باشد

 

فارس: شما در منزل خودتان هم انجمن دارید؟

خیر، جلسه‌ای که به صورت انجمن باشد، نه، عرض کردم با شاعران خانم کاشان که در عرصه‌ی شعر فعالیت دارید و زیاد هم در سطح کشوری مطرح نیستند و البته شعرای خوبی هستند و بیشتر در زمینه آئینی فعالیت می‌کنند به صورت گپ و گفت دوستانه به شعرخوانی و نقد شعر می‌پرداختیم. اخیرا مسئولیت انجمن ادبی، حوزه هنری کاشان رابه درخواست و اصرار  «آقای قنبری» رییس حوزه هنری پذیرفته‌ام. البته من مایلم این جلسات، به عنوان  جلسات نقد و بررسی، دوستانه باشد تا انجمن، فکر می‌کنم کسی که مسئولیت یک انجمن را به عهده می‌گیرد باید در تمام زمینه‌های شعری از بقیه در سطح بالاتری باشد و من خودم در این سطح نمی‌دانم و نمی خواهم درګیر دغدغه های انجمن و موارد جنبی آن شوم  مخصوصا زمانی که انجمن‌هایی مانند انجمن «کلیم» و «سخن» در کاشان فعال هستند.

 

فارس: شما انجمن‌های ادبی را در راستای اعتلای شعر فارسی چقدر ضروری می‌دانید؟

در بعضی از انجمن‌ها همه نوع شعری خوانده می‌شود و این موضوع بر می‌گردد به مدیریت آن انجمن که چگونه با انواع شعر و انواع قالب‌ها برخورد بکند، در بعضی دیگر از انجمن‌ها گرایش آنها فقط به سمت غزل و شعرهای کلاسیک هست و در آن شعرهای سپید را تحویل نمی‌گیرند و یا با آن برخورد مناسبی ندارند و یا شعرهای سپید را طوری نقد می‌کنند که آن شاعر دفعه اول و آخرش باشد که در آن جلسه شرکت می‌کند، در بعضی دیگر از انجمن‌ها گرایش آنها به سمت شعر سپید هست، ولی باید یک انجمن به ګونه ای باشد که بتواند همه جریان شعری را حمایت کند و باعث پیشرفت آنها شود اما تا آنجایی که من اطلاع دارم متاسفانه چنین انجمن‌های شعری خیلی کم هست.

 

فارس: الان در کاشان چه انجمن‌هایی و با مسئولیت‌ چه کسانی فعال هستند؟

انجمن «سخن» با مسئولیت «استاد صائم کاشانی»، انجمن «کلیم» با مسئولیت «استاد علی رضا شیدا» و انجمن «صبا» با مسئولیت «استاد شریف» در کاشان فعالیت دارند و انجمن شعر جوان که مسئولیت آن به عهده‌ی شخص خاصی نیست و به صورت دوستانه برګزار می‌شود.

 

فارس: این سروده‌های شما مبنی بر یک نگاه معنوی و معنایی است که «استاد صائم» هم این نکته را می‌گوید، این معنویت و معنا در شعرهای شما در کجا ریشه دارد؟

اگر معنویتی وجود داشته باشد فکر می‌کنم بر می‌گردد به حضور من در یک خانواده مذهبی که موجب شد در همان اوان کودکی عشق به اهل بیت در من ریشه بدواند و اولین شعرهایی را هم که گاهی در قالب غزل و گاهی در قالب مثنوی از سال 76 به بعد می نوشتم غالبا عاشورایی بودند.

 

فارس: شما بیشتر کتاب‌های چه شاعرانی را مطالعه می‌کردید که باعث شد به این سمت گرایش پیدا کنید؟

آن اوایل، بیشتر شعرهایی را به صورت گذرا در مجلات می‌‌خواندم و یا شعرهای عاشورایی و آئینی که از تلویزیون یا رادیو می‌شنیدم در من جوششی برای سرودن شعرهای آئینی ایجاد می‌کرد. اما بعدها مطالعاتم را در این زمینه بیشتر کردم و غالبا هم شعر شعرای معاصر را مطالعه می کردم.

 

 

* برای اولین بار نوشته‌های پدرم در من احساس نوشتن ایجاد کرد

 

فارس: شما از معاصرین بیشتر کارهای چه کسانی را مطالعه می‌کردید و چګونه با آن ها آشنا شدید؟

پدر من، مدیر یکی از دبیرستان‌های کاشان بود و یک کتابخانه شخصی در خانه داشتیم که هر وقت به کتاب‌هایش نگاه می‌کردم به خودم می‌گفتم ای کاش روزی شود که من همه‌ی این کتاب‌ها را خوانده باشم و گاهی که در لابه‌لای کتاب‌ها دنبال کتابی که متناسب با سن و سالم باشد می‌گشتم، به دست نوشته‌های پدرم دسترسی پیدا می‌کردم که در سطر سطر‌ش شاعرانگی موج می‌زد. همین نوشته‌ها بود که برای اولین بار در من این احساس را ایجاد کرد که من هم می‌‌توانم بنویسم. بعد با راهنمایی پدرم به کتابی به نام «احساس و اندیشه» برخوردم که این کتاب گزیده‌ای از شاهکارهای «نظم و نثر» جهان بود. با خواندن آن کتاب با اشعار «ابتهاج» و «مهدی سهیلی»، «مهرداد اوستا» و «سیمین بهبهانی»، «فریدون مشیری» آشنا شدم و همچنین با شعرهای شعرای جهان مانند «گوته»، «کارو»، نثرهای «مارتین» و... آشنا شدم و آن موقع بود که احساس پیوستگی با شعر در وجود من ایجاد شد. بعد از آن یک کتاب که گزیده اشعاری از «سهراب سپهری» بود را مطالعه کردم و حتی اولین شعری که دقیقا خاطرم هست در آن کتاب خواندم شعر «صدای پای آب» ایشان بود:

اهل کاشانم

روزگارم بد نیست

تکه نانی دارم

خرده‌هوشی، سر سوزن ذوقی

و خواندن این شعر باعث شد که یک شعر نیمایی بگویم و بعد از آن هم اشعاری را به صورت جسته و گریخته در این قالب می‌نوشتم.

 

ادامه دارد...

حسنا محمدزاده


شعر قیصر درباره جنگ مجذوب‌کننده است/شعر بی‌دغدغه بار مثبتی ندارد

خبرگزاری فارس: شعری را قیصر امین‌پور در رابطه با جنگ گفته و فکر می‌کنم هرکسی که بخواهد در رابطه با جنگ شعر بگوید، می داند که این شعر «قیصر» سرآمد شعرهای «جنگ»‌ است. «می‌خواستم شعری برای جنگ بگویم، دیدم نمی‌شود ...»

خبرگزاری فارس: شعر قیصر درباره جنگ مجذوب‌کننده است/شعر بی‌دغدغه بار مثبتی ندارد

به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ دعوت می کنیم بخش دوم و پایانی مصاحبه ما با خانم محمدزاده را بخوانید.

 

فارس: از کارهای شاعران شاخص بعد از انقلاب بیشتر کارهای چه کسانی را می‌خواندید؟

مطالعات من ادامه داشت تا اینکه من با اشعار «مرحوم منزوی» آشنا شدم و فکر می‌کنم که شاعر شدن من بر می‌گردد به آشنایی من با اشعار «منزوی». اوّلین شعری که خاطرم هست از ایشان خواندم، این بود:

ابری رسید و آسمانم از تو پر شد

بارانی آمد آبدانم از تو پر شد

و اینقدر این شعر را دوست داشتم و خوانده بودم که تمام بیت‌های آن را حفظ شده بودم. یادم هست اوّلین مجموعه‌‌ای هم که از ایشان به دستم رسید و خواندم «مجموعه با عشق در هوای فاجعه» بود و این کتاب نیز در روال کاری من تأثیر خیلی مثبتی گذاشت. بعدها با اشعار‌ «مرحوم قیصر امین‌پور» آشنا شدم و اوّلین مجموعه ایشان هم که به دستم رسید و مطالعه کردم مجموعه «گل‌ها همه آفتابگردانند» بود.

 

فارس: کتاب «گل‌ها همه آفتابگردانند» دقیقاً در اسفند  1380 منتشر شد.

بله.

 

فارس: یعنی در همان سال‌ها با «قیصر» آشنا شدید؟

بله، اګر اشتباه نکنم سال 81  بود.

 

 

* شعر سپید قیصر درباره ی جنگ مرا جذب خودش کرد

 

فارس: آیا شعرها و دیگر کتاب‌های «قیصر» را هم خوانده بودید؟ مانند به «قول پرستوها»، «فصل بی‌بال پریدن»‌ و ... یا نه، فقط به شعرهای او توجه داشتید؟

بیشتر شعرهایشان را دنبال می‌کردم. البته به نثر هم خیلی علاقه دارم، ولی بیشتر شعر را دنبال می‌کردم. مخصوصاً شعرهای کلاسیک. شعری را مرحوم قیصر امین‌پور در رابطه با جنگ گفتند که فکر می‌کنم هرکسی که بخواهد در رابطه با جنگ شعر بگوید می داند که این شعر «قیصر» سرآمد شعرهای «جنگ»‌ است. «می‌خواستم شعری برای جنگ بگویم، دیدم نمی‌شود ...»

و این شعر سپید مرا خیلی جذب خودش کرد.

 

فارس: البته شعر سپید نیست و شعر نیمایی است. خاطرم هست یک بار خدمت «قیصر» بودم و گفتم: این شعر سپید... و ایشان صراحتاً گفتند: من اصلاً شعر سپید ندارم.

بله، این شعر، شعر نیمایی است. این اشتباه لفظی من بود.

 

فارس: غیر از کارهای «قیصر امین‌پور» دیگر کارهای چه کسی را مطالعه می‌کردید؟

کارهای «هوشنگ ابتهاج».

 

فارس: توجه شما به کارهای خانم‌ها مثلاً کارهای «سپیده کاشانی» و «طاهره صفارزاده» و دیگران چگونه است؟

بله، کارهای «سپیده کاشانی» مخصوصاً کارهایی که برای جنگ و دفاع مقدس سروده‌اند یا کارهای «خانم بهبهانی» و «فروغ فرخزاد»‌ را نیز مطالعه می‌کردم.

 

 

* وزن‌های بلند می‌تواند شاعر را به زیاده‌گویی یا تکرار مکررات بکشاند

 

فارس: البته به جز اینها افراد دیگری که شاخص باشند را هم نداریم. نکته دیگری که من در کارهای شما پیدا کردم، استفاده از اوزان بلند است. نمونه اش شعری که از کتاب «هنوز قلب قلم درد می‌کند» پیدا کردم به نام «صدای پای ماه»:

کوه خیره می‌شود به جاده‌های آسمان

یک نفر صدای پای ماه را شنیده است

باد با خودش ستاره می‌برد به هر طرف

نور پای شاخه‌های خشک بس چکیده است

و یک شعر دیگر:

رسید وقت طلوعت‌، دل زمان لرزید

هزار بار زمین دور کهکشان چرخید

به شوق آمدنت در بهشت غوغا شد

سپیده از نفس بادها تو را بویید

از 34 شعری که من بررسی کردم، 7 شعر آن در وزن بلند است. دلیل خاصی دارد که از وزن بلند استفاده کردید؟

نه، دلیل خاصی ندارد. بعضی وقت‌ها حرف برای گفتن زیاد است و شاید در وزن کوتاه آنگونه که باید گنجانده نشود. البته وزن‌های بلند هم خیلی وقت‌ها می‌توانند شاعر را به زیاده‌گویی بکشاند یا به تکرار مکررات. به خاطر همین فکر می‌کنم که سرودن در وزن‌های بلند یک دقت و مهارت خاصی می‌خواهد که آن اتفاق تکراری و خسته کننده در شعر به وجود نیاید. ولی یک وقت هایی در مورد شعرهای اهل‌بیت حرف برای گفتن زیاد است؛ خود به خود شاعر به این سمت کشیده می‌شود.

 

فارس: قدما وقتی که حرف برای گفتن زیاد بود می‌رفتند سراغ «مثنوی». زیرا بهترین قالب برای حرف‌های طولانی و مطول است. «علی معلّم» هم در وزن بلند شعرهایی دارد. آیا در وزن بلند به «علی معلّم»‌ هم توجه داشته‌اید یا نه، خیلی اتفاقی این شعرها را سرودید؟

نه، خیلی اتفاقی. واقعیتش اوّلین باری که من می‌خواستم در رابطه با حضرت علی اکبر(ع) شعر بنویسم، کتاب «پدر، عشق، پسر» از سید مهدی شجاعی را مطالعه کردم و در رابطه با «حضرت علی اکبر(ع)» هم تحقیق کرده بودم. شما می‌دانید که شعر به غیر از جوشش به کوشش هم نیاز دارد، یعنی اینکه شاعر نباید فقط منتظر آن جوشش درونی باشد. اگر قرار بود که شعر فقط جوششی باشد دچار پژمردگی می‌شد. ولی وقتی که با کوشش همراه باشد می‌تواند خیلی بهتر خودش را نمودار کند.

من در رابطه با «حضرت علی‌اکبر» تحقیق کرده بودم ولی هرکاری می‌کردم آن جوشش اوّلیه را نداشتم. همیشه دوست دارم اولین بیت، جوششی باشد و بیت‌های بعدی با کوشش همراه شود و شکل‌ بگیرند. در رابطه با سرودن این شعر آن بیت اول -که به صورت جوششی باید باشد- به ذهنم نمی‌آمد. یک نماز غفیله خواندم و در قنوت آن از خدا خواستم که بیت اوّل را به زبانم بیاندازد. به محض اینکه نماز تمام شد و سلام نماز را دادم، این بیت به زبانم آمد که:

زمان گذشت و به پایان تلخ راه رسید

اذان ظهر به حی‌علی‌الصلاه رسید

که ناگهان به زمین ریخت سوره‌ای زخمی

ایاک‌ نعبد و ایاک نستعینش را

فکر می‌کنم این «ایاک نعبد و ایاک نستعین»ی که در نماز خوانده بودم به ذهنم الهام شد. وقتی که روی این شعر دقت کردم دیدم که یک وزن دوری است؛ بعد بقیه شعر هم به این صورت ادامه پیدا کرد. شعر هم که تمام شد خودم از آن خیلی راضی بودم و این شد که بیشتر در بحث اهل بیت به وزن‌های دوری روی بیاورم. 

 

فارس: یکی از ویژگی‌هایی که وزن های دوری دارند این است که  وسط مصراع یک قافیه دیگر می‌آید، مثلاً «قافیه درونی» که این خوب است. این موسیقی کناری قافیه و ردیف در شعرهای شما موج می‌زند و گاهی اوقات قافیه را هم اضافه کردید و دو قافیه شده است. قافیه درونی که «سعدی» و دیگران هم از این کارها داشته‌اند. اینها هم جزء کارهای خوب شماست و من از این جنبه به شما تبریک می‌گویم که کارهایتان در این فضا کارهای جالبی است، امّا جایی ردیفی را استفاده کرده اید که جالب است: «حتی». من تا حالا ندیدم که ردیف «حتی» به این قشنگی در مجموعه‌ای بنشیند:

پیدا نخواهی کرد اینجا عاقلی حتی

دیوانه ی گم کرده راه منزلی حتی

عاقل‌تر از دیوانه‌هایت نیست در عالم 

که اینجا پارادوکس قشنگی هم دارد:

با بودنت دنیا ندارد مشکلی حتی

پیدا نخواهد شد در میان فوج‌ ماهی‌ها

آن سوی اقیانوس‌ وجودت ساحلی حتی

تا الی آخر...

مثل کبوترها و آهوها قبولم کن

آقا ندارم تحفه ی ناقابلی حتی

که «حتی» خیلی خوب در این شعر نشسته است!

لطف دارید! اگر ردیف خوب نشسته و شعر از نظر شما جذاب است این از عنایت «آقا امام هشتم(ع)» است.

 

 

* غریب بودن بقیه اهل بیت در شعر برمی‌گردد به مطالعه شاعران

 

فارس: در رابطه با بعضی ائمه مانند «امام موسی کاظم(ع)» شعر کمتر سروده شده است و شما در رابطه با این امام شعر دارید. «امام موسی کاظم(ع)» در اشعار خیلی غریب است. کارهایی را در رابطه با ایشان در اشعار «محمد مهدی سیار» دیدم، در کارهای شما و بعضا در کارهای شعرای دیگر. پیشنهاد شما به شعرای دیگر چیست که به همه ی ائمه ی معصومین بپردازند که این مقوله بسیار جای کار دارد؟

غریب بودن بقیه اهل بیت ما در شعر برمی‌گردد به مطالعه شاعران ما. الان اگر به جلسات مذهبی، روضه‌خوانی، ایام محرم و شب‌های قدر نگاه کنیم، از واعظان گرفته تا مداحان خیلی زیاد در رابطه با امام حسین (ع) و واقعه عاشورا و «حضرت زهرا(س)» و «حضرت علی(ع)» صحبت می‌کنند و شاعران، مخصوصاً شاعران جوان ذهنشان بازتر است که بخواهند در رابطه با ایشان بنویسند. ولی در مورد ائمه دیگر خیلی بحث و گفت‌وگو تا آن جایی که من در جریان هستم، در مورد زندگی و مصائب‌شان نشده است. متأسفانه این یکی از معضلاتی است که به دلیل کمبود تحقیق و مطالعه در این زمینه وجود دارد و باعث شده شعرا کمتر به سراغ این اهل بیت بروند.

 

فارس: خانم محمدزاده! شما جزء خانم‌هایی هستید که در بیشتر کنگره‌ها شرکت می‌کنید و در عرصه‌ شعرهای مختلف هم فعال هستید. شما حضور خانم‌ها را در کنگره‌ها و جشنواره‌های مختلف در حال حاضر چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فکر می‌کنم الان خانم‌ها پابه‌پای آقایان حرکت می‌کنند و کم نمی‌آورند و حضور پررنگی در کنگره‌ها و جشنواره‌ها دارند. اگر در کنگره‌ای پنج برگزیده وجود داشته است -حالا نگوییم نصف آنها اما- حداقل دو نفر از برگزیدگان خانم هستند یا حداقل یک خانم در آن کنگره برگزیده هست. بالاخره خانم‌ها در این عرصه  حضور پررنگی دارند.

 

فارس: از خانم‌های موفق فعلی که هم سن و سال شما هستند چند نفرشان را نام ببرید.

خانم «مهرابی» که از شاعران خوب خطه یزد هستند، «خانم مریم ترنج» که سپیدسرای ماهری هستند.

 

فارس: ایشان دختر «تیمور ترنج» هستند؟

بله، که اصالتاً بوشهری هستند. «خانم نجمه بنائیان» که اهل بروجن هستند و در کارهایشان هم شعرهای کلاسیک و هم شعرهای سپید به چشم می‌خورد. «خانم فروغ تنگاب» که اهل جهرم هستند و دوستان دیگر...

 

فارس: در رابطه با کدامیک از شاعران موفق و فعلی کاشان تمایل دارید که صحبت کنید. 

«آقای رجبعلی‌زاده» شاعر خوبی هستند و بنده هم با شخصیت ایشان و هم با شعرهایشان آشنا هستم. اما فکر می‌کنم در دهه اخیر شعر کاشان را بیشتر با شعرهای «مهدی فرجی» می‌شناسند. با آن شعری که می‌گوید:

کفش‌هایم کجاست؟ می‌خواهم بی خبر راهی سفر بشوم

مدتی بی‌بهار طی بکنم، دو سه پاییز در به در بشوم 

یا شعری که می‌گوید:

حد پروازم نگاه توست بالم را نگیر

سهمم از شادی تویی با اخم حالم را نگیر

و فکر می‌کنم «آقای فرجی» نسبت به بقیه شاعرانی که در این عرصه فعال هستند چه از لحاظ شعری، چه از لحاظ آثاری که به چاپ رسانده‌اند و چه از لحاظ زبان شعری از بقیه موفق تر بوده‌اند.

 

فارس:‌ «آقای فرجی» الان کاشان ساکن هستند؟

کاشان ساکن بودند ولی در یکی، دو ماه اخیر از ایشان اطلاعی ندارم.

 

فارس: دیگر چه شاعرانی؟

«آقای رجب‌علی زاده» هم شاعر خوبی هستند، «آقای محسن سلطانی» که ایشان هم دو مجموعه چاپ کرده‌اند و شاعر موفقی هستند.

 

فارس: در رابطه با «آقای سلطانی» هم اگر چند نکته بفرمایید خالی از لطف نیست؟

ایشان دو مجموعه هم چاپ کرده‌اند که عرض کردم. (مجموعه تو شعر نابی با ردیفی از تبسم) و (مجموعه این ویژگی تو است محشر باشی) مجموعه‌هایی که ایشان چاپ کرده‌اند مربوط به سه، چهار سال پیش است و در یکی، دو سال اخیر مجموعه جدیدی از ایشان ندیدم.

 

فارس: کارهای آقای «رجبعلی زاده» را چگونه می‌بینید و ارزیابی می‌کنید؟

من در حدی نیستم که در رابطه با کار دوستان نظر بدهم ولی ایشان هم کارهای فاخری دارند و من خودم به شخصه وقتی شعرهای ایشان را می‌خوانم یاد شعرهای «اخوان ثالث» می‌افتم. زبان شعری ایشان به زبان «اخوان ثالث» نزدیک است و خیلی سبک شعری ایشان را دوست دارم.

 

فارس: به غیر از این بزرگواران، شاعران جوان دیگری هستند که به آنها اشاره نکرده باشید؟

در کاشان شاعران خوبی -چه از خانم‌ها و چه از آقایان- فعال هستند، ولی متأسفانه اینها فعالیت‌هایشان را منحصر به کاشان کرده‌اند. چه در رسانه‌ها و چه برای چاپ کردن کتاب و یا شرکت در کنگره‌ها، این عوامل باعث می‌شود که شعر به گوش بقیه برسد و شعر در سطح کشور مطرح شود. اما اغلب شاعران خوب کاشانی فقط در کاشان فعالیت می‌کنند و کارشان به انجمن‌ها و جلسات دوستانه محدود می‌شود. امّا شاعران موفقی را در کاشان داریم مانند «خانم اکرم نورانی» که یکی از شاعران آئینی‌سرا هستند و اخیراً مجموعه‌ای را توسط انتشارات «آرام‌دل» در دست چاپ دارند، «خانم انصاری» که دو مجموعه چاپ کرده‌اند، «خانم لیلا ساتر» که یک مجموعه شعری دارند، «خانم رسول زاده»، «خانم بدیعی» و ...

 

 

* سپیده کاشانی در سخت‌ترین شرایط در جبهه‌ها حضور پیدا می‌کرد و به سرودن می‌پرداخت

 

فارس: در مورد «خانم سپیده کاشانی» یک مقدار بیشتر صحبت کنید، شما قطعاً شعرهای ایشان را خوانده اید.

بله، «سپیده کاشانی» یکی از چهره‌های تابناک شعر معاصر است که احتیاج به معرفی من ندارد و حضور مکرر ایشان در جبهه‌های جنگ و سرودن اشعاری که بعدها تبدیل به سرودهای انقلابی شد و باعث تشویق رزمندگان در جبهه‌های جنگ می‌شد مانند سرود:

به خون گر کشی خاک من دشمن من

بجوشد گل اندر گل از گلشن من

و شعرهای دیگر و پیامی که حضور پررنگ «سپیده کاشانی»‌ در شعر انقلاب می‌تواند برای ما داشته باشد این است که ایشان یک زن بود و با حفظ تمام ویژگی‌های مثبت یک زن با رعایت ضوابط اسلامی، حفظ حجاب، عفت، متانت در عرصه سیاسی هم فعالیت داشت که اگر به شعرهای «سپیده کاشانی» برگردیم، می‌بینیم که «اعتراض» در شعرهای او موج می‌زند. اعتقاد به خدا، به پیامبر و اولیای خدا و همین تعهدی که به انقلاب داشت -که سرمایه شعرش بود- و همین سرمایه را نذر انقلاب و نذر پیشرفت اهدافش کرد. شعر را ایشان نوعی عبادت می‌دانست. تا آنجایی که در رابطه با شخصیت ایشان من مطالعه کردم خانم با شخصیت و جسوری بودند که در سخت‌ترین شرایط در جبهه‌ها حضور پیدا می‌کردند و به سرودن می‌پرداختند.

 

فارس: مثل اینکه برای ایشان یک کنگره هم در کاشان گرفتند؟

بله، یک کنگره‌ای بود که با نام خود ایشان برگزار شد و شعرای خوبی هم دعوت شدند و به شعرخوانی پرداختند.

 

فارس: در رابطه با این کنگره بیشتر بگویید.

تا آنجایی که اطلاع دارم این کنگره در سطح استانی برگزار شد. بیشتر شرکت‌کنندگان از استان اصفهان بودند و شعرای خوبی هم از استان اصفهان مانند «آقای عباس شاه زیدی» و شاعران خوب دیگری در مراسم اختتامیه دعوت شده بودند. در مورد شخصیت «سپیده کاشانی» به شعرخوانی پرداختند و در مورد اشعار ایشان بحث و گفت‌وگو شد.

 

فارس: کتابی هم به مناسبت آن همایش و کنگره چاپ شد؟

خیر

 

فارس: اگر شعر جدیدی گفته‌اید برایمان بخوانید.

اخیراً یک شعری را برای «امام زمان(عج)» دارم و یک شعر دیگری هست که به ایران و انقلاب تقدیم شده است. نمی‌دانم حالا کدام را بخوانم؟

 

فارس: شعری که به ایران و انقلاب تقدیم شده است را بخوانید.

شعرهای آئینی و عاطفی من در مجموعه‌ها هست و الان دو مجموعه در حال چاپ دارم که یکی از آنها با محوریت «انتظار» است و دیگری با محوریت‌ «پایداری» می‌باشد و بیشتر به انقلاب و دفاع مقدس و بیداری اسلامی برمی‌گردد. این شعر که به انقلاب و ایران تقدیم شده، یکی از شعرهای همین مجموعه است.

 

فارس: بفرمایید

هزاران آئینه در پاکی و مستوریت مانده

عروس من چه دل‌ها در لباس توری‌ات مانده

شبیه اشک شوقی آنقدر شیرین که چشمانم

پر از بهت و تبسم در شکوه شوریت مانده

تویی که در دل تقویم‌های کهنه تاریخ

حدیث روزهای هشت سال نوری‌ات مانده

کمک کن راه را پیدا کنم از چاه حالا که

به دست من چراغ روشن زنبوری‌ات مانده

تو آن مادربزرگی که غمی سی‌ساله دم کرده

که داغ لاله‌ها بر قلب باغ قوری‌ات مانده

و شاید نامه‌ای که لهجه ی هر درد بی ‌درمان

میان خط به خط میخی و آشوری‌ات مانده

اگر روزی رسیدی دست صاحب خانه ی عالم

بگو بر سینه ی این نسل، داغ دوری ات مانده

 

 

* شاعرشدن بدون اینکه دغدغه داشته باشی بار مثبتی نمی‌تواند داشته باشد

 

فارس: در مورد «آقای قزوه» هم صحبت کنید.

من آقای «قزوه» را با مجموعه «از نخلستان تا خیابان» شناختم و اولین مجموعه‌ای بود که از ایشان خواندم. «آقای قزوه» یکی از ارکان شعر انقلاب و دفاع مقدس به حساب می‌آیند و در مورد شخصیت‌شان هم اگر بخواهم صحبت کنم به یک بیت از خود ایشان اشاره می‌کنم:

چرخ زدم چه ناگاه، نور شدم چه آسان

روح من از مدینه است، خاک من از خراسان

و فکر می‌کنم هرکسی حتی از دور هم یک برخورد کوچکی با ایشان داشته باشد می‌تواند حس کند بار خیلی از افراد بی درد را به دوش می‌کشند و در شعرهایشان خیلی دغدغه دارند. با وجودی که در سن میانسالی به سر می‌برند شعرشان همان پویش و جوشش جوانی را دارد و این خیلی مهم است. ایشان در همه زمینه‌های شعری،‌ ترانه، مثنوی، دوبیتی، رباعی و ترکیب بند و غزل طبع‌آزمایی کرده‌اند و این یکی از شاخصه‌های مهم ایشان است.

نکته‌ای که خیلی در کارهای «آقای قزوه» قابل ستایش است، رسالتمداری ایشان است که در تمام اشعارشان به چشم می خورد. اینکه به ارزش‌ها پای‌بند هستند و می‌شود از هر بیت اشعارشان دردهای مشترک را حس کرد. حتی بعضی وقت‌ها که من از دنیای بیرون و یا گاهی از خودم دل‌گیر می‌شوم فکر می‌کنم مصداق این شعر ایشان هست که می‌گوید:

مرگ در جانم تلاطم می‌کند این روزها

زندگی دارد مرا گم می‌کند این روزها

عشق می‌آید خبر می‌گیرد از اندوه من

درد می‌آید تبسم می‌کند این روزها

رسالت‌مداری را هم می‌شود در این بیت از شعر ایشان پیدا کرد:

طریقت تو همین شاعری‌ست شعر بگو

که شرع بی‌غزل و شعر بی‌شریعت بگو

و این پیام مهمی دارد برای شاعران جوانی مثل ما که «شرع بی‌غزل و شعر بی شریعت نیست». یعنی شاعر شدن بدون اینکه دغدغه داشته باشی و یا یک پیامی را بخواهی به دیگران برسانی واقعاً بار مثبتی نمی‌تواند داشته باشد.

 

فارس: و حرف آخر؟

برای تمام جوانانی که تازه پا به عرصه شعر گذاشته‌اند آرزوی پیشرفت روز افزون دارم. من که خودم از یک شهرستان فعالیتم را شروع کردم و تریبونی که صدای مرا از همان اول به گوش همه برساند وجود نداشت، به خاطر همین می‌دانم جوانانی که تازه وارد این عرصه شدند چه راه سختی را در پیش خواهند داشت. به همین دلیل برای آنها آرزوی موفقیت دارم.

 

فارس: خیلی ممنون و متشکر.

حسنا محمدزاده



جشنواره شعر فارسی قرآنی «آیات» فاخر برگزار شد+شعر برگزیده

خبرگزاری فارس: نفر اول جشنواره شعر فارسی «آیات» برگزاری آن را فاخر ارزیابی کرد و گفت: سختی این نوع شعر انطباق وزن شعر با آیات به کار رفته در آن است.

خبرگزاری فارس: جشنواره شعر فارسی قرآنی «آیات» فاخر برگزار شد+شعر برگزیده

«حسنا محمدزاده» نفر اول جشنواره شعر فارسی «آیات» در گفت‌وگو با خبرنگار قرآنی باشگاه خبری فارس «توانا»، در خصوص اثر ارسالی به جشنواره شعر فارسی آیات گفت: اثر «فریاد یس» که برگرفته از آیات قرآن و تصویری از قیامت در آیینه جزء 30 است، را در سال 1390 در قالب غزل سرودم، همچنین تلاش کردم آیه‌های مورد نظر را به خوبی در وزن شعر بگنجانم، از این رو خلق این اثر چند روزی زمان برد، البته این طبیعی است زیرا انطباق آیات قرآن با وزن شعر، سرودن اثر قرآنی را زمان بر می‌کند.

وی در خصوص نحوه آشنایی با جشنواره شعر فارسی «آیات» گفت: فراخوان این جشنواره از طریق ایمیل برای من ارسال شد، البته من در کنار برخی از سایت‌های اینترنتی نیز تبلیغات این جشنواره را دیده بودم.

محمدزاده با اشاره به آیین اختتامیه جشنواره شعر فارسی «آیات» گفت: آیین اختتامیه که در شیراز برگزار شد بسیار خوب و فاخر بود که مردم نیز به خوبی از آن استقبال کردند، البته اگر اشعار ارسالی به این جشنواره به چاپ برسد، بسیار می‌تواند مثمر ثمر واقع شود.

وی در خصوص مجموعه‌های شعر به چاپ رسیده گفت: تاکنون از من 4 مجموعه شعر به چاپ رسیده که عناوین آنها عبارتند از؛ «هنوز قلب قلم درد می‌کند برگرد» که به چاپ دوم رسیده، «خورشیدهای توأمان»، «عشق‌های بی‌حواس» و «یک مشت آسمان رباعی»، همچنین چهار اثر دیگر نیز آماده چاپ دارم.

به گزارش خبرگزاری فارس، «حسنا محمدزاده» متولد 1361 در شهر کاشان است. وی دارای مدرک کارشناسی رشته الکترونیک بوده و تاکنون در جشنواره‌هایی چون جشنواره «آخرین منجی»، «خلیج فارس»، «مقاومت»، «آخرین امید»، «یار و یادگار» و «جشنواره علوی» حائز رتبه اول شده است، همچنین کتاب «هنوز قلب قلم درد می‌کند برگرد»، موفق به کسب عنوان بهترین کتاب فصل و کتاب «جوهر جان» که هنوز به چاپ نرسیده، موفق به کسب جایزه کتاب شعر انقلاب شده است، محمدزاده، متأهل و دارای دو فرزند است.

فریاد «یس»

صدایی مرا برد سوی یقین، صدایی پر از آیه دلنشین

از این سو به «کوثر»، به «کأس ٍمَعین»، از آن سمت تا «اَسفَلَ سافلین»

*****

از این آیه تا «عیشة الراضیة»، از آن آیه تا «اُمّهُ هاویه»

صدایی چنان انفجاری مهیب، که پیچید در لایه‌های زمین

*****

که شد کوه، مثل غباری رها، به جوش آمدند و خروش، آب‌ها

«اِذا زُلزلت اَرضُ زِلزالَها»، کجایید اهلِ شِمال و یَمین؟!

*****

الا استخوان‌های آسیمه‌سر! دهان‌های لبریز «أین المَفر»!

چه دارید در چنته از خیر و شر؟! چرا سر نهادید بر آستین؟!

*****

قرق را شکستند خورشید و ماه، کجایند آن قوم در اشتباه؟

همان‌ها که گفتند «مَا القارِعَة»؟ کجایند آن دسته ضالّین؟

*****

عیان می‌شود راز «مافِی‌الصُدور»، ریا و نفاق و فساد و غرور

می‌افتند روی زمین پرده‌ها، عیان می‌شود چهره کفر و دین.

*****

چه کردید با قلب دنیایتان؟ به دیروز و امروز و فردایتان؟

کجا را گرفتید با سرکشی؟ کجا را پس از این همه حرص و کین؟

*****

به «زِلزال»، سوگند و «والعصر»ها، به «وَالیل» و «وَالفَجر» و «شَمس» و «ضُحی»

همین است آن وعده‌گاه خدا، به فریاد «یس» به «زیتون» به «تین».

حسنا محمدزاده









 

برگزیده دومین جشنواره شعر انقلاب : شعر انقلاب ،انگیزه خوب سرودن در شاعران جوان را تقویت می کند
حسنا محمد زاده برگزیده دومین جشنواره شعر انقلاب گفت: جشنواره شعر انقلاب می تواند در ایجاد انگیزه ، جهت گیری و خوب سرودن شعرهای شاعران جوان بسیارموثر باشد.
   

 

به گزارش روابط عمومی مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری ؛ برگزیده دومین جشنواره شعر انقلاب در خصوص ارزیابی اش از برگزاری جشنواره هایی همچون جشنواره شعر انقلاب گفت: برگزاری جشنواره هایی همچون جشنواره شعر انقلاب و جشنواره شعر دفاع مقدس می تواند انگیزه خوب سرودن در شاعران جوان را تقویت کند.

 وی در ادامه گفت: البته این جشنواره ها به طورمستقیم نمی تواند برشعرجوانان اثر گذارباشد بلکه حضورشاعران در این جشنواره ها می تواند هدایت گرخوبی برای شعر سرودن آنان باشد.

این شاعره جوان در تعریف" شعر انقلاب" و ویژگی های آن گفت: شعر انقلاب به شعری گفته می شود که ریشه درادبیات پایداری دارد و ادبیات انقلاب دراثروجود ظلم و استبداد  حکومت ها بوجود می آید و از شاخصه های این نوع ادبیات اینست که بتواند پیام و مضمون  ظلم ستیزی و استبداد ستیزی را به مخاطبان انتقال دهد.

وی در ادامه این مطلب گفت:ادبیات پایداری باید به گونه ای باشد که روح حماسی را در مخاطب بیدار کند و به  عدالت خواهی و آزادی خواهی بپردازد ونوع ادبیات باید آیینه ای از دردها و مظلومیت جامعه باشد و بتواند مظلومیت های مردم را به نمایش بگذارد ودر کنار آن به ستایش از آزادی ، آزادگی و پاسداشت مقام و ارزش  شهیدان بپردازد.

وی درتفاوت ادبیات جنگ وادبیات انقلاب گفت: به دلیل هشت سال دفاع مقدس ادبیات جنگ به مراتب بعد از انقلاب  نسبت به ادبیات انقلاب اسلامی بسیارقوی تر بوده است و شعر جنگ به فراز و نشیب های دوران بعد از انقلاب مربوط می شده است  و به نوعی با عاطفه شاعر و مخاطب گره می خورد در صورتی که" شعر انقلاب و مقاومت " باید پیام این دوران را جهانی کند و به دنبال زبانی باشد که این اتفاقات را به گوش جهانیان برساند وشاعر انقلاب بایدشعرهای خود را طوری بیان کند که مردم بتوانند با آن اشعار همزاد پنداری کنند .

وی در خصوص ویژگی اثرش با عنوان "جوهر جان" که توانسته به عنوان مقام برگزیده انتخاب شود در این دوره از جشنواره گفت:به نظر من شعر انقلاب تنها اشعاری نیست  که به دهه فجر انقلاب اشاره داشته باشد بلکه می تواند مضمون اشعار طوری باشد که به تمام حوادث این سی و چند سال انقلاب اشاره کند که سعی کردم در اشعارم بیشتر با این مضامین کار ارائه دهم . شعر های این مجموعه با سه رویکرد دسته بندی شده بودند؛ شعرهای دفاع مقدس ، شعرهای بیداری اسلامی و شعر های انقلاب بوده است .

 وی درخصوص موضوع های شعرهای انقلابی اش که درمجموعه جوهرجان آمده ، گفت: در این مجموعه سعی کرده ام به موضوع های مختلفی ازانقلاب اشاره داشته باشم  که می توان به ؛" انقلاب مبارزه فتنه های گاه و بی گاه" ، "انقلاب ظلم ستیزی" ، "انقلاب تا ولایت" ،" انقلاب و شور و شهادت" ،" انقلاب و مبارزه با بی بندو باری و فساد" و... اشاره کرد.

حسنا محمد زاده متولد 1361 از شهر کاشان است وی تحصیلات تکمیلی خود را در رشته الکترونیک به پایان رسانده است . وی از سال 76 شعر سرودن را آغاز کرده است و از سال 85 به صورت حرفه ای به سرایش شعر پرداخته است.از مجموعه هایی شعر های این شاعر که به چاپ رسیده است می توان به ؛ هنوز قلب قلم درد می کند برگرد "، "عشق های بی حواس "که مجموعه شعر های عاشقانه است ، مجموعه رباعی با عنوان" یک مشت آسمان" ،" خورشید های توامان" را می توان نام برد .

حسنا محمدزاده




آینه های روبه رو 
تنها تویی برای همه نقطه نجات





در آستانه فرارسیدن نیمه شعبان و در ستون آینه های رو به رو میزبان یکی از شاعران جوان، خوش ذوق و کاشانی کشورمان هستیم که به صورت تخصصی در حوزه غزل آیینی و بویژه غزل انتظار دست توانایی دارد.حسنا محمدزاده متولد 1361 است. او در رشته مهندسی الکترونیک تحصیل کرده است.یکی از مهم ترین ویژگی های غزل محمدزاده بهره گیری از زبانی ساده و روان است. او مفاهیم مدنظرش را به صورت کاملاگویا و قابل درک، اما مبتنی بر منطقی شاعرانه که برای تمامی مخاطبان قابل فهم باشد، بیان می کند. از سوی دیگر، در شعر ترکیب آفرینی و تصویرسازی های فراوانی هم به چشم می خورد، اگرچه تشخص و حیات بخشی مهم ترین تکنیکی است که محمدزاده در سرودن استفاده می کند.
    
    نقطه نجات
    
    به پیشگاه والای امام عصر عج
    
    خورشید می شود به نگاه شما بدل
    
    آیینه چشم های تو را می کند بغل
    
    آقای دیده های به تقویم زل زده
    
    در چشم هات ثانیه ها می شوند حل
    
    تلخ است بی تو شهد تمام شکوفه ها
    
    طعم بهار از نفست می شود عسل
    
    اسفند دود کرده برای تو آسمان
    
    روح زمین سرشته شده با تو از ازل
    
    حال دلم گرفته هوا نیمه ابری است
    
    از این به بعد بوی تو را می دهد غزل
    
    کز کرده اند پنجره ها گوشه حیات
    
    ای چشم هات نقطه میزان کاینات
    
    دیگر برای ظلم نمانده است طاقتی
    
    تنها تویی برای همه نقطه نجات
    
    شطرنجی است بی تو خوشی هایمان بیا
    
    بازی تمام شد همه شهر کیش و مات
    
    رفتی مسافر همه شعر ها شدی
    
    باران دوباره ریخت کمی ابر پشت پات
    
    پیچیده است عطر گلاب محمدی
    
    این جمعه هم گذشت چرا پس نیامدی؟
    
    از دوری تو قلب زمین، درد می کند
    
    از خانه اش بهار، مرا طرد می کند
    
    حسرت به روی پنجره آوار می شود
    
    حتی نگاه آینه هم تار می شود
    
    از این به بعد بوی تو را می دهد غزل
    
    مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل
    
    خورشید می دود به هوای وصال تو
    
    آیینه چشم های تو را می کند بغل
   

حسنا محمدزاده


حسنا محمدزاده

متولد 30 شهریور 1361 در شهرستان کاشان می باشد وی از دوران دبستان به شعر علاقمند

بود و اولین شعر هایی که سروده است به همان دوران برمی گردد تحصیلات مقطع راهنمایی

و دبیرستان را در مدرسه ی نمونه مردمی شهر کاشان به پایان رساند و از سال  1376 به بعد

شعر را به گونه ای جدی تر دنبال کرد

و همزمان تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته ی الکترونیک به پایان رساند

مجموعه ی " هنوز قلب قلم درد می کند... برگرد ! " اولین مجموعه ی اشعاراوست که در

بهار 1389 وارد بازار کتاب شد و پس از آن به عنوان مجموعه ی برگزیده ی سیزدهمین دوره

ی کتاب فصل که از طرف وزارت ارشاد برگزار شده بود انتخاب شده و مورد تقدیر قرار گرفت

مجموعه ای از اشعار آزادشان  نامزد دریافت جایزه ی سال 2010 امید از دانشگاه لندن شد

مجموعه های دردست انتشار :

مجموعه ی غزل "عشق های بی حواس" - " انتشارات فصل پنجم"

مجموعه ی رباعی " یک مشت آسمان " – " انتشارات فصل پنجم"

مجموعه ی " زیر هر واژه آتشفشان است " –" انتشارات سوره ی مهر"

مجموعه ی "خورشید های توأمان " –" انتشارات آرام دل"

از رتبه هایی که در زمینه شعر کسب کرده اند می توان به :

رتبه ی اول جشنواره راهیان نور-رتبه ی اول جشنواره یار و یادگار  تهران

رتبه ی اول جشنواره ی آخرین امید یزد -رتبه ی اول کنگره ی عاشورای گرگان

رتبه ی اول جشنواره دفاع مقدس استان در سه دوره- رتبه ی دوم جشنواره ی سراسری

بسیج  - برگزیده کنگره ی مقاومت بین الملل- جشنواره حجاب تهران

جشنواره ی فقر و غنا دانشگاه تهران - جشن نفس تهران – جشنواره ی علوی

جشنواره ی غدیر در آینه ی شعر لرستان – کنگره ی شعر عاشورایی کردستان – حنجره های

سرخ لرستان – شعر عاشورای شیراز – پروانه ی پیامبر جهرم –آینه ی نبی مرودشت – کنگره

ی شعر هیات همدان- کنگره ی شعر سیستان - کنگره ی دفاع مقدس خوزستان- جایزه ی

روح بیکران تهران- جشنواره دفاع مقدس کرمانشاه – خاکی تر از مزار تهران- سایبان زندگی

آذربایجان

و ...

داوری پنجمین دوره ی کنگره ی دفاع مقدس اصفهان - داوری جشن غدیر کاشان

 

-خانم محمدزاده اگر درست پیگیری کرده باشیم شما شاعری آیینی سُرا هستید کمی از

شعرتان بگویید و اینکه چگونه می سرایید که شعر هایتان شنیدنی و دلنشین باشند؟

 به نام خدا و با تقدیم ارادت به پیشگاه والای امام عصر «عج» قبل از هر چیز خدا را شکر می کنم که مرا مورد لطف و عنایت قرار داده و معتقدم که سرودن برای اهل بیت بزرگترین افتخار است و خرسندم از اینکه چنین موهبتی نصیب من شده .

من هم خودم را شاعری مذهبی و آیینی می دانم  و اگر آثار من مورد توجه بزرگان قرار گرفته صرفا به خاطر حضور و نفس گرم اهل بیت است وگر نه خود اشعار در مقایسه با این گرما چیز در خوری نیستند.

شاید حضور من در خانواده ای کاملا مذهبی باعث ریشه دواندن این عشق الهی در نهادم و به ثمر نشستن آن در اشعارم باشد که مرا از همان ابتدای سرودن به گونه ای مدیون توجهات پدر و مادرم کرده است

و بعد از آن پیگیری و مطالعه در زندگی  اهل بیت  و بازتاب موارد قابل توجه و حس برانگیز در اشعار است به گونه ای که بتوان در آینه ی شعر تصویری هرچند کوتاه و مبهم از لحظات فراموش نشدنی تاریخ را به نظاره نشست

-می خواهیم بدانیم قالب اشعارتان چیست و اینکه آیا اشعار شما گرایش دیگری هم دارند یا نه ؟

قالب اکثر اشعار من غزل است قالبی که به ظاهر محدود و بسته می آید و آن هم به دلیل اینکه با ارکان و افاعیل عروضی سنجیده می شود اما با این وجود هنوز هم می توان شنیدنی ترین سخن ها را از همین قالب برداشت کرد

باید دید که چه حرف هایی برای گفتن وجود دارند.

هدف انتقال پیام و مضمون به مخاطب است نه اینکه یک سری از واژه ها را هرچند زیبا کنار هم بچینیم و در محدوده ی وزن جا دهیم که در آن صورت به نظم می رسیم نه شعر.

شاید دلیل اینکه بعضی از غزل ها را بارها و بارها می خوانیم اما نمی توانیم چیزی از آن برداشت کنیم همین باشد

در مورد گرایش اشعارم باید بگویم که در کنار شعر های آیینی من غزل هایی با موضوعات آزاد«عاشقانه – اجتماعی » هم به چشم می خورد که شاید کمتردر محافل ادبی ارایه شده باشند  اما به حول و قوه ی الهی این اشعار هم به زودی در دسترس مخاطبین قرار خواهند گرفت

شاید دلیل اینکه مرا بیشتر به شاعری آیینی می شناسند چاپ اولین مجموعه ی شعری من است که به اهل بیت تقدیم شده و گزیده ای از  اشعارآیینی که گاهی در مجلات ، روزنامه ها و کتاب های گروهی به چشم می خورد

همان طور که می دانید تغزل و مغازله ذات این قالب است اگر تغزل نباشد غزل هم وجود نداردبه نظر من واژه های ریخته شده در قالب وزن به مانند جسم بی جانی هستند که تا آن روح غنایی در آن ها دمیده نشود جایی برای زنده بودن و نفس کشیدن ندارند

        به نظر شما دید یک شاعر نسبت به زندگی چه تاثیری در اشعارش دارد ؟

اگر نگاهی به شعر بزرگان داشته باشیم به عمق و حکیمانگی نگاهشان پی می بریم در خیلی از اشعار قدما دین ، نجوم ، فلسفه ، عرفان ، جامعه شناسی ، و بسیاری از مسایل عمیق زندگی موج می زند تا جایی که گاهی همه ی جهان هستی و مرگ را به چالش می کشانند

که با خواندن آن اشعار به دانش و حکمت وسیعشان پی می بریم

پس می بینیم که همه چیز به شاعر بر می گردد اینکه با دیدی عمیق به زندگی نگاه کند یا اینکه با سطحی نگری و نگاهی گذرا نسبت به تمام مسایل قابل تأمل زندگی به سرایش بپردازد

 

      از مجموعه هایی که چاپ شده یا در دست چاپ است برایمان بگویید

          

مجموعه ای از اشعارم توسط انتشارات فصل پنجم در دست چاپ می باشد که شامل هفتاد غزل ِ صرفا عاشقانه است وهمچنین مجموعه ای از رباعیات که به احتمال زیاد تا پایان امسال عرضه خواهند شد

گزیده ای از غزل های عاشقانه - اجتماعی توسط انتشارات سوره ی مهر در حال انتشار است و

یک مجموعه ی جدید از کارهای آیینی توسط انتشارات آرام دل به دست چاپ سپرده شده است

 می خواهیم بدانیم به نظر خودتان شعر شما چه شاخصه ای دارد ؟

 البته این مطلبی نیست که من بتوانم در مورد آن نظر بدهم چرا که قضاوت در مورد شاخصه های شعری هر شاعر باید به کارشناسان این رشته و اساتید و بزرگان سپرده شود

اما من سعی کرده ام در شعر هایم بیشتر به " چه گفتن " بیندیشم تا " چگونه گفتن " یعنی اشعار در کنار ظاهری زیبا که گاهی می تواند با تصویر سازی ها و ترکیب آفرینی های شاعرانه همراه باشد مضمون ِ در خور توجه و حرفی برای گفتن داشته باشند

هرچند که زبان ساده و روان شعری می تواند مهمترین نقش ممکن را در بازتاب این "چه گفتن ها" داشته باشد

زبانی که تا حد ممکن برای تمام مخاطبان دلنشین و قابل هضم باشد

 -چه توصیه ای برای شاعرانی که تازه پا به عرصه ی سرودن نهاده اند دارید ؟

بیشتر جوان امروز از گذشته ی شعر فارسی نا آگاهند یا حداقل مطالعه ی کمتری دارند اما یک شاعر قبل از سرودن باید بداند شعر از کجا شروع شده و به کجا خواهد رفت وقرار است چه نشیب و فراز هایی را طی کند

در وهله ی اول آگاهی کامل از دستور زبان فارسی که زیر بنای شعر است و بعد مطالعه ی آثار به جا مانده از گذشتگان تا معاصرین  چرا که تنها ذوق برای سرودن کافی نیست و مهمتر از همه اینکه از نقد شدن نهراسند چرا که به قول استاد محمد کاظم کاظمی نقد شدن شعر مثل چکش کاری فلزات است هر چه بیشتر چکش بخورند صیقل بیشتری می یابند و زیباتر و دلنشین تر می شوند

حسنا محمدزاده


به گزارش خبرگزاری هنر «آرتنا»، حسنا محمدزاده شاعره جوان کاشانی در گفتگو با ستاد برگزاری دومین جشنواره گلواژه های مطهر گفت: برگزاری جشنواره گلواژه های مطهر یک حرکت خوبی برای بیان تاثیراتی است که استاد شهید مرتضی مطهری در فرهنگ و ادب و شناخت دین در جامعه ما داشتند ولی متاسفانه معرفی این شخصیت بزرگ در جامعه ما مهجور مانده است.
نویسنده مجموعهٔ اشعار «هنوز قلب قلم درد می‌کند… برگرد!» افزود: با برگزاری این جشنواره اکثر شاعران در تکاپو هستند که آثار استاد را مطالعه کنند و در مورد زندگینامه ایشان تحقیق و بررسی کنند که به این واسطه بتوانند حداقل با یک شعر کوتاه قدرشناسی خوبی از این شخصیت بزرگ داشته باشند. برگزاری این جشنواره می تواند بازخورد خوبی در راستای معرفی تفکرات استاد شهید مرتضی مطهری در جامعه داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه چنین جشنواره ای می تواند تلنگری برای معرفی شخصیت استاد مطهری باشد، تصریح کرد: خیلی از شعرا تا کنون به موضوع شخصیت استاد شهید مطهری پرداخته اند ولی برای جوانان که با استاد از نزدیک آشنا نبودند و در حد کتاب ها و سخنرانی هایی که از ایشان شنیده اند از وی شناخت دارند، همین جشنواره می تواند یک تلنگری باشد و جوانان و اقشار دیگر جامعه را به سمت شناختن این شخصیت والا سوق دهد تا در این راستا شاهد خلق آثار ماندگاری باشیم.
محمدزاده با تاکید بر اینکه بهترین مکان برای تحقق این امر دانشگاهها هستند اضافه کرد: در جوامع دانشگاهی مهمترین زمینه برای معرفی ابعاد مختلف شخصیت بزرگانی همچون استاد شهید مرتضی مطهری وجود دارد چون اکثر جوانان در دانشگاه در حال تدریس هستند و فراخوان و همایش درباره ی این شخصیت های بزرگ به معرفی آنها کمک می کند. این اطلاعات توسط دانشجویان به دیگر اقشار جامعه انتقال پیدا می کند. رسانه ها مخصوصا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و آموزش و پرورش در زمینه معرفی شخصیت استاد فعالیت های خوبی داشته اند.
برگزیده نخستین شعر کنگره ملی «خلیج فارس» در خصوص شخصیت ایدئولوژی انقلابی استاد اظهار داشت: در حال حاضر اگر اطلاعاتی را در مورد شخصیت ایشان در اینترنت جستجو کنیم در اولین اطلاعات، فعالیت های وی به عنوان تئوریسین انقلاب را به ما می دهد. ایشان یکی از مهره های اصلی در شکل گیری انقلاب و پیروزی آن بودند. حتی از سال 54 سخنرانی ها، تشکیل نهضت انقلاب اسلامی و فعالیت های انقلابیشان سبب شد ایشان را ممنوع المنبر کنند که تا پیروزی انقلاب اسلامی هم این قضیه ادامه داشت. تلاشهای ایشان در راستای آزادی و عدالت در کشور و همراهی و هماهنگی با امام خمینی (ره) از مواردی هستند که می توانند در این گونه جشنواره ها و همایش ها معرفی شوند.
محمدزاده در خاتمه خاطرنشان کرد: شعر؛ زبانی است که همه اقشار جامعه می توانند با آن ارتباط برقرار کنند زیرا در فضایی کوتاه و تصویری، خیلی از موارد را می تواند بیان کند و اکثر مردم در همه دوران ها با آن سرو کار داشته اند.
گفتنی است امسال حسنا محمدزاده برنده شایسته تقدیر در هفتمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر شد.

حسنا محمدزاده


* محمدزاده: پیشنهاد می‌کنم پیشکسوتان در کنار شاعران فجر حضور داشته باشند


حسنا محمدزاده در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: بنده برای بخش کلاسیک هم آثاری را ارسال کرده بودم؛ برای بخش ویژه پیامبر اعظم(ص) یک اثر و در بخش کلاسیک هم تقریبا 12 اثر فرستاده بودم.

محمدزاده درباره داوری جشنواره شعر فجر تاکید کرد: فکر می‌کنم اگر داوری‌ها بر مبنای کتاب باشد بهتر است ممکن است شاعرانی که شعر ارسال می‌کنند ناخودآگاه یک شعر از میان یک مجموعه نقطه ضعفی داشته باشد که کل مجموعه را زیر سوال ببرد اما با حضور پیش کسوتان در کنار شعرای جوان ، جوان تر ها  محک خوبی می‌خورند.

وی پیرامون انتخاب شاعر دهه اخیر تصریح کرد: انتخاب استاد قزوه به درستی صورت گرفته البته انتخاب سایت، مجموعه شعر و ناشر برتر هم اتفاق خوب و تازه ای بود که در جشنواره امسال رقم خورد.

این برگزیده فجر با ارائه پیشنهادی خواهان حضور پیشکسوتان شد و گفت: فکر می‌کنم بهتر باشد آثار پیشکسوتان در کنار جوان ترها در کنار هم داوری شوند.

حسنا محمدزاده


کتاب «سینوهه» پیشنهاد حسنا محمدزاده برای تعطیلات عید

حسنا محمدزاده که بیشتر کتاب‌های ادبی مطالعه می‌کند، خواندن کتاب «سینوهه» را برای تعطیلات نوروز پیشنهاد می‌کند.

خبرگزاری فارس: کتاب «سینوهه» پیشنهاد حسنا محمدزاده برای تعطیلات عید


به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، عید و نوروز که از راه می‌رسد همه چیز نو‌ شده و به دیگر گونه گونه‌گون می‌شود، این‌بار به سراغ شاعران و نویسندگان در ایام نوروز رفتیم تا بدانیم چه می‌کنند و چه چیز عیدی می‌دهند. آنچه در ذیل می‌آید گفت‌وگوی فارس با «حسنا محمدزاده» از این منظر است.

 

معمولا در ایام نوروز چه می‌کنید؟ مسافرت می‌روید یا در منزل می‌مانید؟

معمولا نیمه‌ای از نوروز به سفر و نیمه‌ای را در منزل می‌مانم اما امسال هنوز برنامه‌ریزی خاصی نکردیم.

 

دوست دارید در نوروز چه کار ویژه‌ای انجام بدهید؟

علاوه بر دید و بازدید، دوست دارم بیشتر برای مطالعه استفاده کنم.

 

چه رسم ویژه‌ای را در نوروز می‌پسندید و دوست دارید آن را انجام بدید؟

همان رسم گذشتگان که در آغاز سال نو را صله رحم و رفت‌وآمد است.

 

دوست دارید به نزدیکان خود چه هدیه‌ای بدهید؟

فکر می‌کنم باید هدیه گرفت و عادت شده است که از بزرگتر‌ها عیدی گرفتم.

 

آیا دوست دارید عیدی بگیرید؟

بله، معمولا پول عیدی گرفتم.

 

یکی از بهترین عیدی که گرفتید چی بوده است؟

خیلی سال پیش از دلم می‌خواست که تخت و کمد اتاقم را عوض کنم و پدرم همان سال عیدی همان تخت و کمدی را که دوست داشتم را  برای من خرید که خیلی من را سورپرایز کرد.

 

یکی از بهترین خاطرات خود از نوروز را تعریف کنید؟

مسافرت است،‌ هر کدام از سفرها برای خود خاطره خوبی است.

 

چه کتاب‌هایی را در ایام تعطیلات می‌خوانید؟

بیشتر کتاب‌های ادبی را مطالعه می‌کنم.

 

چه کتابی را برای مطالعه در ایام نوروز پیشنهاد می‌دهید؟

سلایق مختلف است، پیشنهاد من کتاب «سینوهه» به قلم میکا والتاری نویسنده فنلاندی است.

 

یک آرزو برای سال جدید؟

کینه را کنار بگذارند و گذشت را سرلوحه زندگی قرار دارند و از چشم هم چشمی را کنار بگذارند.

حسنا محمدزاده


گفتگویی با خانم حسنا محمدزاده شاعر اشعار حماسی:


1.مقام معظم رهبری از هشت سال دفاع مقدس به عنوان گنجینه ای تمام نشدنی یاد کرده اندچه پیشنهادی برای بهره برداری از این گنجینه برای آیندگان دارید؟

 

نگذاریم ارزش های دفاع مقدس به فراموشی سپرده شوند.

مهم این است که آیندگان با سیره ی زندگی شهدا آشنایی پیدا کنندو بدانند که آن ها در چه راهی قدم نهاده اندو جانشان را برای بدست آوردن چه ارزش هایی در طبق اخلاص نهاده اند زنده ماندن یاد و خاطره ی شهدا خوب است اما خوب تر از آن اشاعه ی اعتقادات و اهداف آن هاست.

همان طور که حماسه ی عاشورا برای همیشه در قاموس روزگار می درخشدباید یاد و سیره ی زندگی کسانی که تا پای جان در راه مقتدای خود و حفظ اسلام ناب، مقاومت کردند و پس از قرن ها یاد آور حماسه ی عاشورا شدند نیز  زنده بماند  و در سینه ی ایران همچون قلبی تپنده در تمام قرون  بزند و تاریخ را با چراغی که روشن کردند آذین ببندد

 

2.از چه طریقی می توانیم فرهنگ دفاع مقدس را گسترش دهیم، چه پیشنهادی در این زمینه دارید؟

 

باید درون مایه ی کارمان را افزایش دهیم.اگر قلمی در دست داریم و می نویسیم داستان ، خاطره و یا شعری باشد که تصویر واقعی شهدا را منعکس کندو بتواند با همه ی نسل ها ارتباط برقرار کندتا همه بدانند که آنها که بودند و چه کردند

اگر فیلم یا مستندی می سازیم به گونه ای با شد که ایمان ، ایثار، استقامت ، صبر و شجاعتشان را به تمام معنا به نمایش بگذارد.

مبادا به خون شهدا خیانت شود

اگر چه کار دشواریست، اینکه سخن از یک گوشه ی تاریخ  جنگ ، افتخار ،مظلومیت و شهادت  به میان آید آن هم بر اساس اخبار و روایات شنیده شده.

که حق مطلب را ادا کردن، واقعیت ِهمان لحظات و روزها  و همان حالات و روحیات را می طلبد.  یعنی اگر آدم بخواهد حق مطلب را تمام و کمال ادا کند باید قدرت ماوراء الطبیعه داشته باشد تا آن حقایق را به فعلیت برساند اما همین تلاش ها هم ستودنی ست همین تلاش هایی که باعث شده جوانان امروز با اینکه جنگ را لمس نکرده اند با نگاهی عمیق و فارغ از پیش داوری  به زشتی ها و زیبایی های هشت سال جنگ و حماسه بپردازند واثرات ماندگاری را خلق کنند.

 

 

 

 

 

3. ضرورت آشنایی نسل سوم و چهارم انقلاب با دفاع مقدس از نظر شما چیست؟

 

آشنایی نسل های بعد و بعد تر با این حقیقت زنده ضرورتی انکار ناپذیر است با توجه به بُعد زمانی طی شده از دوران جنگ تا به امروز تفاوت و فاصله ی زیادی بین جوانان نسل امروز و نسل انقلاب احساس می شود.

آن ها چگونه زندگی می کردند؟...جوانان ما چگونه زندگی می کنند ؟...

آنها چه اعتقاداتی داشتند و اینها چه اعتقادی دارند؟...

آن ها برای به دست آوردن چه ارزش هایی تلاش می کردند ؟... اینها چه ؟...

اگر امروز شرایطی مشابه با زمان جنگ پیش بیاید جوانان ما چگونه برخورد می کنند؟

آیا خاضعانه جانشان را در طبق اخلاص می گذارند؟

همین تفاوت های عمده و به ظاهر بی اهمیت است که ضرورت آشنایی نسل های بعد را با  دفاع مقدس و جوانان انقلاب مشخص می کند.

 

4.ارزیابی شما از میزان تاثیر گذاری جشنواره فرهنگی هنری ره آورد سرزمین نور در عرصه ی فرهنگی هنری کشور چیست؟

 

خوشبختانه یکی از برنامه هایی که می تواند تاثیر زیادی در ارتباط نسل امروز با دوران جنگ داشته باشد همین جشنواره ها هستند

همین جشنواره ها هستند که در این زندگی های اداری ما را به فکر وا می دارند تا کمی به گذشته برگردیم و تاریخ را با چشم دیگری ورق بزنیم .

دنبال زندگی نامه ی شهدا برویم خاطراتشان را بخوانیم ، داستان هارا زیر و رو کنیم و برای مدتی هرچند کوتاه با آن ها زندگی کنیم ، در هوایشان نفس بکشیم و به یاد و عشقشان قلم بزنیم و قدم برداریم.

 

5.به نظر شما و ظیفه نهادهای فرهنگی هنری کشور چون اداره فرهنگ و ارشاد در رابطه با این جشنواره چیست؟

 

باید کمک کنند این برنامه و برنامه های نظیر آن هر سال از سال قبل با شکوه تر و وسیع تر برگزار شود و صدایش به گوش همه برسد تا مبادا گذشت زمان چون تلی از غبار روی ارزشهایمان را بپوشاند.

 

 

 

 

 

 

6.برای برگزاری این برنامه به صورت ملی چه پیشنهادی دارید؟

 

به نظر من اگر رشته های هنری جشنواره را افزایش دهند تا گروه های مختلفی از آن بهره برداری کنند در تمام اقشار جامعه سریع تر انعکاس داده می شود و هنرمندان و جوانان زیاد تری از آن استقبال می کنند

 

7.تعریف جشنواره از نظر شما در یک جمله ؟

 

قدمی وسیع به سوی آینده ای روشن

حسنا محمدزاده

محمدزاده: تشویق باعث پیشبرد شعر و ادبیات می‌شود

 
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۰۰
 
 
حسنا محمدزاده، شاعر، که نخستین مجموعه شعر او در سیزدهمین دوره جایزه «کتاب فصل» شایسته تقدیر شناخته شده، معتقد است جنبه تشویقی چنین جایزه‌هایی بسیار موثر است و به ویژه در حوزه شعر و ادبیات می‌تواند باعث پیشرفت روند کاری شاعران و نویسندگان شود./
حسنا محمدزاده
 
حسنا محمدزاده

محمدزاده در گفت‌و‌گو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، گفت: «هنوز قلب قلم درد می‌کند، برگرد» نخستین مجموعه شعر من بود که بهار امسال توسط انتشارات آرام‌دل راهی بازار کتاب شد.

وی درباره قالب شعرهای این مجموعه ادامه داد: شعرهای این مجموعه در قالب‌های کلاسیک و طی سال‌های 1385 تا 1388 سروده شده‌اند. حدود 35 غزل و 12 رباعی در این مجموعه گنجانده شده اند.

این شاعر به موضوع شعرهایش اشاره و تصریح کرد: تمامی اشعار این مجموعه سروده‌های آیینی و در وصف پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) اند.

وی در بیان ویژگی‌های این مجموعه از دیدگاه خود، اظهار داشت: سعی کرده‌ام سروده‌هایم از زبانی ساده و روان برخوردار باشند. همچنین مفاهیم مدنظرم را به‌صورت گویا و قابل درک برای تمامی مخاطبان بیان کرده‌ام. از سوی دیگر، از ترکیب‌آفرینی و تصویرسازی در شعرهای این مجموعه بهره گرفته‌ام.

محمدزاده در ادامه توضیح داد: درباره موضوعات آزاد و دفاع مقدس نیز شعرهایی سروده‌ام اما ترجیح دادم شعرهایم را از نظر موضوعی تفکیک و در کتاب‌های مستقل منتشر کنم.

عنوان این مجموعه شعر یک مصرع از شعری است که به امام زمان(عج) تقدیم شده است.

این شاعر درباره ورودش به عرصه شعر گفت: از سال 1376 وارد عرصه شعر شدم اما فعالیت جدی‌ام را در این عرصه از سال 1385 با شرکت در کنگره‌ها و محافل ادبی آغاز کردم.

وی در پایان، درباره تاثیر جایزه «کتاب فصل» بر روند فعالیت شعری‌اش تشریح کرد: به‌طور کلی تشویق در حوزه شعر و ادبیات بسیار موثر است. از سوی دیگر، هنگامی که مجموعه شعر من در چنین جایزه‌ای برگزیده می‌شود، انگیزه من به عنوان شاعر برای ادامه این مسیر قوی‌تر خواهد شد؛ چراکه احساس می‌کنم شعرهایم دیده و توسط کارشناسان این حوزه ارزیابی شده‌اند.

مجموعه شعر «هنوز قلب قلم درد می‌کند، برگرد» سروده حسنا محمد زاده در سیزدهمین جایزه «کتاب فصل» شایسته تقدیر شناخته شده است.

حسنا محمدزاده